بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب محوِ | صفحه ۵ | طاقچه
تصویر جلد کتاب محوِ

بریده‌هایی از کتاب محوِ

نویسنده:علیرضا روشن
انتشارات:نشر نون
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۴۲ رأی
۴٫۰
(۴۲)
خسته از مُد؛ من آخرین لباس را می‌خواهم
F.B
در سرزمینِ من آغوش‌ها برای بدرقه گشوده می‌شوند
سورملینا؛
من و یارم هیچگاه همدیگر را نخواهیم دید، او به باد پاییزی می‌ماند من به برگی خشک. او باد است؛ می‌آید من برگم؛ می‌روم
سورملینا؛
آخْ یارم، روز را هزارساعت کردی و رفتی
سورملینا؛
با دردِ من آشناست، طبیبِ دردکشیده‌یِ من. نه مثلِ پزشک که با سرطان؛ از رویِ کتاب، از رویِ لغت
maha
به قله رفتن خستگی دارد از قله برگشتن دل‌شکستگی
maha
آرامِ من، من آیا تو را خواهم گرفت؟
maha
من سایه‌ی سیاه شعله‌ام؛ نور بعد از من آغاز می‌شود
tabasom
در شب اندوهی‌ست که مرا به خلأ خیره می‌کند
Nuage
درمان ِ این درد خو کردن به این درد است
نغمه میلانی
خدا مرا ببخشد؛ مرگِ کودکِ همسایه را بهانه کردم؛ سخت در فراق یارم گریستم
نغمه میلانی
عشقِ من لکه‌ی‌آفتابی‌ست که بر فرشی افتاده باشد، با شست‌و‌شو نمی‌رود، فرش را برداری نمی‌رود، پنجره را ببندی نمی‌رود، پرده را کلفت‌تر بگیری نمی‌رود. این لکه وقتی می‌رود که خورشیدم رفته باشد
sama
آرامِ من، من آیا تو را خواهم گرفت؟
sama
خدا مرا ببخشد؛ مرگِ کودکِ همسایه را بهانه کردم؛ سخت در فراق یارم گریستم
sama
درمان ِ این درد خو کردن به این درد است
Parinaz
خدا مرا ببخشد؛ مرگِ کودکِ همسایه را بهانه کردم؛ سخت در فراق یارم گریستم
Parinaz
فقط آب می‌خواهی اما لیوان هم به ناگزیر می‌آید
za za
تو سکوتِ لابه‌لایِ حرف هایِ منی، از حرف‌هایم آنچه نمی‌گویم؛ تویی
fatemeh
وقتی می‌روی، باغ به لباست می‌چسبد
Hakime Zare
به آدمی آتش‌گرفته می‌مانم، اگر بایستم؛ می‌سوزم اگر بدوم؛ بیشتر می‌سوزم. به آدمی می‌مانم که خاکستر می‌شود. به خاکستر می‌مانم
Hakime Zare

حجم

۴۹٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۱۱۱ صفحه

حجم

۴۹٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۱۱۱ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
۷,۵۰۰
۷۰%
تومان