بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب تمرین نیروی حال | طاقچه
تصویر جلد کتاب تمرین نیروی حال

بریده‌هایی از کتاب تمرین نیروی حال

۳٫۴
(۱۴)
عادت کنید از خود بپرسید، در این لحظه در درون من چه می‌گذرد؟ این پرسش، شما را به مسیر درست هدایت می‌کند. اما خود را تجزیه و تحلیل نکنید، فقط نگاه کنید. تمرکز خود را متوجه درون کنید. انرژی احساس را حس کنید. اگر احساسی وجود ندارد، توجه خود را عمیق‌تر به میدان انرژی درونی بدن معطوف نمایید. این راه رسیدن به وجود است.
:)
اگر بر فرض، تمامی مسایل یا آن چه به نظر شما دلایل ناراحتی‌هایتان است همین امروز به طرز معجزه‌آسایی کنار بروند، اما حضور شما در حال، افزایش نیابد و هشیارتر نشوید، خواهید دید که خیلی زود مشکلات و علت‌های دیگری برای درد و رنج پیدا خواهید کرد که درست مانند سایه شما را همه جا تعقیب می‌کنند. در نهایت فقط یک مسأله وجود دارد: ذهن مقید به زمان. هیچ نوع رهایی در زمان وجود ندارد. شما نمی‌توانید در آینده رها شوید. حضور در حال کلید رهایی‌ست. فقط می‌توانید در لحظهٔ حاضر رها باشید.
مریم
زندگی در حال است.
:)
نیرومند جلوه کردن برای دیگران، شکلی از ناتوانی‌ست که با جامهٔ کاذب توانایی پوشیده شده است. نیروی حقیقی در درون نهفته است و در حال در دسترس شما قرار دارد. ذهن همواره به دنبال راهی می‌گردد تا حال را طرد و از آن فرار کند. به عبارت دیگر، هر چه بیش‌تر ذهن را هویت خود بدانید، بیش‌تر رنج خواهید برد. یا می‌توان گفت که هر چه بیش‌تر بتوانید حال را بپذیرید و آن را محترم بشمارید، بیش‌تر از درد، رنج و ذهن خودمحور رها خواهید شد.
:)
پس دفعهٔ بعد اگر کسی به شما گفت: «معذرت می‌خواهم که منتظرت گذاشتم.» می‌توانید در پاسخ بگویید: «اشکالی ندارد، انتظار نمی‌کشیدم. فقط اینجا بودم و لذت می‌بردم؛ از بودنم لذت می‌بردم!»
کاربر ۱۲۳۷۳۵۵
شما چنان تحت تأثیر وضعیت زندگی خود قرار می‌گیرید که حس زندگی، حس بودن را از دست می‌دهید؛ یا به جای آن که توجه خود را به آن کاری که اکنون می‌توانید انجام دهید معطوف بدارید، دیوانه‌وار بارِ صدها کاری را که شاید باید در آینده انجام بدهید، با خود حمل می‌کنید.
کاربر ۱۲۳۷۳۵۵
اگر یک نفر مطلبی به قصد آزار یا توهین به شما گفت، به جای پیمودن مسیر ناآگاهانهٔ واکنش منفی و انجام اقداماتی نظیر حمله، دفاع یا پس کشیدن،‌ اجازه دهید سخنان آن شخص فقط از میان شما عبور کند. هیچ مقاومتی نکنید؛ درست مانند آن که کسی وجود ندارد که آزار ببیند. این بخشایش است. به این ترتیب شما آسیب‌ناپذیر می‌شوید.
:)
انتظار، یک حالت ذهنی‌ست و در اصل به این معناست که شما آینده را می‌خواهید و اکنون را نمی‌خواهید. آن چه را دارید نمی‌خواهید و آن چه را ندارید می‌خواهید. با هر نوع انتظار، ناآگاهانه تضادی درونی بین اکنون و اینجا، یعنی جایی که نمی‌خواهید باشید با آیندهٔ فرافکنی‌شدهٔ خود، یعنی جایی که می‌خواهید باشید، ایجاد می‌کنید. این نگرش موجب می‌شود حال حاضر را از دست بدهید و کیفیت زندگی شما به شدت کاهش یابد.
:)
نگران حاصل کارتان نباشید. فقط بر خود کار متمرکز باشید. نتیجه به خودی خود خواهد آمد. این یک تمرین نیرومند معنوی‌ست.
:)
