بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دلایلی برای زنده ماندن | صفحه ۹۶ | طاقچه
تصویر جلد کتاب دلایلی برای زنده ماندن

بریده‌هایی از کتاب دلایلی برای زنده ماندن

نویسنده:مت هیگ
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۹از ۴۴۳ رأی
۳٫۹
(۴۴۳)
همچنین افسردگی یعنی.. پدیده‌ای کوچک‌تر از شما.؛ همیشه از شما ناچیزتر است، اگرچه فراخ و فراگیر به نظر می‌رسد. هم‌اوست که «درون شما» دست به کار می‌شود؛ این شما نیستید که «درون اویید». ممکن است که به ابر تیرهٔ روان در آسمان بتوان تشبیهش کرد؛ اما اگر غرض استعاره‌ورزی‌ست؛ این شمایید که آسمان‌اید. شما پیش از او خلق شده‌اید. و او نمی‌تواند بدون آسمان موجودیت داشته باشد. اما موجودیتِ آسمانِ بی‌ابر؛ البته که شدنی‌ست...
bluestar
۳- از خودتان منزجرید. دلیلش حساسیت بیش‌ازاندازهٔ شماست. اگر هر انسانی، به اندازهٔ شما خودش را زیر ذره‌بین قرار دهد، برای انزجار از خود یک دلیل پیدا خواهد کرد. ما انسان‌ها در کل موجودات ناجوری هستیم، اما درعین‌حال فوق‌العاده‌ایم.
bluestar
روی نیری: «فقط چشاتو ببند و نفستو حبس کن. همه‌چیز دوباره قشنگ می‌شه.» گزیده‌ای از دیالوگ فیلم برخورد نزدیک از نوع سوم؛ اثر استیون اسپیلبرگ
bluestar
شگفت‌انگیزترین بُعد ذهن آن است که پرهیاهوترین اتفاقات در آن رخ می‌دهد، اما هیچ‌کس دیگری قادر به دیدن آنها نیست. گویی جهان در برابر شما شانه بالا می‌اندازد و اظهار بی‌اطلاعی می‌کند.
🍃نــہـــالــــے🍃
«و در پایان این ادامهٔ زندگی‌ست که شجاعت بیشتری می‌طلبد، نه خودکشی.»
BehNazJT
نقطهٔ اوج تأثیرگذاری سفر این است که به دیدگاه انسان وسعت می‌بخشد. درست است که ما از لحاظ ذهنی، در خود می‌مانیم، اما از لحاظ فیزیکی که محدودیت نداریم. پس اگر گاهی از چسبیدن به محیط زندگی همیشگی خود دست برداریم، ممکن است از شر حالت ناخوش روانی‌مان، دست کم برای مدتی خلاص شویم. هرچه نباشد حرکت، نقطهٔ مقابل سکون به شمار می‌رود و گاهی پاسخگوست؛ البته گاهی.
کاربر ۳۰۲۷۱۰۴
جزیرهٔ ایسلند بیشترین میزان مصرف داروهای ضدافسردگی را به خود اختصاص می‌دهد. پس از آن در کشورهای استرالیا، کانادا، دانمارک، سوئد، پرتقال و نیز بریتانیا، مصرف داروهای مذکور بیشترین نرخ را دارد. مردان، دوبرابر زنان با بیماری افسردگی دست و پنجه نرم می‌کنند.
parniangh
بار مسئولیت عزیزِ کسی بودن؛ عزیزی که عزیزانش را ناامید کرده. بار مسئولیت امیدِ کسانی بودن؛ امیدی که آن‌طور که باید محقق نشده.
parniangh
ما آدمیان ذاتاً تنهاییم. راهی برای دور زدن این حقیقت وجود ندارد. حتی اگر تمام مدت بکوشیم آن را به دست فراموشی بسپاریم. وقتی به دردی دچار می‌شویم، فرار از چنگ این حقیقت دیگر شدنی نیست. درد، از هر نوعی که باشد؛ تجربه‌ای‌ست منزوی‌کننده
🍃نــہـــالــــے🍃
به داغ ننگ بیماری‌های روانی اهمیتی ندهید. هر مرضی روزی ننگ به شمار می‌رفت. ما از بیمار شدن واهمه داریم و واهمه پیش از کسب اطلاعاتِ لازم، انسان را به‌سوی پیش‌داوری سوق می‌دهد. به‌عنوان مثال در برهه‌ای از زمان مردم بی‌بضاعت را برای رواج بیماری فلج اطفال به خطا مقصر می‌دانستند. افسردگی را هم گاهی نقطه‌ضعف فرد یا نتیجهٔ ناکامی‌های او می‌انگارند.
🍃نــہـــالــــے🍃
من بودن را می‌خواهم. دوست دارم آن را بخوانم، بنویسم، احساس کنم. دلم می‌خواهد بودن را زندگی کنم. دلم‌می‌خواهد در این عمری که به یک چشم بر هم زدن تمام می‌شود، تا می‌توانم لحظه‌ها را به احساس کردن و لمس کردن بگذرانم. احساس کردن هر آنچه احساس شدنی‌ست.
