بریدههایی از کتاب دلایلی برای زنده ماندن
۴٫۰
(۴۴۴)
از تنبلی خود احساس گناه نکنید. اموراتی هستند که احتمالاً خیلی بیشتر از تنبلی به این جهان خسارت زدهاند. اما آن را از حالت نقص شخصیتی درآورید و آگاهانه تنبلی بورزید.
من زنده ام و غزل فکر میکنم
«با اینکه قلبت شکسته خواهد شد؛ تو با دلشکستگی تاب خواهی آورد و ادامه خواهی داد.»
لرد بایرون-
من زنده ام و غزل فکر میکنم
از ستارههای دوردست در کهکشان اطلاعات بیشتری در دست است تا فرایند عملکرد مغز؛ تنها شیء موجود در عالم آفرینش که قادر است دربارهٔ کل نظام هستی بیندیشد!
من زنده ام و غزل فکر میکنم
زمان خود درمانگر دردهاست.
maryam
«تبلیغات دقیقاً همان کاری را انجام میدهند که قرار است انجام دهند: ایجاد اضطراب و درمان آن از طریق خرید کالاها و خدمات»)؛
Ahmad
برای تشخیص یک خطر غیرمعمول، باید ذهنی غیرطبیعی داشت.
Ahmad
«آنچه هستی را بس شیرین میسازد، تکرار نشدن آن است.»
Ahmad
(خود را از خودت بگیر، از تو هیچ به جای میماند)
لیلا یزدی
«زخم مدخلیست برای رسوخ نور به وجود آدمی.»
Sahar B
«آنگاه که طوفان به پایان میرسد، به خاطر نمیآوری چطور آن را از سر گذراندی و چگونه زنده ماندی. در حقیقت حتی مطمئن نیستی که آیا واقعاً طوفان تمام شده یا نه. اما در یک نکته شک و تردیدی نیست؛ از طوفان اگر جان سالم به در ببری، دیگر همان شخص طوفانزده نیستی. تنها حکمت نهفته در طوفان همین است و بس.»
Sahar B
«و در پایان این ادامهٔ زندگیست که شجاعت بیشتری میطلبد، نه خودکشی.»
آلبر کامو، از کتاب مرگ خوش
faezeh gh
دقیقاً همان زمانی که گمان میکنید وقت استراحت کردن ندارید، زمان استراحتتان است و به آن نیازمندید.
la lumière
بیشتر داشتن، الزاماً بهتر شدن زندگی را منجر نمیشود.
la lumière
چه بسیار کتابهایی هستند که هنوز نخواندهاید و با مطالعهشان غنی خواهید شد. تماشاگر چه فیلمها خواهید بود، درحالیکه بستههای بزرگ پاپکورن را با لذت نوش جان میکنید؛ با عشقِ زندگیتان چه قهقههها سر نخواهید داد و چه معاشقهها که نخواهید کرد؛ کنار چه رودها که نخواهید دوید و چه گپوگفتهای شبانهای که با عزیزانتان نخواهید داشت؛ چنان به خنده خواهید افتاد که اشک از چشمانتان جاری میشود. زندگی به انتظار شما نشسته است. ممکن است برای مدتی در این برهه گیر کنید، اما جهان همینجاست و جایی هم نمیرود. تا جایی که میشود سماجت بورزید و دست نکشید. زندگی ارزشش را دارد.
زهرا راد
هر کجا که هستید و هر دورانی را که میگذرانید، در جستوجوی یافتن یک زیبایی باشید: یک چهره، یک بیت شعر، ابرهای آسمان، دیوارنوشتهها و یا نیروگاه بادی که جلوتان سبز میشود. زیبایی ذهن را تطهیر میکند.
زی زی
واژگان -چه شفاهی باشند و چه نوشتاری- دستاویزهایی هستند که ما را به جهان بیرونی پیوند میزنند. پس سخن گفتن با دیگران یا نوشتن از مشکلات شخصی، ما را به هم گره میزند و نیز به خود حقیقیمان متصل میسازد.
z. saeedi
هیچ چیز تا ابد ادامه پیدا نمیکند. درد و رنج کنونی شما ادامهدار نخواهد بود؛ بهرغم اینکه خودِ درد و رنج به شما این پیام دروغین را میدهد. درد و رنج دروغ میگوید. به او بیاعتنا باشید. درد قرضیست که گذشت زمان آن را ادا خواهد کرد.
زی زی
شوپنهاور میگوید: «ما برای آنکه همچون دیگر مردمان شویم، دست از سهچهارمِ خویش میشوییم.»
~MON¡REH~
در کنار یک افسرده ماندن حقیقتاً کار سادهای نیست...
~MON¡REH~
هیچ دارویی در جهان وجود ندارد که به قدر محبت به دیگران، حال شما را خوب کند.
AS4438
حجم
۲۱۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۹۷ صفحه
حجم
۲۱۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۹۷ صفحه
قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۰,۰۰۰۵۰%
تومان