بریدههایی از کتاب جزء از کل
نویسنده:استیو تولتز
مترجم:معصومه محمودی
ویراستار:قهرمان عسکری
انتشارات:انتشارات فرشته
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۳از ۱۱۱ رأی
۳٫۳
(۱۱۱)
ما مثل قبیلهای غارنشین بودیم که غارشان تازه آوار شده بود.
yasinds
تری بهطور غریزهای، از طریق تجلی و تصفیهٔ روحش از تولدی دوباره که در نتیجهٔ تجربهٔ نزدیک به مرگش به دست آورده بود، و پدر به واسطهٔ تأمل و اندیشه و وسواس فکریاش نسبت به مرگ
yasinds
من یه حیوون فانی بیروح با زندگی بهطرز شرمآوری کوتاهم. بعدش میرم بیرون و دنیا رو چه آب ببره یا نبره، من به خودم حس آرامش و راحتی میدم
yasinds
میخواستم از خودم ردی جا بذارم تا وقتی که دیگه تو این دنیا نیستم، یه جورایی بازم باشم.
yasinds
خیلی طبیعی و سالم و سرحال هستی. چطور تا حالا دیوونه نشدی؟ اصلا خودش دیوونگی که تا حالا دیوونه نشدی! شایدم هستی.
yasinds
گویی او یکی از آن معماهای جادویی است که تصویری پنهان در دل خود دارد.
yasinds
شکل بدن او برای من غیرواقعی بود و هیبت زشتش برایم نفسگیر. کشتن این هیولا با گلوله مثل سیلیزدن به یک کوه میماند.
yasinds
شبیه مکتشفی بود که به تازگی از دنیای وحش برگشته و از اولین طعم تمدن خود نهایت لذت را میبرد.
yasinds
لبخند او مانند پلکانی بود منتهی به ناکجا.
yasinds
این هم از عشق! این نشان میدهد که عشق ربطی به طرف مقابل ندارد، بلکه حس تو است که به حساب میآید
کاربر ۴۲۶۸۷۴۹
ما عمیقا قابلیت تغییرپذیری داریم اما ۸۰ سال عمر، فرصت کافی برای این کار نیست. تو باید خیلی سریع یاد بگیری. باید ابدیت را در این چند دهه زندگی قابل دسترس و شلوغ جا بدهی.
کاربر ۴۲۶۸۷۴۹
هر کسی حق دارد نظر خودش را داشته باشد و من هرگز حرف کسی را که در حال اظهارنظر است، قطع نمیکنم. اما میتوانی مطمئن باشی که واقعا نظر خودشان است؟ من که نمیتوانم.
کاربر ۴۲۶۸۷۴۹
تقریبا ارتباط با تاریخ تصویری خودمان غیرممکن است. ما مثل عتیقههایی آسیب دیده از تمدنی شکست خورده بودیم.
yasinds
فروید افتادم که معتقد بود تمدن در تضاد روزافزون با نیازهای انسان شکل میگیرد.
yasinds
بیرون آسمان رنگی یک دست داشت، تیره رنگ و خشن.
yasinds
برایم روشن شده بود که تنهایی بدترین چیز در این دنیا است و مردم باید همیشه بهخاطر رسواییهایی که در عشق به بار میآورند، بخشیده شوند.
کاربر ۴۲۶۸۷۴۹
خاطره تنها چیز روی زمین است که میتوانیم آن را به نفع خودمان دستکاری کنیم تا مجبور نباشیم به در مسیر رفته به گذشتهٔ خود نگاه کنیم و به این فکر کنیم که چه آدم پستی بودیم!
کاربر ۴۲۶۸۷۴۹
زمان سفر برای رفتن به سرزمینهای جدید و تکرار همان عادتهای قدیمی بود. آرزوهای جدید! ناامیدیهای جدید! تلاشها و شکستهای جدید! سؤالهای جدید!
کاربر ۴۲۶۸۷۴۹
اجازه نده که اخلاقیات توی مسیر زندگیت قرار بگیره. تری اون آدمها رو کشت چون این چیزی بود که میخواست با زندگیش بکنه. اگه احتیاج داری تا خیانت کنی، خیانت کن. اگه نیاز داری تا بکشی، پس بکش.
کاربر ۴۲۶۸۷۴۹
تو باید این رو به یاد داشته باشی. اگه مسیر رو اشتباهی رفته باشی بدون که هرگز برای برگشتن دیر نیست. حتی اگه ده سال طول بکشه تا دوباره مسیر رو برگردی، باز هم باید انجامش بدی. هیچوقت واسه خاطر اینکه جادهٔ برگشت خیلی طولانی یا خیلی تاریکه توی جایی که موندی گیر نکن. از اینکه چیزی گیرت نیاد به خودت ترس راه نده.
کاربر ۴۲۶۸۷۴۹
حجم
۷۵۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۶۷۲ صفحه
حجم
۷۵۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۶۷۲ صفحه
قیمت:
۳۸,۰۰۰
۱۹,۰۰۰۵۰%
تومان