بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب کتابخانه نیمه شب | صفحه ۲۵ | طاقچه
تصویر جلد کتاب کتابخانه نیمه شب

بریده‌هایی از کتاب کتابخانه نیمه شب

نویسنده:مت هیگ
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۳از ۵۰۸۴ رأی
۴٫۳
(۵۰۸۴)
اگه موقعیت این رو داشتی که حسرت‌هات رو ازبین ببری، کار متفاوتی انجام می‌دادی؟»
مسلم عباسپور
«تعداد زندگی‌هایی که می‌تونی داشته باشی به‌اندازهٔ احتمالاتیه که توی عمرت داری. توی بعضی زندگی‌ها انتخاب‌های متفاوتی می‌کنی و اون انتخاب‌ها نتایج متفاوتی رو ایجاد می‌کنن. اگه فقط یه کار رو متفاوت انجام داده بودی، داستان زندگی‌ت متفاوت می‌شد. همهٔ اون زندگی‌ها هم توی کتابخونهٔ نیمه‌شب وجود دارن. همه‌شون درست به‌اندازهٔ این زندگی واقعی‌ان.»
❤ محمد حسین ❤
لحظات خوش هم اگر به‌اندازهٔ کافی مهلت داشته باشند، می‌توانند به درد تبدیل بشوند.
azar
دوگانگی وجودی آتشفشان‌ها این است که هم نماد نابودی و هم نماد زندگی‌اند. وقتی مواد مذابشان آرام بگیرد و سرد شود، به شکل سنگ درمی‌آید و در گذر زمان خُرد و به خاکی غنی و حاصل‌خیز تبدیل می‌شود.
Unica
«دو جاده در جنگلی به هم رسیدند و من.../ من به آن‌یکی قدم گذاشتم که مسافر کمتری داشت/ و همین سبب تغییر شد...»
زحل
«هرگز همراهی ندیدم که به‌اندازهٔ تنهایی بتواند با انسان همراه شود.»
phoenix
گاهی حسرت‌هامون هیچ ریشه‌ای در واقعیت ندارن. بعضی وقت‌ها حسرت‌ها...» دنبال واژهٔ مناسبی برای آن گشت و پیدایش کرد. «یه مشت حرف مفتن.»
Farib96
آدم‌ها هم مثل شهرند. نمی‌شود به‌خاطر چند بخش کمتر جذابشان، به‌کل آنها را کنار گذاشت. شاید جاهایی دارند که آدم خیلی ازشان خوشش نمی‌آید، مثلاً حومهٔ شهر و کوچه‌های فرعی تاریک و خطرناک، اما بخش‌های خوبی هم دارند که حضور در آنها را ارزشمند می‌کند.
Farib96
«زندگی پر از پدیده‌های عجیبه.»
Ftm.shf
اصلاً انسان بودن یعنی همین که پیوسته دنیای اطرافت را به‌شکل داستانی درک‌پذیر ساده کنی تا سختی نکِشی
کاربر ۴۱۹۵۵۶۵
«چون گاهی تنها راهِ یاد گرفتن، زندگی کردنه، نورا.»
Hamed
آن‌طور که علم ثابت می‌کرد، اگر اولش زغال‌سنگ باشی، تا آخر زغال‌سنگ می‌مانی. شاید درس درستی که باید از زندگی می‌گرفتند همین بود.
سینا
مادری که با نورا جوری رفتار می‌کرد که گویی اشتباهی بود که نیاز به تصحیح شدن داشت.
سینا
«پشیمونم که وقتم رو صرف شبکه‌های اجتماعی مجازی کردم»
مهدی نادریان
حسرت که آدم را ترک نمی‌کند. مثل نیش پشه‌کوره که نیست. تا ابد می‌خارد.
Fatemeh Kahrizi
برتراند راسل می‌نویسد: «ترس از عشق همان ترس از زندگی است و کسی که از زندگی بترسد مرده‌ای بیش نیست.»
Nesa
«تنها راهِ یاد گرفتن، زندگی کردنه.»
honsori
هرگز نمی‌توانم تمام کسانی باشم که دلم می‌خواهد، نمی‌توانم تمام زندگی‌هایی را از سر بگذرانم که دوست دارم و هیچ‌گاه نمی‌توانم تمام مهارت‌های موردعلاقه‌ام را فرابگیرم. چرا چنین می‌خواهم؟ می‌خواهم زندگی کنم و از تمام گونه‌ها و حالت‌ها و شکل‌های تجارب جسمی و ذهنی ممکن در زندگی‌ام لذت ببرم.
Mari
متوجه شد دلیلش برای خودکشی نه اندوهگین و ناراحت بودن، بلکه این حقیقت است که نورا به خودش قبولانده بود راهی برای فرار از این اندوه نیست.
friend moon :)
می‌توانی در بهترین رستوران‌ها غذا بخوری، هر کار لذت‌بخشی را تجربه کنی، در سائوپائولو جلوی بیست‌هزار نفر آهنگ بخوانی، هزاران نفر تشویقت کنند، به آن سر زمین سفر کنی، میلیون‌ها نفر در اینترنت دنبالت کنند، حتی در المپیک مدال ببری، اما تمام اینها بدون عشق کوچک‌ترین معنایی ندارد.
friend moon :)

حجم

۲۸۴٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۵۲ صفحه

حجم

۲۸۴٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۵۲ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
۴۲,۰۰۰
۳۰%
تومان