نویده
آلبرت آینشیتین می‌گوید برای ادراک مفهوم نسبیت زمان، تفاوت میان لحظات عشق‌ورزی و لحظات تحمل درد را در نظر بگیرید: «زمانی که در حال اظهار عشق به دختری زیبارو هستید، یک ساعت همچون دقیقه‌ای در نظرتان سپری می‌شود. زمانی که بر روی توده‌ای نیم‌سوخته و داغ می‌نشینید، یک دم چونان یک ساعت در نظرتان می‌گذرد.»
🍃نــہـــالــــے🍃
از خواندن کتاب دو نوع تلقی وجود دارد: یا کتاب می‌خوانید که از خود فرار کنید یا کتاب می‌خوانید که خود را پیدا کنید. راستش من در این دو برداشت تفاوتی نمی‌بینم. ما از طریق مکانیزم فرار از خود است که خویشتن را پیدا می‌کنیم.
نویده
«آن‌گاه که طوفان به پایان می‌رسد، به خاطر نمی‌آوری چطور آن را از سر گذراندی و چگونه زنده ماندی. در حقیقت حتی مطمئن نیستی که آیا واقعاً طوفان تمام شده یا نه. اما در یک نکته شک و تردیدی نیست؛ از طوفان اگر جان سالم به در ببری، دیگر همان شخص طوفان‌زده نیستی. تنها حکمت نهفته در طوفان همین است و بس.» هاروکی موراکامی از کتاب کافکا در ساحل
🍃نــہـــالــــے🍃
کردن از درد و شنیدن دربارهٔ آن. پس مشوقِ سخن گفتن باشید و دیگران را به شنیدن ترغیب کنید. به گفت‌وگوهای مربوطه بپیوندید. مدام با خود تکرار کنید «افسردگی یک گناه یا ضعف نیست که باید به آن اقرار کرد یا آن را پوشاند. این پدیده یک تجربهٔ انسانی‌ست.» افسردگی ماهیت و ذات شما نیست؛ صرفاً اتفاقی‌ست که برایتان رخ داده است. مرضی‌ست که گاهی تنها با حرف زدن از میان می‌رود. دوایش واژگان، تسلّی و حمایت است؛ تنها همین سه‌گانهٔ شگفت‌انگیز. یک دهه طول کشید تا من بتوانم آشکارا و دقیق از این تجربهٔ خود با دیگران سخن بگویم. طولی نکشید که پی بردم خودِ سخن گفتنِ صرف نوعی درمان است. در جهانی که سخن گفتن امکان‌پذیر است، امید نیز تحقق‌پذیر خواهد بود.
🍃نــہـــالــــے🍃
و ناگهان در پی شهامت بودم برای زندگی، برای بودن؛ نه برای نبودن! مرگ همان‌جا بود؛ نزدیک به من. اگر سرسوزنی بیشتر از زنده ماندن خوف می‌کردم، گام آخر را برمی‌داشتم و سقوط می‌کردم. بله؛ شاید جهان دیگری وجود داشته باشد که در آن گام آخر را برمی‌داشتم، ولی نه؛ در این جهان نه! من یک مادر داشتم، یک پدر، یک خواهر و یک نامزد. همان زمان چهار نفر دست به نقد وجود داشتند که به من عشق می‌ورزیدند.
roham.soltani
از خواندن کتاب دو نوع تلقی وجود دارد: یا کتاب می‌خوانید که از خود فرار کنید یا کتاب می‌خوانید که خود را پیدا کنید. راستش من در این دو برداشت تفاوتی نمی‌بینم. ما از طریق مکانیزم فرار از خود است که خویشتن را پیدا می‌کنیم. مهم نیست در کدامین نقطه قرار داریم، مهم این است که قصد داریم به کجا روانه شویم.
Paria
خودیاری چگونه زمان را متوقف سازیم؟ با بوسیدن عزیزان. چگونه در زمان سفر کنیم؟ با مطالعه. چگونه از زمان بگریزیم؟ با هنر. چگونه زمان را لمس کنیم؟ با قلم به دست گرفتن. چگونه زمان را فروبنشانیم؟ با نفس کشیدن.
nobody
آدمی تفکر را بسیار ارج می‌نهد، اما احساسات نیز همان منزلت را دارند و به همان میزان ضروری‌اند.
sumit
سرعت گذر دقایق برای همهٔ افراد یکسان نیست. یکسان نیست و لعنت به این دقایق کند و کش‌دار.
sumit

حجم

۲۱۰٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۹۷ صفحه

حجم

۲۱۰٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۹۷ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۰,۰۰۰
۵۰%
تومان