بریدههایی از کتاب او نویسی
۴٫۳
(۲۸)
بین خودمان بماند آقا، عمری است
انگار طلبکار تو هستیم همه
محمدی
نه شرم و حیا، نه عار داریم از تو
اما گله بیشمار داریم از تو
ما منتظر تو نیستیم آقا جان!
تنها همه انتظار داریم از تو
محمدی
ما خطّ تمام نامههامان کوفی است
محمدی
هم چاه سر راه تو باید بکنیم
هم اینکه از انتظار تو دم بزنیم
این نامۀ چندم است که میخوانی؟
داریم رکورد کوفه را میشکنیم
محمدی
آقا! تو که خوب میتوانی ما را...
از این همه غربت برهانی ما را...
لای کلمات ندبه پنهان شدهایم
تا اینکه بیایی و بخوانی ما را
3741
هم چاه سر راه تو باید بکنیم
هم اینکه از انتظار تو دم بزنیم
این نامۀ چندم است که میخوانی؟
داریم رکورد کوفه را میشکنیم
3741
آن روح زلال و صیقلی زینب بود
آیینۀ غیرت علی زینب بود
هر چند امام و مقتدا بود حسین
پیغمبر کربلا، ولی زینب بود
محمدحسین
هم چاه سر راه تو باید بکنیم
هم اینکه از انتظار تو دم بزنیم
این نامۀ چندم است که میخوانی؟
داریم رکورد کوفه را میشکنیم
khorasani
فریاد حسین را شنیدیم همه
از کوفه به سوی او دویدیم همه
رفتیم به کربلا، ولی برگشتیم
از شمر اماننامه خریدیم همه
AMIRH
فریاد حسین را شنیدیم همه
از کوفه به سوی او دویدیم همه
رفتیم به کربلا، ولی برگشتیم
از شمر اماننامه خریدیم همه
behdani
از مزرعههای کوچک بعضیها
برچیده شود مترسک بعضیها
آقا! خودمانیم، چه کیفی دارد
وقتی بزنی به برجک بعضیها
behdani
ای اصلِ امید! بیمها را دریاب
بابای همه! یتیمها را دریاب
هر چند خدا خودش کریم است اما
لطفی کن و یاکریمها را دریاب
کاربر ۲۶۶۲۵۳۴
از شنبه درون خود تلنبار شدیم
تا آخر پنجشنبه تکرار شدیم
خیر سرمان، منتظر دیداریم
جمعه شد و لنگ ظهر بیدار شدیم
f_altaha
سجاده به دوشها همه آمدهاند
آن حلقهبهگوشها همه آمدهاند
ذیالحجه و مکه و محرم نزدیک
شمشیرفروشها همه آمدهاند
lady el
چندی است دلم به کوچۀ عقل زده است
دیوانه چه داند که چه خوب و چه بد است
عشق تو به غیر دردسر نیست ولی
قربان سری که درد کردن بلد است
khorasani
آقا! تو که خوب میتوانی ما را...
از این همه غربت برهانی ما را...
لای کلمات ندبه پنهان شدهایم
تا اینکه بیایی و بخوانی ما را
از دیار غریب
درسی که مرور میکنی عاشوراست
هر جا که عبور میکنی عاشوراست
ای وارث زخمهای هفتاد و دو تن!
روزی که ظهور میکنی عاشوراست
زینب
این سنگْ خدایان که تبر میشکنند
روزی که بیایی از کمر میشکنند
بردار تبر را و بزن، ابراهیم!
بتهای بزرگ زودتر میشکنند
lady el
آن روح زلال و صیقلی زینب بود
آیینۀ غیرت علی زینب بود
هر چند امام و مقتدا بود حسین
پیغمبر کربلا، ولی زینب بود
محمدحسین
فریاد حسین را شنیدیم همه
از کوفه به سوی او دویدیم همه
رفتیم به کربلا، ولی برگشتیم
از شمر اماننامه خریدیم همه
khorasani
حجم
۲۶٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۵۶ صفحه
حجم
۲۶٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۵۶ صفحه
قیمت:
۸,۰۰۰
تومان