تعریف مهلکترین اسلحهٔ بشر است. آدم بخواهد دهان کسی را بدوزد، معاملهای را جوش بدهد، دعوایی را بخواباند، پولی از کسی قرض بگیرد، مهلتی بخواهد بابت کاری، بهترین کار تعریف است و قربانصدقه رفتن. همزمان هم کیش میکند هم مات.
n re
_ آدما رو باید تو موقعیتا بذاری. شرایط تعیین میکنه که هرکس چه رفتاری از خودش بروز میده.
n re
تشکر اگر بهوقتش نباشد شبیه سلام گرگ است، نمیشود فکر کنی بیطمع است.
n re
حال کسی را داشتم که ظلّ تابستان از پلّههای هواپیمایی در جدّه رفته بالا، چهارپنج ساعت بعد در چلّهٔ زمستان از همان پلّهها در مسکو پایین آمده. آنهمه اختلاف توی یک کف دست شهر درست زیر سبیل خودمان؟ چطور شهر مثل تخممرغ تَرَک برنمیدارد.
n re
بالاخره بعضی وقتها هم ممکن است افکار خداپسند به سراغ آدم بیاید.
n re
آن کسی هم که قرار است زاغهنشین را ولینعمت انقلاب ببیند ما نیستیم! درساحلنشستگان مرادند. ما خودمان غرقه محسوب میشویم و ولینعمت.
n re
حال کسی را داشتم که ظلّ تابستان از پلّههای هواپیمایی در جدّه رفته بالا، چهارپنج ساعت بعد در چلّهٔ زمستان از همان پلّهها در مسکو پایین آمده. آنهمه اختلاف توی یک کف دست شهر درست زیر سبیل خودمان؟ چطور شهر مثل تخممرغ تَرَک برنمیدارد.
safaeinejad
انتظار از آدم منجی میسازد، مخصوصاً اگر زیاد طول بکشد. برایم هراسآور است که کسی برای گشایش امرش منتظر من باشد و درصدی امید در روانش تزریق کرده باشم
n re
وقتی کسی دانسته سؤال میپرسد یعنی دارد آب را گرم میکند تا آرامآرام پرَت را بِکَند.
n re
معمولیبودن خیلی دامنگیر است و ملالآور.
n re