بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پس از بیست سال | صفحه ۴۵ | طاقچه
تصویر جلد کتاب پس از بیست سال

بریده‌هایی از کتاب پس از بیست سال

نویسنده:سلمان کدیور
امتیاز:
۴.۸از ۴۶۴ رأی
۴٫۸
(۴۶۴)
بنی‌امیّه به کسی لقمه‌ای نمی‌بخشند، مگر این‌که بخواهند او را بندهٔ خود سازند، و به کسی لبخند نمی‌زنند، مگر این‌که قصد فریبش را داشته باشند.»
کاربر ۱۰۸۸۸۴۹
تاریخ تکرار نمی‌شود؛ بلکه این مردان تکراری‌اند که بدون عبرت، رفتار گذشتگان را دربرابر آزمون‌های روزگار تکرار می‌کنند
زهرا جاویدی
«حیات نیکو در افکاری نهفته است که خواب از چشم برباید و دل را بیدار سازد...
زهرا جاویدی
اعتقاد او این است که حاکم باید چون پدری برای مردمش باشد؛ آنان را آگاهی دهد تا جاهل نباشند، اموال را به عدالت میانشان تقسیم کند تا کافر نشوند و با آنان مدارا کند تا خدا را اطاعت کنند.»
وحید
اعتقاد او این است که حاکم باید چون پدری برای مردمش باشد؛ آنان را آگاهی دهد تا جاهل نباشند، اموال را به عدالت میانشان تقسیم کند تا کافر نشوند و با آنان مدارا کند تا خدا را اطاعت کنند.»
وحید
کسانی با تو هستند که وقتی سخن می‌گویی حرفی ندارند و هرگاه دستور می‌دهی چیزی نمی‌پرسند و حال آن‌که اطرافیان علی هنگامی که او سخنی می‌گوید، به سخن می‌آیند و مجادله می‌کنند و هرگاه فرمانی می‌دهد، سؤال‌ها دارند. پس اندک کسانی که با تو هستند بهتر از کثرت گروهی است که با او هم‌پیمان شده‌اند.»
وحید
جاسوسان را از غیرمسلمانان گزینش کن تا برای انجام آن‌چه به آن‌ها می‌سپاریم، گرفتار حلال و حرام نباشند. به واعظان مساجد، اهالی فتوا و آنانی که مربی و معلم کودکان‌اند، مقام و منزلت ده، گرامی‌شان بدار و سفارش کن که فضائل دیگر صحابه را آن‌قدر بگویند و تعلیم دهند که فضائل علی‌بن‌ابی‌طالب به فراموشی رود.»
کاربر ۱۰۰۰۱۲۴
خوب می‌دانی که ما هیچ‌گاه حریف شمشیر علی نخواهیم شد، امّا حکومت او سه نقطه‌ضعف دارد که به سود ما خواهد بود.» معاویه با شوق گفت: «آه عمرو چه ضعفی؟ بگو.» «ضعف نخست او این است که علی مردم را آگاه می‌کند و سپس به جنگ با ما دعوت می‌نماید... پس ما باید با سپاهی از جهل به نبرد او برویم... سپاهی که باور و عقیده‌ای عمیق، امّا فهم و علمی اندک داشته باشد
Meisam
ابوذر بدون توجه به عتبه گفت: «به‌خدا قسم اگر این کاخ را از بیت‌المال ساخته باشی، خیانت کرده‌ای و اگر از اموال خودت باشد، اسراف ورزیده‌ای.» خشم چون زبانه‌های آتش معاویه را دربر گرفت، امّا سعی کرد خود را در انظار آن‌همه جمعیت آرام و صبور نشان دهد.
saber.zn
حجاج که تأثیر کلامش را مشاهده کرد، ادامه داد: «هرچند خلیفه کشته شده و علی افسار خلافت را به‌دست گرفته، امّا بدان که تو از او نیرومندتری.» معاویه گفت: «چرا چنین می‌گویی؟» «زیرا کسانی با تو هستند که وقتی سخن می‌گویی حرفی ندارند و هرگاه دستور می‌دهی چیزی نمی‌پرسند و حال آن‌که اطرافیان علی هنگامی که او سخنی می‌گوید، به سخن می‌آیند و مجادله می‌کنند و هرگاه فرمانی می‌دهد، سؤال‌ها دارند. پس اندک کسانی که با تو هستند بهتر از کثرت گروهی است که با او هم‌پیمان شده‌اند.»
کاربر ۱۳۸۲۸۹۴
