بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب اتاق مهمان | صفحه ۱۵ | طاقچه
تصویر جلد کتاب اتاق مهمان

بریده‌هایی از کتاب اتاق مهمان

ویراستار:سارا بحری
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۱از ۳۳۹ رأی
۴٫۱
(۳۳۹)
«اینها نوشته‌های یک شاعر روسه به اسم اتین سولانوف‌. دوست و مرید پوشکین بوده.» لحظه‌ای به این فکر می‌افتم که وانمود کنم او را می‌شناسم، اما بعد نظرم عوض می‌شود. پوشکین را هم به‌زور می‌شناسم. «کی بوده؟» مشخصاً الکس او را می‌شناسد. «یک شاعر نه‌چندان معروف که مدتی به اسم شاعر مرگ روسیه معروف بود. می‌دونی، کسانی که داشتن می‌رفتن جنگ یا توی زندان بودن یا به خودکشی فکر می‌کردن، یکی از کتاب‌های شعر اون رو همراه خودشون داشتن تا با خوندنش وقت بگذرونن.» «و خودش چی شد؟» الکس می‌خندد. «با زن یک نفر ریخت روی هم تا شوهرش رو مجبور به دوئل کنه و بعد گذاشت اون مرد عصبانی با تفنگ بکشدش. فکر می‌کنم اون موقع بیست‌وشش سالش بوده.»
نیومون
«فکر نمی‌کنم هیچ راه خوبی برای تموم کردن رابطه وجود داشته باشه. یا به کسی علاقه داری یا نداری
نیومون
یکی از روان‌شناس‌های قبلی که نزدش رفتم شخصیتم را این‌گونه توصیف کرد. وقتی فکری در مغزم ریشه بدواند دیگر نمی‌توانم رهایش کنم. آن‌قدر رشد می‌کند و بزرگ می‌شود که دیگر تسلط بر ذهنم را از دست می‌دهم.
shiva
اگر عاشق زنی زیبا شوی، به‌واقع قبر خودت و تمام عزیزانت را کنده‌ای
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
خانه جایی است که در آن احساس امنیت و آرامش کنی
n re
می‌دونی مادربزرگم یک‌بار چی بهم گفت؟ گفت: شما جوون‌ها فکر می‌کنین باید همیشهٔ خدا شاد و شنگول باشین. و درست می‌گفت. زندگی پر از پستی‌وبلندیه. هرچه زودتر به این حقیقت عادت کنیم، زودتر می‌تونیم با زندگی‌ای که داریم کنار بیایم و ازش لذت ببریم.»
n re
همیشه کشش خاصی میان ما دو نفر بوده است. نمی‌توانم اسمی برایش پیدا کنم. فکر می‌کنم همان حسی خاص بهترین اسم برایش باشد.
n re
بعضی‌وقت‌ها دلم می‌خواهد دوباره به همان روز آزاردهنده برگردم و همه‌چیز را عوض کنم.
n re
عادلانه نیست که والدین از غمی که بچه‌ها برای خودشان ایجاد می‌کنند، زجر بکشند.
n re
اتفاقات خوب در انتظار آدم‌های صبور است.
n re
«فکر نمی‌کنم هیچ راه خوبی برای تموم کردن رابطه وجود داشته باشه. یا به کسی علاقه داری یا نداری،
n re
همیشه از مردهایی که از خندیدن لذت می‌برند خوشم می‌آید. خنده باعث می‌شود آدم مشکلاتش را هرچند برای مدتی بسیار کوتاه، پشت سر بگذارد و فراموش کند.
n re
مشکل گذشته این است که بعضی‌وقت‌ها دوست دارد خودش را با سر وارد زندگی آینده‌تان کند.
n re
خسته‌ام. خدایا، چقدر خسته‌ام. گویی دستی نامرئی کابل شارژم را از پریز برق کشیده است. البته خستگی‌ام از کار نیست،
n re
خودکشی واژهٔ بسیار زشتی است. گفتنش مثل این است که از دهانت چاقو بیرون می‌اندازی
n re
برای زندگی کردن در خانهٔ شخصی دیگر باید خواسته‌هایت را تغییر بدهی.
n re
اولین‌بار که شاغل شدم، بابا نصیحت کاملاً هوشمندانه‌ای به من کرد. گفت: «زیر هیچ‌چیزی رو امضا نکن، مگه اینکه اون رو چندبار به‌دقت خونده باشی.»
n re
تجاوز، زندگی قربانیانش را نابود می‌کند.
n re
بارهاوبارها برای زن‌های مختلف اتفاقات بدی افتاده است، فقط به‌خاطر اینکه خجالت می‌کشیدند از حقشان دفاع کنند
n re
اتفاق عجیبی است، اما هروقت که برای بازدید خانه یا آپارتمان یا اتاقی می‌روی، با اینکه چشمانت را تیز کرده‌ای هرگز متوجه مشکلات کوچک آن نمی‌شوی. و بعد که به خانه نقل‌مکان می‌کنی، مشکلات یکی‌یکی خودشان را نشان می‌دهند.
n re

حجم

۲۹۵٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۲۸ صفحه

حجم

۲۹۵٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۲۸ صفحه

قیمت:
۵۷,۵۰۰
۴۰,۲۵۰
۳۰%
تومان
صفحه قبل۱
...
۱۴
۱۵
صفحه بعد