آزادی، هنگامی آغاز می‌شود که درک کنید شما «فکرکننده» نیستید. همین که تماشاگر فکرکننده شوید، سطح بالاتری از آگاهی فعال می‌گردد.
علی
هنگامی که به آن چه هست تسلیم شوید و به طور کامل حضور یابید، گذشته نیروی خود را از دست می‌دهد. آن گاه قلمروی وجود که توسط ذهن پنهان شده بود، گشوده می‌شود. ناگهان سکونی عظیم و والا در درون شما پدید می‌آید؛ احساس آرامشی ژرف و بی‌انتها! درون آن آرامش، نشاطی عظیم نهفته است و درون آن نشاط، عشق نهفته است. و در درونی‌ترین بخش درون، آن مقدس، آن بی‌کران - هم او که نمی‌توان به نامی خواندش - نهان است.
کاربر ۱۲۳۷۳۵۵
هشیار و حاضر باقی بمانید؛ حاضر با تمامی وجودتان، با یکایک سلول‌های بدنتان. شما با این کار نور را به داخل تاریکی می‌تابانید. این شعلهٔ آگاهی شماست.
:)
هنگامی که میل به رو گرداندن از درد در شما شدید شد، این خواسته را مشاهده کنید، اما به آن عمل نکنید. همچنان توجه خود را بر درد متمرکز نمایید و اندوه، ترس، دلهره، تنهایی و هر چه را که هست، لمس کنید.
:)
«هر چیزی، در برابر نور نشان داده می‌شود و هر چه در برابر نور قرار گیرد، خود نور می‌گردد.» همان گونه که نمی‌توانید با تاریکی نبرد کنید، با بدن دردمند نیز نمی‌توانید بجنگید. تلاش در این راه موجب کشمکش‌های درونی و در نتیجه درد و رنج بیش‌تر می‌شود. مشاهدهٔ بدن دردمند کافی‌ست. مشاهدهٔ بدن دردمند، به مفهوم پذیرش آن به عنوان بخشی از وضعیت موجود در این لحظه است.
:)
همهٔ توجه خود را به ذهن و جهان بیرون ندهید. حتماً بر کاری که انجام می‌دهید متمرکز باشید، اما هر وقت توانستید همزمان، بدن درونی را نیز احساس کنید. در خود استوار باشید. آن گاه مشاهده کنید که چگونه با این حرکت وضعیت آگاهی و کیفیت کار شما تغییر می‌یابد. خواهش می‌کنم صرفاً گفته‌های مرا تأیید یا طرد نکنید، آن را امتحان کنید.
:)
«خود» شما از وجود سرچشمه می‌گیرد، نه از گذشتهٔ شما.
:)
ناتوانی در حس کردن این اتصال، توهم جدایی از خود و دنیای اطراف را پدید می‌آورد.
کاربر ۱۹۵۳۶۲۷
همین که تماشاگر فکرکننده شوید، سطح بالاتری از آگاهی فعال می‌گردد.
MATIN . BAGHERI
اجازه دهید همه چیز از میان شما عبور کند.
کاربر ۳۲۲۱۱۲۷
اگر شما هنوز در بیرون در جست و جو هستید و نمی‌توانید از این جست و جو دست بکشید و گمان می‌کنید شاید کلاس، دوره یا روش جدیدی بتواند پاسخ‌گویتان باشد، به شما می‌گویم: به دنبال آرامش نگردید. در پی هیچ حالتی به جز همان حالتی که اکنون در آن هستید نباشید، وگرنه تضاد درونی و مقاومت ناآگاهانه در خود ایجاد می‌کنید. از این که در آرامش نیستید، خود را ببخشید. همین که ناآرامی خود را به طور کامل بپذیرید، عدم آرامش شما به آرامش تبدیل می‌شود. هر چیزی را که به طور کامل بپذیرید، شما را به مقصد، به آرامش می‌رساند. این معجزهٔ تسلیم است.
کاربر ۳۲۲۱۱۲۷

حجم

۷۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۱

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

حجم

۷۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۱

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

قیمت:
۲۳,۰۰۰
۱۱,۵۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد