بریدههایی از کتاب بازگشت
۴٫۶
(۴۲۸)
استعدادها و تواناییهایی که به ما داده شده برای این است که به دیگران کمک کنیم و روی زندگی آنان تأثیر مثبتی بگذاریم و روح ما نیز با کمک به دیگران رشد خواهد کرد.
marzieh.21
خداوند در زندگی ما دخالتی نمیکند مگر اینکه ما از او بخواهیم. ولی اگر آن را طلب کنیم، او که آگاهی مطلق است به ما کمک خواهد کرد که تا شاید به خواستههای بهحق خود برسیم.
marzieh.21
آفرینش زمین به یاد من آورده و صحنههای آن برای من نمایش داده شدند... خدا به تمام ما گفت که آمدن به زمین برای مدتی باعث پیشرفت روح ما خواهد بود. هر روحی که قرار بود به زمین بیاید در آماده سازی آن نقشی داشت، از جمله قوانین زندگی و مرگ، محدودیتهای جسم، و انرژیهای معنوی که میتوانیم از آنها بر روی زمین بهره ببریم.
marzieh.21
من مرگ را بهکلی متفاوت با آنچه تصور کرده و فهمیده بودم یافتم. قبر تنها برای بدن ماست و هیچگاه روح ما در آن جایی ندارد.
marzieh.21
من تا آن موقع نمیدانستم که بیتفاوتی نسبت به مسئولیتی که در برابر دیگران داریم چنین گناه بزرگی است.
marzieh.21
من که از مشاهده عذابهای جهنم ترسیده بودم به آنها گفتم: من چه کنم که گرفتار نشوم؟
آنها به من گفتند: به نماز اول وقت اهمیت بیشتری بده، تا میتوانی به بندگان خدا با مهربانی خدمت کن و...
سالها بعد مادربزرگم از دنیا رفت. من در دوران دبیرستان بود که کتابهای معاد را خواندم و یاد مطالب مادربزرگم افتادم. حوض کوثر، حجاب، خدمت به بندگان خدا، نماز اول وقت و... احادیث تمام اینها را در کتابهای معاد مشاهده کردم.
marzieh.21
من با اینکه فقط آتش جهنم را دیدم، اما محبت خدا را که از مادر مهربان تر است در همان لحظات کاملاً حس کردم. خدایا متشکرم.
marzieh.21
حکایات بسیاری از شکر نعمتهای خدا بیان شده. بسیاری از افراد بوده اند که با داشتن مشکلات و معاصی، به خاطر روحیه شکرگذاری که داشتهاند نجات یافتند. حتی نماز هم به نوعی تشکر از خداوند بیان شده.
marzieh.21
اما از طرفی محبت واقعی و توجه به آقا اباعبدالله (ع) میتواند گرههای بزرگی را از برزخ ما بگشاید.
من در مصاحبه با مادران شهدا بارها این جمله را شنیدم که میگفتند: شهید ما پیغام داده که تا میتوانید برای آقا اباعبدالله (ع) کار انجام دهید. نمیدانید مولای ما در برزخ چه مقامی دارد.
marzieh.21
روزهای بعد باز هم به من توصیههایی شد. نظیر اینکه بعد از نماز صبح، بین الطلوعین را بیدار باش و...
اما در زمینه توجه به وسوسههای شیطان مطالب بسیاری از بزرگان ما نقل شده است. ما دشمنی داریم که به عزت خداوند قسم یاد کرده که تمام انسانها را جهنمی میکند، مگر آنها که کارهایشان واقعاً خالصانه باشد. پس باید با توجه بیشتری مراقب اعمال و رفتارمان باشیم.
marzieh.21
آیت الله العظمی بهجت را در خواب دیدم که به همراه گروهی بالای سر من آمدند.
ایشان مرا نصیحت کردند و ضمن تأکید بر عدم آرایش در مقابل نامحرم و دوری از موسیقی حرام، به اهمیت به نماز اول وقت تأکید کردند و به موضوعی اشاره کردند که من خیلی احتیاج داشتم. ایشان فرمودند: ببخش تا خداوند نیز تو را ببخشد.
marzieh.21
بعد ادامه داد: یکی از زیباترین صحنهها، زمانی است که حضرت عباس (ع) به استقبال شهدا میرود و آنها را در آغوش میگیرد.
آقا و مولای ما حضرت اباعبدالله (ع) سخن میگفتند و همه غرق در عظمت و جمال ایشان بودند. بعد هم آقا به ما میفرمودند: «برای من از خاطرات جبهه بگویید.» هر بار یکی از شهدا برای آقا صحبت میکند، دیروز نوبت من بود. من برای آقا از شلمچه گفتم. بعد هم به مولایمان عرض کردم: خیلی از رفقای ما، همراه با ما بودند اما شهید نشدند، برخی هم نتوانستند یا نشد که با ما در جبهه باشند.
مولا و آقای ما فرمودند: «اگر در مسیر شما ثابت قدم باشند، آنها نیز بقیه شهدای من هستند.»
این آخرین کلامی بود که از
marzieh.21
گفت: مگر نشناختی؟ ایشان امام حسین (ع) بود! من درسم تمام نشده، پیش ایشان درس و قرآن میخوانم. آن باغ و ساختمان امام حسین (ع) است و این هم باغ من است. ما با همدیگر همسایه هستیم.
بعد گفت: خُب بیا برویم. دست انداخت گردن من، در حالی که میرفتیم دستش را دراز کرد و یکی از آن میوهها را از درخت چید و داد به من، گفت: آقا بخور، ببین چقدر خوشمزه است؟! من خم شدم که با آب رود زلالی که آنجا بود بشویمش، من را بلند کرد و گفت: اینها شستنی نیست، بخور، تمیز است.
marzieh.21
پس از این سیر زیبا در عالم ارواح، در نهایت به من گفته شد که مرگم زودتر از موعد بوده و باید برای اتمام مأموریت، به زمین برگردم.
من با اصرار از قبول آن سر باز زدم. ولی برای متقاعد کردن من، مأموریتم روی زمین به من نشان داده شد، با این شرط که این صحنه، بعد از برگشت من به زمین از خاطرم پاک شود. بعد از دیدن آن، بلافاصله قبول کردم که به زمین بازگردم و دیدم که هزاران فرشته برای بدرقهٔ من آمدند.
mina
به من نشان دادند که چگونه هر دعا و مناجات از روی زمین، مانند یک شعاع نور به آسمان میرود و فرشتگان با سرعت مشغول پاسخ به این دعاها و استجابت آنها هستند.
mina
میدیدم که هر کدام از ما داوطلبانه جایگاه و مأموریت خود را در جهان انتخاب کردهایم، و هر کدام ما بیشتر از آنچه تصور میکنیم از کمک و امداد ماورایی برخورداریم.
mina
شهید ما پیغام داده که تا میتوانید برای آقا اباعبدالله (ع) کار انجام دهید. نمیدانید مولای ما در برزخ چه مقامی دارد.
fatemeh farahani
من پرسیدم: از نظر شما چه عملی در دنیا برای به دست آوردن لذت عالم برزخ و وصال محبوب مؤثرتر است؟
او گفت: از همه مهمتر دوست داشتن خدا و دوستان خداست، البته آن دوستیای که سبب اطاعت بشود.
Mohammadreza Sharifi
من نمیتوانم آنچه را که در آنجا دیدم، برای شما نقل کنم، این قدر بگویم که اگر انسان صدها سال در دنیا پا روی شهوات نفسانی بگذارد و ترک گناهان لذّت بخش را بکند و دائماً عبادت نماید، برای آنکه آن محل پر از عذاب را نبیند ارزش دارد، تا چه رسد که در آن مکان معذّب هم باشد.
Mohammadreza Sharifi
از سخن چینی و غیبت دیگران و ترشّح ادرار به بدنت خودداری کن تا مبتلا به عذاب قبر نشوی.
Mohammadreza Sharifi
حجم
۳۲۹٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
حجم
۳۲۹٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
قیمت:
۱۵,۰۰۰
۷,۵۰۰۵۰%
تومان