بریدههایی از کتاب ترس ها و مزخرفات ذهنی
۳٫۶
(۶۳)
. جهان متمدن ما چیزی نیست جز یک نقاب بزرگ.
کاربر ۶۶۸۱۸۴۵
کوچک شمردن ایمان عوامالناس به این دلیل است که اعتقاد عامهٔ مردم به دین، باوری منطقی نیست و صرفاً نتیجهٔ آموزشهایی است که در دوران کودکی در ذهنشان کاشته شده است.
کاربر ۶۶۸۱۸۴۵
مردم عامه به شیوهٔ مستقیم، متوجه حقیقت نمیشوند؛ ادیان مختلف تنها نمونههایی هستند که به موجب آنها تنها نمایی از حقیقت به عوامالناس نشان داده میشود، اما در حقیقت تمام آنها حلقههای یک زنجیر هستند.
کاربر ۶۶۸۱۸۴۵
علم از مصالح محکمتری ساخته شده و وقتی که با ایمان در هم میآمیزد آن را در هم میشکند. ایمان و علم، دو امر کاملا متفاوت هستند که برای پی بردن به فواید آنها باید در دو زمینهٔ متفاوت بررسی شوند، این دو امر، راهشان جدا از دیگری است.
احسان رضاپور
پشت هر صلیبی، شیطانی ایستاده.
عاطفه
با نگاه عمیقتری به افکار و رویاهایمان در مییابیم که چه بسیار اعمالی با ظاهری پرهیزگارانه در درونمان وجود دارد که در واقع تلاشی است برای پوشاندن شرارتها و نقصانهای درونیمان که در عمیقترین و ناپیداترین زوایا نیز به وضوح دیده میشوند. جهان متمدن ما چیزی نیست جز یک نقاب بزرگ. در زندگیتان با شوالیهها، کشیشان، سربازان، پزشکان، وکلا، اسقفها، فیلسوفها و انسانهای بیشمار دیگری مواجه میشوید، اما آنها همانی که مینمایند نیستند، تنها نقابهایی هستند که در پسشان افرادی طماع و پولپرست حضور دارد.
Mohamadmn
جدایی تمرینی است برای مرگ، و وصال تمرینی است برای تولد. شاید دلیل خوشحالی دو نفر که بعد از بیست سال یکدیگر را میبینند همین باشد، فرقی هم نمیکند که آنها در طول آشنایی خود نسبت به یکدیگر بیتفاوت بوده باشند یا خیر.
سورینام
در سال ۱۸۴۸ فاش شد که در انگلستان صدها پدر یا مادر، یا در مواقعی هردویشان با توافق با یکدیگر، فرزندانشان را با گرسنگی و عدم مراقبت شکنجه نموده یا ایشان را مسموم کردهاند تا با مرگ آنها بتوانند از موسسات کفن و دفن، حق بیمه دریافت کنند.
اگر اکنون با به میان آمدن این شرارتها از نوع بشر احساس وحشت وجودتان را فرا گرفته، زمان آن رسیده که به سرعت نگاهتان را به سمت حقارت وجود انسان برگردانید و یا اگر از این همه حقارت شوکه شدهاید به شرارت وی نگاه کنید، آن هنگام درخواهید یافت که حقارت و شرارت نوع بشر تکمیل کنندهٔ یکدیگرند و همیشه به یاری هم آمدهاند.
سورینام
انسان در عمق پنهانی خویش، حیوانی وحشی و ترسناک است. ما این حیوان وحشی را در قالب تمدن به حالت رام شده میشناسیم و به همین علت زمانی که با طبیعت واقعیاش روبهرو میشویم یکه میخوریم و انگشت به دهان میمانیم. اگر به هر دلیلی پیچ و مهرهٔ دستگاه قانون از هم باز شود و هرج و مرج حاکم شود، این حیوان وحشی، طبیعت واقعی خود را نشان میدهد.
سورینام
حقارت شخصیت از فقدان دانایی سرچشمه میگیرد و شرارت و دروغ پدید میآورد، در مقابل، دانایی این صفات را دور میسازد. از منظر دیگر، در اغلب اوقات گمراهی باعث میشود که انسان نتواند حقایقی را که عقلش توانایی درک صحیح آنها را ندارد، به درستی تشخیص دهد.
سورینام
به ازای هر صفت خوبی که در انسان یافت میشود یک صفت بد هم وجود دارد که ممکن است انسان تسلیم آن شود و حتی به آن تبدیل گردد. دلیل این که اغلب در قضاوت دیگران دچار سوء تفاهم میشویم این است که در اولین آشنایی با ایشان صفات بد یا خوبشان را اشتباه متوجه میشویم، به طور مثال شخص محتاط و محافظهکار را ترسو و شخص صرفهجو را طمعکار میپنداریم، یا از سوی دیگر فرد ولخرج و اسرافگر را سخاوتمند، و فرد گستاخ را رکگو تصور میکنیم.
سورینام
محدودهٔ فعالیت دین تنها به اتاقک موعظه ختم نمیشود، بلکه شامل سرتاسر جهان و تمام نوع بشر میباشد، به همین دلیل باید خودش را با تمام نیازها و تواناییهای اقشار مختلف مردم تطابق دهد، شاید از همین رو نمیتواند حقیقت را به شکل عریان نمایش دهد. دین، حقیقت را در لباس داستان و اسطوره و امثال آن ارائه میدهد تا برای تمام انواع بشر با هر سطح شعوری قابل پذیرش باشد، زیرا اکثریت مردم تاب پذیرش حقیقت بیپرده و ناب را ندارند، دقیقاً به همان شکلی که ما قادر به تنفس اکسیژن خالص نیستیم. مفهوم عمیق و هدف والای حیات را صرفاً در قالب نمادین آن میتوان به مردم عرضه کرد و در برابر چشمانشان قرار داد، زیرا مردم تاب تماشای حقیقت عریان را ندارند.