علی در قلب هرآن‌کس که دربرابر ستم‌گران نعره می‌کشد و درمقابل ضعیفان و مظلومان به لرزه می‌افتد، خیمه‌ای به پا کرده است. علی تا آخرین روزی که آفتاب بر زمین می‌تابد و جهان برقرار است، چون رودی جاری خواهد بود، همان‌گونه که معاویه چنین خواهد بود و جنگ میان این دو، جنگی است که از نزاع هابیل و قابیل آغاز شده و تا قیامت ادامه خواهد داشت.»
کاربر ۱۳۶۲۷۶۴
گفت: «علی یک شخص نیست پیرمرد. او چون انسان‌هایی نیست که در جسمانیت خویش خلاصه می‌شوند. علی نوعی ایمان، نوعی اسلام و نوعی حیات است، همان‌گونه که معاویه چنین است. نزدیکی به علی فقط دیدار او نیست بلکه چون او زیستن و اندیشیدن، چون او خویش را برای هدایت مردمان وقف‌نمودن است، وگرنه بسیارند که صبح و شام با علی‌اند، حتی در سپاه اویند ولیک از او چون زمین و آسمان فاصله دارند
کاربر ۱۳۶۲۷۶۴
مالک گفت: «حیات نیکو در افکاری نهفته است که خواب از چشم برباید و دل را بیدار سازد...
کاربر ۱۳۶۲۷۶۴
«ای مردم! من با کهنه‌جامه‌ای که دربر دارم، بر شما وارد شده و با همان نیز شما را ترک خواهم کرد. پس اگر مرا یافتید که در این دوران خشتی بر خشتی نهاده یا از بیت‌المال ثروتی برای خود انباشته‌ام، بدانید من از خیانت‌کاران هستم»
کاربر ۱۳۶۲۷۶۴
گفت: «شیوهٔ علی چنین نیست. چند روز پیش مردی را در بند کردیم که در مسجد به امام ناسزا می‌گفت و سوگند می‌خورد که امام را خواهد کشت. چون او را نزد امیرالمؤمنین بردم و جرمش را بازگو کردم، امام امر به رهایی او کرد. ناباورانه گفتم، او شما را به قتل تهدید کرده است. پاسخ داد، آیا می‌خواهی کسی را قبل از جرمش مجازات کنم؟ گفتم، او به شما ناسزا گفت، فرمود، اگر می‌خواهی نفس خویش را آرام کنی، تو هم به او ناسزا بگو، ولی رهایش کن.»
کاربر ۱۳۶۲۷۶۴
راهب ادامه داد: «دشمن ما در درون ماست فرزندم. دشمنی که ما را به بندگی گرفته تا تمام عمر اندیشه‌ای جز برآورده‌ساختن هوس‌های او نداشته باشیم.»
کاربر ۱۳۶۲۷۶۴
گفت: «مردمان در تمام روزگاران، سرگشتهٔ حاکمان بوده‌اند. ما همیشه فکر می‌کنیم انسان‌های اطرافمان را خوب می‌شناسم، امّا سالیانی که بگذرد درخواهیم یافت چقدر خطا کرده‌ایم. همیشه قسمت بزرگی از حقیقت پنهان است فرزندم، چراکه واقعیت‌ها آنان را پوشانده‌اند و مردمان همیشه فریب‌خوردهٔ این واقعیت‌ها هستند.» «مگر حقیقت همان واقعیت نیست؟» «واقعیت آنی است که حاکم و رایج است امّا حقیقت آنی است که باید باشد و نیست. ارزش انسان‌ها به تلاشی است که برای هویدا ساختن حقیقت‌ها می‌کنند، نه پذیرفتن واقعیت‌ها. برای همین است که پیامبران باارزش‌ترین انسان‌ها بوده‌اند.» سپس مکثی کرد و ادامه داد: «مسیح آمد تا دست ما را چون کوری بگیرد و از واقعیت‌ها به‌سوی حقیقت‌ها کوچ دهد.»
کاربر ۱۳۶۲۷۶۴
تاریخ تکرار نمی‌شود؛ بلکه این مردان تکراری‌اند که بدون عبرت، رفتار گذشتگان را دربرابر آزمون‌های روزگار تکرار می‌کنند
Bahar Abdalvand
حقیقت چون آفتابی است که بر جهان می‌تابد. حال اگر کسی پشت بر آن بنشیند به آفتاب چه زیان می‌رسد جز این‌که خود را از آن محروم کرده است.
Bahar Abdalvand
«گذشت زمان آدمی را تغییر نمی‌دهد، فقط حقیقت او را آشکار می‌کند.»
Bahar Abdalvand

حجم

۵۶۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۷۵۲ صفحه

حجم

۵۶۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۷۵۲ صفحه

قیمت:
۲۵۰,۰۰۰
تومان