بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب وداع با کوبا | طاقچه
تصویر جلد کتاب وداع با کوبا

بریده‌هایی از کتاب وداع با کوبا

نویسنده:چنل کلیتون
انتشارات:انتشارات خوب
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۶از ۵ رأی
۴٫۶
(۵)
رؤیاها هیچ‌وقت ناگهان نمی‌‌میرند، بلکه کم‌کم به باد فنا می‌‌روند و هر روز اندکی دورتر و دورتر می‌‌شوند.
یك رهگذر
پیروزی‌‌ها بدون داشتن همنشین مناسب برای جشن گرفتنشان، بفهمی‌نفهمی به دل آدم نمی‌‌چسبند.
یك رهگذر
گاه‌گداری آدم با اون‌‌هایی که عاشقشونه، بیشتر دعوا می‌‌کنه ولی به این معنی نیست که قلبت واسه‌‌شون نمی‌‌تپه، فقط همیشه باهاشون هم‌‌عقیده نیستی، همین.
یك رهگذر
«تنها راه پایان دادن به ترسیدن از هر چیزی اینه که باهاش شاخ‌به‌شاخ بشی و قدرتی رو که روت داره، ازش سلب کنی.»
یك رهگذر
رهبران می‌‌آیند و می‌‌روند، انقلاب‌‌ها رخ می‌‌دهند و سقوط می‌‌کنند و ما کماکان هستیم. شاید در واپسین ساعات شب بیاید، در آن لحظات جادویی و معرکه. شاید هم در سپیده‌‌دم و با فریادی آدم‌‌های خواب‌‌آلود را از روی تختشان بلند کند. شاید در قالب همهمه‌‌ای که نواحی روستایی را آرام طی می‌‌کند بیاید، در لفافی از زمزمه‌‌های آتشین و امیدهای مهارشده. شاید هم از طریق یک ایستگاه رادیویی پرسروصدا و مثل جرقه‌‌ای کل شهر را درنوردد و در شکل ترانه‌‌ای که بر زبان‌‌ آن‌‌هایی جاری شود که بیش از همه در تمنایش هستند. ولی خواهد آمد. دوران ما هم خواهد آمد.
یك رهگذر
حس ویژه‌ای در اختلاط کردن با رفقای قدیم، عاشقان سابق و خانوادۀ آدم وجود دارد. این حس که آن‌‌ها تو را می‌‌شناسند، که حرف‌‌هایی هست که لازم نیست گفته شوند، احساساتی که لازم نیست به زبان بیایند، با این حال، از فرسنگ‌‌ها آن‌طرف‌‌تر حس می‌‌شوند.
یك رهگذر
بچه که بودم، فکر می‌‌کردم اگر آدم خیلی طالب چیزی باشد و به قدر کافی هم برایش تقلا کند و موانع سر راهش را بردارد، به مرادش می‌‌رسد، اما حالا دارم می‌‌فهمم که موضوع صرفاً خواست یا اراده نیست و اینکه تا ابد به بعضی چیزها نمی‌‌رسی فارغ از اینکه چقدر از ته دل آرزو کنی که ‌ای کاش اوضاع طور دیگری ‌‌بود. نتیجۀ بعضی تلاش‌‌ها دست آدمیزاد نیست، بلکه به تقدیر ربط دارد.
یك رهگذر
وقتی امید سراپای وجودت را می‌‌گیرد، آن را در مشتت می‌‌گیری و وعده‌ووعیدی که تحویلت می‌‌دهد، به همه‌چیز تو تبدیل می‌‌شود. می‌‌توانی روزها، هفته‌‌ها، ماه‌‌ها و سال‌‌ها با آن امید سر کنی و به خودت بگویی که همه‌چیز بالاخره درست خواهد شد، که به آنچه منتظرش بودی، خواهی رسید و این مشکل فقط نوعی بدبیاری موقتی در زندگی‌‌ات است‌ و شکستش می‌‌دهی، که جدای از همه‌چیز، این قصه در نهایت پایان خوبی خواهد داشت. امید چنین دروغ زیبایی‌ است.
