بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب جزء از کل | صفحه ۳۶ | طاقچه
تصویر جلد کتاب جزء از کل

بریده‌هایی از کتاب جزء از کل

نویسنده:استیو تولتز
ویراستار:قهرمان عسکری
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۳از ۱۱۱ رأی
۳٫۳
(۱۱۱)
فکر کردم چیزی که باعث می‌شود انسان دیوانه شود فقط تنهایی و رنج نیست، بلکه بودن در وحشتی دایمی است.
yasinds
سخت است مثل برنده‌ها باشی وقتی به وضوح تو بازنده‌ای، اما نقش ژست خیلی اهمیت دارد.
yasinds
«می‌خوام قبول کنی با وجود این‌که مدت‌ها روی این زمین زندگی کردی ولی بازم نمی‌دونی که کی هستی. و اگه ندونی کی هستی چطور می‌تونی همینی باشی که هستی؟»
yasinds
مرگ طبیعی فقط کار تنبل‌هاست. هر چه آن‌ها بیش‌تر سعی می‌کردند تا او را نجات دهند، او هم بیش‌تر به گرفتن زندگی با دست‌های خودش اصرار می‌کرد.
yasinds
وقتی داری می‌میری حتی انزجار هم معنی خودش رو از دست می‌ده.»
yasinds
«جاسپر، تو که نمی‌خوای بابات بمیره، می‌خوای؟» «خب من روز خاصی تو ذهنم نیست. اما از این فکر که برای همیشه هم زنده بمونه خوشم نمیاد. پس آره، اگه از این جنبه در نظر بگیری، به گمونم می‌خوام بمیره.»
yasinds
اگر بعضی وقت‌ها ازش خوشت نمیاد برای این هست که از خودت خوشت نمیاد. فکر می‌کنی با اون خیلی فرق داری. این همان جایی هست که خودت را نمی‌شناسی. این نقطهٔ کور توست جاسپر.
yasinds
گویی نخی در مغز من شل شده بود و می‌ترسیدم با کشیدن آن همهٔ وجودم از هم بپاشد. بعدش متوجه شدم: نقاشی همان چهره بود. چهره‌ای که در کودکی کابوسش را می‌دیدم. چهرهٔ شناور نابود نشدنی که در تمام زندگی‌ام او را دیده بودم. همان‌طور که نقاشی می‌کشیدم، می‌توانستم جزئیاتی را به‌خاطر بیاورم که نمی‌دانستم آن‌ها را قبلا دیده‌ام مثل پف زیر چشم‌ها، شکاف کوچکی بین دو دندان جلویی، چین و چروک‌های گوشهٔ لب خندان. از آن واهمه داشتم که روزی این صورت از آسمان پایین می‌آید و به من ضربه می‌زند.
yasinds
حتی نابغه‌ها. حتی فروید و نیچه هم به گسترهٔ یک‌ونیم کیلومتر نقطهٔ کور داشتند که باعث خرابی برخی از عناصر کارشان شده بود.
yasinds
اما وقتی زندگی خود را از جنبه‌های دراماتیک آن در نظر بگیری، که این کار را هم کرده بودم، همه چیز فورا بار معنایی پیدا می‌کند. یک خانه فقط یک خانه نیست؛ بلکه مکانی است که یک قسمت از زندگی تو در آن روی صحنه می‌رود، و من فکر کردم این خانهٔ دورافتاده صحنه‌ای عالی برای قسمت کم‌خطر و محتمل زندگی ما است، و اگر به اندازهٔ کافی طولانی در آن بمانیم، تراژدی به اوج خود خواهد رسید.
yasinds
«ببین تری، بابا تو زیبایی طبیعت گم نمی‌شه. پدیده‌های طبیعی باعث می‌شه اون به بدترین شکل ممکن تو خودش فرو بره. چیزی که اون نیاز داره حواس پرتیه نه سفر به اعماق وجودش. علاوه بر اون تو با کارولین رابطه داشتی و اونم از این موضوع خبر داره.»