سورینام
«اول زندگی، بعد فلسفه و معنای زندگی.» این جمله بسیار عمیقتر از چیزی است که مینماید. چیزی که نسبت به سایر نکات اهمیت دارد این است که مذهب، تودهٔ مردم را از شرارت و پلیدی دور نگاه میدارد و ایشان را از ارتکاب اعمال زشت و ظالمانه نهی میکند، و اگر این ساز و کار را تا زمانی که عوام موفق به درک حقیقت شوند به تاخیر بیاندازی، آن هنگام باید تا انتهای جهان منتظر این اتفاق بمانی. زیرا حتی اگر این امر نیز محقق شود باز هم در چنین شرایطی عامهٔ مردم موفق به درک درست آن نخواهند بود. برای شیرفهم کردن عوامالناس باید حقیقت را در لفافهٔ داستان و افسانه پیچاند. همانطور که کانت بیان کرده این اصل به مانند یک بیرق باید همیشه در نسیم به اهتزار درآید و پیش روی همه باشد. فرقی نمیکند کدام پیغامرسان به مرحلهٔ نهایی برسد، چیزی که اهمیت دارد این است که پیغام به درستی منتقل شود.
سورینام
انسان بدون شک به تفسیری از حیات نیازمند است و این تفسیر باید به گونهای باشد که آنها بتوانند مفهوم آن را درک و هضم نمایند. دلیل پوشیده بودن دین در تمثیلات و استعارهها نیز همین نکته است، و تا جایی که از آن به عنوان یک الگوی رفتاری و روحی و همچنین ابزاری در جهت آرامش یافتن به وقت مرگ و مصیبت یاد کنیم، میتوانیم در قالب یک حقیقت روی آن حساب کنیم. خودت را با اشکال متنوع و به ظاهر متناقض آن به زحمت نیانداز، زیرا تو به دلیل آموختهها و فرهنگی که داری، نمیدانی که برای فهماندن یک حقیقت ژرف به مردم عامه باید از چه روشهای پیچیده و هوشمندانهای کمک گرفت. مردم عامه به شیوهٔ مستقیم، متوجه حقیقت نمیشوند؛ ادیان مختلف تنها نمونههایی هستند که به موجب آنها تنها نمایی از حقیقت به عوامالناس نشان داده میشود، اما در حقیقت تمام آنها حلقههای یک زنجیر هستند.
سورینام
دین تنها وسیلهای است که به واسطهٔ آن میشود برخی از مفاهیم عالی زندگی را به مغز خام عوام حالی کرد و درست به همان اندازهای که مشاغل سختشان در ذهنشان حک شده این مفاهیم را نیز برایشان جا انداخت. انسان به طور غریزی تنها در اندیشهٔ ارضای نیازهای جسمانی و تمایلات خویش است، و هنگامی که از آنها رفع نیاز کند به فکر اندکی سرگرمی و تفریح میافتد.
سورینام
پول، عامل خوشبختی انسان در عالم مادی است، بنابراین فردی که نمیتواند با یک قطعهٔ موسیقی به سعادت برسد تمام روح خود را به پول میفروشد.
کاربر ۳۰۴۹۵۷۴
نمونهٔ دیگر آن در عقاید هندوها یافت میشود، تحت عنوان «انجمن اخوت قاتلین» که تا همین چندی پیش ادامه داشت و سرانجام انگلیسیها با زحمت بسیار توانستند جلوی آن را بگیرند. اعضاء این انجمن، ایمان و ارادت حقیقی خویش به الههٔ کالی را با قتل فجیع دوستانشان ابراز میکردند، همچنین به سفرهای بیهدف و بخشیدن داراییشان میپرداختند و در این توهم بودند که با این اعمال روحشان را متعالی میسازند و به رستگاری ابدی دست مییابند. اخیراً تعصبات مذهبی آنچنان تشدید شده که پیروان آنها قادرند وجدانشان را به طور کامل نادیده گرفته و بر هرگونه مروت و انسانیت پا بگذارند.
Siavash Haji
در دوران کودکی پذیرفتن این اعتقادات در اوج خود قرار دارد و به همین دلیل ادیان پیش از هر چیز عزم خود را جزم نمودهاند که سالهای ابتدایی حیات انسان را به تملک خود درآورند. نتیجه این است که ایمان، حتی بیشتر از معجزاتی که از آنها سخن میگوید، عقلانیت را زیر سوال میبرد، زیرا هنگامی که در دوران کودکی با تکرار بسیار، اصول و قواعدی را به فرد دیکته کنند و تمام راههای شک و تردید را بسته نگه دارند، آثاری که در ذهن فرد به جا میگذارد چنان عمیق است که میتوان گفت همانطوری که آن شخص به وجود خودش اطمینان دارد، در وجود آن اصول نیز تردیدی به خود راه نمیدهد، و به ندرت و احتمالاً یکی در میان هزاران نفر یافت میشود که به عقلش رجوع میکند و از خود میپرسد: تا چه میزان مسائلی که آموختم حقیقت دارد؟
Siavash Haji
عقاید آنها بر پایهٔ منطق استوار نشده است. اگر اینگونه بود میشد با استدلال منطقی به جنگ آن رفت و با شرایطی برابر به مبارزه با آن پرداخت.
Siavash Haji
آیا شایسته است دینی که تا این حد به صبر و مدارا توصیه میکند در برابر عقاید دیگر چنین بیطاقت و بیرحم باشد
Siavash Haji
حجم
۹۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه
حجم
۹۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه
قیمت:
۲۴,۰۰۰
۱۲,۰۰۰۵۰%
تومان