یك رهگذر
گاه‌گداری آدم با اون‌‌هایی که عاشقشونه، بیشتر دعوا می‌‌کنه ولی به این معنی نیست که قلبت واسه‌‌شون نمی‌‌تپه، فقط همیشه باهاشون هم‌‌عقیده نیستی، همین.
یك رهگذر
«بعضی وقت‌‌ها من هم نمی‌‌دونم چی بده و چی بدتر. اینکه آدم دست رو دست بذاره و هیچ کاری نکنه یا که تلاش کنه و شکست بخوره.»
یك رهگذر
حقیقت این است که زمان کالایی تجملاتی است؛ بله کالایی تجملاتی. اما مثل خیلی از کالاهای لوکس دیگر در زندگی، باید به بهترین شکل، مزه‌مزه‌‌‌‌اش کنی نه اینکه آن را به تندی ببلعی.
یك رهگذر
مردها به جنگ می‌‌روند و به‌‌خاطر فدا کردن جانشان در راه وطن و ازخودگذشتگی و میهن‌‌دوستی‌‌ به‌‌عنوان قهرمان تحسین می‌‌شوند، ولی زن‌‌ها ... چرا آمال ما طوری طراحی شده‌‌اند که به ازدواج و مادر بودن ختم شود؟ اگر چیز دیگری بخواهیم، اگر استعدادهایمان جای دیگری خوابیده باشند، چرا به همان اندازه از فداکاری‌مان تعریف‌وتمجید نمی‌‌شود و به آن احترام گذاشته نمی‌‌شود؟
یك رهگذر
زندگی همیشه آنچه که آدمیزاد می‌‌خواهد، دودستی تقدیمش نمی‌‌کند و زمان به شیوۀ عجیب و غیرقابل‌فهمی همه‌چیز را راست‌وریس می‌‌کند.
یك رهگذر
بچه که بودم، فکر می‌‌کردم اگر آدم خیلی طالب چیزی باشد و به قدر کافی هم برایش تقلا کند و موانع سر راهش را بردارد، به مرادش می‌‌رسد، اما حالا دارم می‌‌فهمم که موضوع صرفاً خواست یا اراده نیست و اینکه تا ابد به بعضی چیزها نمی‌‌رسی فارغ از اینکه چقدر از ته دل آرزو کنی که ‌ای کاش اوضاع طور دیگری ‌‌بود. نتیجۀ بعضی تلاش‌‌ها دست آدمیزاد نیست، بلکه به تقدیر ربط دارد.
یك رهگذر
«آرزوی جنگ نکن، بئاتریس. جنگ مقولۀ وحشتناک و فجیعیه. وقتی هم تمام بشه، ممکنه از اون چیزی که برات مونده، خوشت نیاد.»
یك رهگذر
«تنها راه پایان دادن به ترسیدن از هر چیزی اینه که باهاش شاخ‌به‌شاخ بشی و قدرتی رو که روت داره، ازش سلب کنی.»
یك رهگذر
یه روزی می‌‌فهمی که آدم‌‌ها چقدر دلشون می‌‌خواد از اون کاری که می‌‌تونی واسه‌شون انجام بدی و اون چیزی که می‌‌تونی بهشون بدی، سوءاستفاده ‌‌کنن. حتی وقتی درمونده‌‌ان، بیشتر مشتاقن.
یك رهگذر
مگر غیر یک زن، آن هم زنی شاداب و سرزنده، کس دیگری هم به ‌راحتی دست‌کم گرفته می‌‌شود؟
یك رهگذر
«بعضی وقت‌‌ها من هم نمی‌‌دونم چی بده و چی بدتر. اینکه آدم دست رو دست بذاره و هیچ کاری نکنه یا که تلاش کنه و شکست بخوره.»
یك رهگذر
چرا مفرح‌‌ترین کارها، بدون استثنا، بدترین چیزها برای آدم‌ هستند؟
یك رهگذر

حجم

۳۴۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۸۸ صفحه

حجم

۳۴۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۸۸ صفحه

قیمت:
۸۲,۵۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد