بریدههایی از کتاب جزء از کل
نویسنده:استیو تولتز
مترجم:معصومه محمودی
ویراستار:قهرمان عسکری
انتشارات:انتشارات فرشته
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۳از ۱۱۱ رأی
۳٫۳
(۱۱۱)
ما با نادانی خودمان را در افکار منفی غوطهور میسازیم، غافل از اینکه بارها و بارها فکر کردن به اینکه «گند زدم» شاید به اندازهٔ کشیدن یک کارتن سیگار کَمل بدون فیلتر سرطانزا باشد.
da☾
این بدان معنی است که میشود افکار را کنترل کرد. به همین دلیل باید مراقب فکر بود. و به همین دلیل هم اکثر پزشکان بی سروصدا اعتراف میکنند که افسردگی، استرس، و اندوه بر روی سیستم ایمنی تأثیر میگذارد، درست به همان اندازه که تنهایی تأثیر میگذارد.
da☾
و برخلاف پدرم، توجهم را نه به بیرون بلکه به دورن متمرکز میکنم.
برای رسیدن به قعر خودم. برای رسیدن به قعر افکار. برای فراتر از زمان بودن.
da☾
«من باور دارم که افکار شخص معمولا توی وقایع واقعی جلوه میکنه. که ما به چیزهایی که فکر میکنیم به واقعیت بدل میشن.
da☾
ثمرهٔ حقیقی مراقبه نه آرامش درونی بلکه عشق بود. در حقیقت، وقتی برای اولین بار زندگی را در کل میبینی، و عشقی حقیقی به آن کلیت حس میکنی، آرامش درونی به نظر هدفی کوچک و جزئی میآید.
da☾
چقدر از هر ازدحامی بیزارم. از ازدحام طرفداران ورزشی، از ازدحام تظاهرکنندگان محیطزیست، حتی از جمعیت مانکنهای حرفهای، تا این اندازه از جمعیت و ازدحام بیزارم. به شما میگویم، بشر قابل تحملتر است وقتی آن را تنها مییابی.
da☾
فکر کردم چیزی که باعث میشود انسان دیوانه شود فقط تنهایی و رنج نیست، بلکه بودن در وحشتی دایمی است.
da☾
اگه ندونی کی هستی چطور میتونی همینی باشی که هستی؟
da☾
مردم بسیاری هستند که نه کاری برای انجام دادن دارند، نه جایی برای رفتن، و هیچچیزی برای آنها لذتبخشتر از این نیست که وقتشان را با بحث و گفتگو تلف کنند. هرگز آنها را درک نکرده بودم.
yasinds
بیرون رفتم و به ستارههای خالکوبی شده در آسمان نگاه کردم. از آن شبهای مغناطیسی بود که احساس میکردی همه چیز به بدنت جذب میشود و یا از آن دفع میشود
yasinds
گمان میکنم در زندگی برخی موقعیتها هستند که ما با یک عصبانیت بیمعنا، درحال از بین بردن تمام اعتبارمان هستیم
yasinds
قصد من این نبود که محکمترین پیوند جهان را که فروپاشی آن غیرممکن باشد را از هم بپاشم. مدارک ناسازگاری آنها مبتنی بر این واقعیت محض بود که دختره توانسته بر چالش اخلاقی پیروز شود ولی پسر نتوانسته است،
yasinds
من دیگر بابت باد زدن آتش روح برادرم، از دست او عصبانی نبودم. من آنوک را داشتم. من شور و اشتیاق دیوانهوار در رزومه خود داشتم. عشقورزی ما بهقدری مهیج بود که گویی دچار بیعفتی میشدیم.
yasinds
فکر میکنند سرطان ریه برای عوام بوده و سرطان زبان برای کسانی است که یک پله ترقی کردهاند؟
yasinds
بعضا گناهی که روح دیگران را نابود میکند ممکن است برای دیگری سرآغاز زندگی باشد.
yasinds
وقتی با یک دوست میخوابید، خدعهآمیزترین بخش شروع میشود. شما بدون مقدمه نمیتوانید وارد یک رابطه شوید، مثلا بوسیدنهای صمیمانه. اگر با روش اشتباه ببوسید، این پیامهای اشتباهی را ارسال خواهد کرد. اما بعضا برای گرمکردن موتورهای این ارتباط، چارهای جز بوسیدن نیست. طبیعی بود بعد از رابطه، بوسیدنی در کار نباشد، علتش این است که شما بعد از رسیدن به مقصد، موتور را گرم نمیکنید اما قبل از آن چارهای غیر از گرمکردن نیست.
yasinds
بعضی وقتها فکر میکنم حیوان درونی انسان، برای زندهماندن هیچ نیازی به آب و غذا ندارد و فقط با شایعات میتواند سر کند.
yasinds
حتی با مراقبه مادامالعمر من در مورد مرگ، به نظر میرسید وجود من هنوز چیزی ثابت و دائمی باشد که زمین به آن وابسته است، مانند سنگهای آذرین. حالا که سرطانها مثل خوره به جان تمام سلولهای بدنم افتاده بود، به نظر میرسید بیخدایی، ظالمانهترین کاری بود که میتوانستم در حق خودم بکنم. به مغزم التماس میکردم که تجدیدنظر کند.
yasinds
به سمت مرگی آرام و خشن پیش میرفتم. من آرام نمیخوابم، بنابراین مرگ آرام در وقت خواب هم معنا نداشت. بهترین امیدی که میتوانستم داشته باشم، شاید مرگ ناگهانی، هنگام خواب بود. وای خدای من، یک آن تمام مرگهای محتمل دیگر را تصور کردم. چند وقت یکبار اتفاق میافتد فردی که در اثر سرطان در حال مرگ است، در اثر گیرکردن استخوان مرغ در گلو، خفه شود؟
yasinds
چیزی سریعتر از سرطان، گذران عمر را سریع نمیکند.
yasinds
حجم
۷۵۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۶۷۲ صفحه
حجم
۷۵۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۶۷۲ صفحه
قیمت:
۳۸,۰۰۰
۱۹,۰۰۰۵۰%
تومان