بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب کتابخانه نیمه شب | صفحه ۶ | طاقچه
تصویر جلد کتاب کتابخانه نیمه شب

بریده‌هایی از کتاب کتابخانه نیمه شب

نویسنده:مت هیگ
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۴از ۵۰۶۱ رأی
۴٫۴
(۵۰۶۱)
به تمام مهره‌هایی که برایش باقی مانده بود نگاهی انداخت و به حرکت بعدی‌اش فکر کرد
شوق پرواز
«با اطمینان به‌سوی رؤیاهایت قدم بردار. آن زندگی‌ای را تجربه کن که تصور کرده‌ای.»
Moonlight🌕
برایش جالب بود که می‌دید فقط اگر کمی طاقت می‌آورد و می‌ماند، زندگی خیلی ساده می‌توانست با اتفاقاتش دیدگاهش را به همه‌چیز عوض کند.
moonchild
اونی که معمولی‌ترین چیز دنیا به‌نظر می‌رسه، ممکنه درنهایت همون چیزی باشه که تو رو به موفقیت می‌رسونه. باید به پیشروی ادامه بدی.
❤ محمد حسین ❤
«اما فشار ما رو می‌سازه. اولش زغال‌سنگ هم که باشی، با زیر فشار قرار گرفتن تبدیل به الماس می‌شی.» نورا دانش او دربارهٔ ساخت الماس را تصحیح نکرد. نگفت بااینکه زغال‌سنگ و الماس هر دو از کربن ساخته شده‌اند، زغال‌سنگ ناخالص‌تر از آن است که هر فشاری را هم که تحمل کند، بتواند به الماس تبدیل شود. آن‌طور که علم ثابت می‌کرد، اگر اولش زغال‌سنگ باشی، تا آخر زغال‌سنگ می‌مانی. شاید درس درستی که باید از زندگی می‌گرفتند همین بود.
mim4498
وارد اینستاگرام شد و دید که همه زندگی‌شان را ساخته‌اند، جز او.
moonchild
زندان نه مکان، بلکه ذهنیت است
Z...
آدم‌ها هم مثل شهرند. نمی‌شود به‌خاطر چند بخش کمتر جذابشان، به‌کل آنها را کنار گذاشت. شاید جاهایی دارند که آدم خیلی ازشان خوشش نمی‌آید، مثلاً حومهٔ شهر و کوچه‌های فرعی تاریک و خطرناک، اما بخش‌های خوبی هم دارند که حضور در آنها را ارزشمند می‌کند.
بابونه 🌱
کلیشه‌ای در دنیای موسیقی هست که می‌گوید هنگام پیانونوازی هیچ نُتی اشتباهی نیست
khanom mohandes
‫نورا دوست داشت در جهانی خالی از هرگونه شرارت و ظلم زندگی کند، اما متأسفانه تمام دنیاهایی که می‌توانست انتخاب کند پر از انسان بودند.
𝘒𝘪𝘮𝘪𝘢
منظورم اینه که اگه می‌فهمیدیم هیچ شیوهٔ زندگی‌ای نیست که بتونه ما رو در برابر غم ایمن کنه، همه‌چیز خیلی ساده‌تر می‌شد. فقط باید بفهمیم که غم هم در عمل بخشی از ذاتِ شادیه. نمی‌شه شادی رو داشت و غم رو نداشت.
mhafshari
سارتر زمانی نوشت: «زندگی در ورای نومیدی آغاز می‌شود.»
Mahsa Bi
اصلاً زندگی رو درک نمی‌کنم.» «لازم نیست درکش کنی. فقط باید اون رو زندگی کنی.»
mostafaMO2
گاهی تنها راهِ یاد گرفتن، زندگی کردنه
SARA
نورا دوست داشت در جهانی خالی از هرگونه شرارت و ظلم زندگی کند، اما متأسفانه تمام دنیاهایی که می‌توانست انتخاب کند پر از انسان بودند.
آرمــــــینـ
«هرگز همراهی ندیدم که به‌اندازهٔ تنهایی بتواند با انسان همراه شود.»
محسنی
هرگز نباید به کسی که مشتاقانه با کارگران خدماتی کم‌درآمد بدرفتاری می‌کند اعتماد کنی.
نَــسـی
تا حالا شده با خودتون فکر کنین «چی شد که کارم به اینجا رسید؟» انگار که توی یه هزارتو گم شده باشین و همه‌ش هم تقصیر خودتون باشه، چون تک‌تک مسیرهای اشتباهی رو که رفتین خودتون انتخاب کردین؟ می‌دونین که راه‌های زیادی وجود داشته که می‌تونسته نجاتتون بده، چون می‌تونین صدای آدم‌هایی رو بیرون از هزارتو بشنوین که موفق شدن ازش خارج بشن و حالا دارن با هم می‌گن و می‌خندن. بعضی وقت‌ها هم از بین پرچین‌ها یک نظر اون‌ها رو می‌بینین، مثل هیبتی مات بین برگ‌ها. به‌نظر می‌آد خیلی خوش‌حالن که تونستن موفق بشن. البته شما هم ازشون متنفر نیستین، بلکه بیشتر از خودتون متنفرین که توانایی‌های اون‌ها رو نداشتین و نتونستین همهٔ مشکلات رو حل کنین. آره، تا حالا چنین فکری کردین؟ یا این هزارتو فقط برای منه؟
fahime
«پشیمونم که وقتم رو صرف شبکه‌های اجتماعی مجازی کردم»
Sophia
توی دنیایی که سرتاسر پر شده از عوامل حواس‌پرتی، داشتن استقامت ضروریه.
zahra ak

حجم

۲۸۴٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۵۲ صفحه

حجم

۲۸۴٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۵۲ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
۴۲,۰۰۰
۳۰%
تومان