بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب کلکسیونر | صفحه ۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب کلکسیونر

بریده‌هایی از کتاب کلکسیونر

نویسنده:جان فاولز
انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۳.۷از ۲۰۵ رأی
۳٫۷
(۲۰۵)
کُشتن او زیر پا گذاشتن تمام اعتقاداتم است. بعضی‌ها ممکن است بگویند که تو فقط یک قطره‌ای، عهد شکستنت یک قطره است، اهمیتی ندارد. ولی کُل شَرِ دنیا از همین قطرات ریز به وجود آمده. احمقانه است حرف زدن در باب بی‌اهمیتی قطرات کوچک. قطرات ریز و اقیانوس یک چیزند.
اِلی
‫شاید فقط شناخت است. خیلی درباره‌اش می‌دانم. و شناختن یک نفر خودبه‌خود منجر به حس نزدیکی می‌شود. حتی وقتی آرزویت این است که یک کهکشان از تو دور باشد.
مامو
فکر می‌کنی مسیحیت چه‌طوری شروع شد؟ یا هر چیز دیگه. با یک دستهٔ کوچک آدم که امیدشون رو از دست نداده بودند.
مامو
دیوانه است. ‫منم. دیوانگی‌اش منم. ‫سال‌ها دنبال چیزی می‌گشته تا دیوانگی‌اش را به قالبش بریزد. و مرا پیدا کرد.
مامو
گفت این اولین کار شریرانه‌ای است که کرده. شاید همین‌طور باشد. ولی با این کارش همهٔ بدی‌هایش را یک‌کاسه کرده.
فهیم
من فقط دوست دارم به حرف زدنت گوش کنم. به چیزهایی که می‌گی فکر نمی‌کنم.
Parinaz
قدرت فساد می‌آورد. و پول قدرت است.
daniall.mrd
. والدین همیشه از فرزندان‌شان برداشت غلطی دارند
شیلا در جستجوی خوشبختی
چه‌قدر عجیب فکری به فکری دیگر منتهی می‌شود.
شیلا در جستجوی خوشبختی
گفت «من از دانشمندها متنفرم. از آدم‌هایی که کلکسیون جمع می‌کنند متنفرم، کس‌هایی که چیزها رو طبقه‌بندی می‌کنند و براشون اسم می‌گذارند و بعد به‌کُل فراموش‌شون می‌کنند. این کاریه که همه توی دنیای هنر هم انجامش می‌دن، همیشه. به یه نقاش برچسب امپرسیونیست یا کوبیست یا یه چیز دیگه می‌زنند و بعد می‌گذارندش توی کشو و دیگه یه انسان، یه نقاشِ زنده نمی‌بینندش. ولی باید بگم که خیلی زیبا مرتب شده‌ند.»
مامو
نمی‌دونم چی توی من دیدی. نمی‌دونم چرا عاشق من شدی. شاید می‌تونستم یه جای دیگه عاشقت بشم. من...» انگار نمی‌دانست در ادامهٔ حرفش چه باید بگوید، از او بعید بود. «... من مردهای جنتلمن و مهربون رو دوست دارم. ولی محاله بتونم توی این اتاق عاشقت بشم. من این‌جا عاشق هیچ‌کس نمی‌تونم بشم. هیچ‌وقت.»
مامو
جی.پی. یک روز گفت فقرای درستکار همان ثروتمندان وقیح‌اند منهای پول. فقر مجبورشان می‌کند غرور و خصایل خوب را در چیزهایی به‌جز پول جست‌وجو کنند. ولی وقتی دست‌شان به پول می‌رسد نمی‌دانند با آن چه کنند.
گل سرخ
حتی زمان‌هایی بود که فکر می‌کردم فراموشش خواهم کرد. ولی فراموش کردن چیزی نیست که دست خودت باشد، برایت اتفاق می‌افتد. منتها برای من اتفاق نیفتاد.
noname
با پیشینه‌ات سازش نکن. کُل منِ قدیمت را که سد راه خودِ خلاقت می‌شود بریز دور.
raya
ما چیزی بیشتر از پول و حسرتِ زندگیِ همسایه را خوردن می‌خواهیم. ولی این یک نبرد است. مثل بودن در شهری محاصره‌شده. همه‌جا هستند. و ما باید شرایط سخت را تاب آوریم. این نبرد بین من و کالیبان است. او آدم‌های جدید است و من اقلیت. باید با اسلحه‌های خودم بجنگم. نه با مال او. نه با خودخواهی و بی‌رحمی و شرمساری و نفرت و عقده.
Eli N
به هیچ دنیایی جز دنیایی که در آن زندگی می‌کند و می‌بیندش باور ندارد. اوست که در زندان است؛ در دنیای محدودِ پُر از نفرتِ منحصر به حال حاضرِ خودش.
Eli N
آدم غیرخلاق به‌علاوهٔ فرصت خلق مساوی است با آدم شیطان‌صفت.
صهبا
چرا این‌قدر زندگی رو از زندگی تهی می‌کنی؟ چرا تمام زیبایی‌ها رو می‌کُشی؟
صهبا
به عقیدهٔ من خیلی از آدم‌هایی که به نظر خوشبخت می‌رسند اگر پول و زمان کافی در اختیارشان باشد همین کار من، یا کاری مشابه، را می‌کنند. می‌خواهم بگویم دست به کاری می‌زدند که الآن تظاهر می‌کنند نباید آن کار را انجام دهند.
صهبا
شاید فقط شناخت است. خیلی درباره‌اش می‌دانم. و شناختن یک نفر خودبه‌خود منجر به حس نزدیکی می‌شود. حتی وقتی آرزویت این است که یک کهکشان از تو دور باشد.
ZarH2080

حجم

۲۸۲٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۱۱ صفحه

حجم

۲۸۲٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۱۱ صفحه

قیمت:
۷۲,۰۰۰
۳۶,۰۰۰
۵۰%
تومان