yasinds
اگه من غلط زندگی کردم، اگه من گند زدم و هنوزم گند می‌زنم، فکر می‌کنم حفظ وضعیت فعلی شخصیت عقده‌ایم تراژدی خیلی کم‌تری داره نسبت به تغییر خودم در دقیقه‌های آخر. نمی‌خوام مردی در حال مرگ باشم که پنج ثانیه قبل از مرگش تازه یاد می‌گیره چطور زندگی کنه. من از مسخره بودن خودم خوشحالم، و اصلا دلم نمی‌خواد زندگیم رو به یه تراژدی تبدیل کنم، خیلی ممنون.»
yasinds
داشتم نوعی فهرستی ذهنی از تجربیات زندگی‌ام درست می‌کردم تا ببینم آیا می‌توانند بدون این‌که من متوجه زمان آن‌ها شوم یکپارچه و یکدست به هم بافته شوند. فکر کردم اگر بتوانم نظم گذشته را رمزگشایی کنم، می‌توانم چیزی را که در آینده به سراغمان می‌آید را نتیجه‌گیری کنم.
yasinds
سرطان از قلب‌های شکسته شکوفا می‌شود؛ لاشخوری که منتظر می‌ماند تا از گرمای وجود انسانیت خود دست بکشی. پدر اغلب از شرم زندگی نزیسته‌اش صحبت می‌کرد، اما این شرم زندگی بی‌عشقش بود که او را از پای درمی‌آورد.
yasinds
خیانت به برادر، ملودرامی پیش پا افتاده و متناسب با کتاب مقدس، و هدیه به مردی در حال مرگ. هدیه‌ای که نشان می‌داد زندگی هنوز هم نقشی برای او در کمدی‌های کثیف خود دارد.
yasinds
«می‌دونی منکن دربارهٔ بدن انسان چی گفته؟ گفته که همهٔ خطاها و ناسازگاری‌های خالق در انسان به اوج خود می‌رسه. به عنوان یک قطعه از مکانیسم بدترین همهٔ آن‌هاست. در مقایسه با انسان، یک ماهی قزل‌آلا یا استافیلکوک هم مکانیستم بهتر و کارآمدتری داره. در جانورشناسی قیاسی، او به داشتن بدترین کلیه‌ها شهرت داره، همین‌طور بدترین ریه و بدترین قلب. چشم او با توجه به کاری که انجام می‌ده کارایی کم‌تری نسبت به چشم کرم خاکی داره. سازندهٔ سیستم بینایی وسیلهٔ بیناییش رو خودش این‌قدر ناکارآمد ساخته تا همیشه صف مشریانش پر ازدحام باشه.»
yasinds
بدن او به مرکز تئاتری وحشت محور تبدیل شده بود. به نظر می‌رسید از داخل به بیرون خورده می‌شود.
yasinds
فهمیدم شکم او استحکامی غیرقابل نفوذ علیه دنیا نیست بلکه مسیری برای به آغوش کشیدن آن است.
yasinds
بعدش به ذهنم رسید: شغل مجرم و فیلسوفی به شکل غافلگیرکننده‌ای با هم اشتراکات زیادی دارند. هر دو با جامعه مشکل دارند، هر دو با قوانین سفت‌وسخت خودشان زندگی می‌کنند، و هر دو پدر و مادرهای فجیعی از آب درمی‌آیند.
yasinds
بعدش به ذهنم رسید: شغل مجرم و فیلسوفی به شکل غافلگیرکننده‌ای با هم اشتراکات زیادی دارند
yasinds

حجم

۷۵۹٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۶۷۲ صفحه

حجم

۷۵۹٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۶۷۲ صفحه

قیمت:
۳۸,۰۰۰
۱۹,۰۰۰
۵۰%
تومان