بریده‌هایی از کتاب بازگشت

فرشته از من سؤالاتی پرسید. من در پاسخ به این سؤال که به دیگران چقدر محبت کردی، به انتخاب رشته پزشکی و اینکه چطور توسط آن به مردم کمک خواهم کرد اشاره کردم. ولی در مرور زندگی‌ام، او نیت مرا از رشته پزشکی نشان داد! در کنار صحنه‌های کلاس دانشگاه، ماشین مدل بالا و هواپیمای خصوصی و بقیه افکار و نیت‌هایم که می‌خواستم با پزشکی به آن‌ها برسم نشان داده شد! آن‌ها هم مانند اعمالم کاملاً علنی بود!

: ببخش تا خداوند نیز تو را ببخشد.

آیه ۳۶ زخرف که شیطان وقتی به سراغ انسان‌آمده و با او همنشین می‌شود که او از یاد خدا دوری کند.

کسانی که تصویری از بهشت و زیبایی‌های آن دیده‌اند، یا اینکه فهمیده‌اند چه جایگاه خوبی در آن‌سوی هستی دارند، دیگر نمی‌توانند دنیا را تحمل کنند. حتی اگر غرق در نعمات باشند.

دنیا زندان و مایه گرفتاری و منفور اولیای خداست.

حق‌الناس فقط مسائل مالی نیست. آنچه حق مردم باشد نظیر آبرو و شخصیت و ... مصداق حق‌الناس می‌باشد.

سجده آخر، دعا می‌کرد و سجده شکر را ترک نمی‌کرد. نه یک دقیقه یا دو دقیقه. بعضاً سجده‌هایش تا نیم ساعت طول می‌کشید.

در قنوتش «لااله الا الله العلی العظیم...» را زیاد می‌خواند. بعدها در رساله امام (ره) دیدم که یکی از بهترین دعاهای قنوتِ نماز است.

دو سال قبل از شهادت، کاظم به این نتیجه رسید که برای رسیدن به کمال، باید ازدواج کند. با حداقل‌ها زندگی خودش را شروع کرد.

واهلکناالمسرفین. یعنی اسرافکاران را هلاک می‌کنیم. بعد ادامه داد: این یک سنت خداست که اگر ما اهل اسراف و ضایع کردن نعمت‌های خدا شدیم، باید منتظر شکست و نابودی باشیم.

عامل خیلی از گرفتاری‌های ما ضایع کردن نعمت‌های خداست.

حضرت رسول (ص) فرمودند: هرکس با وضو بخوابد اگر در آن شب مرگش فرا رسد شهید است.

جوان دیگری که در آن طرف سالن قرار دارد به خاطر خوش برخوردی به این درجه رسیده. او نه فقط با والدین، بلکه با تمام بندگان خدا با تواضع و محبت برخورد می‌کند. خودش را پایین‌تر از همه می‌داند و در راه خدمت به انسان‌ها بسیار تلاش می‌کند. این خلعت بهشتی نتیجه خدمات اوست.

ناراحتی و نفرین پدر، زودتر از مادر در فرزند اثر می‌گذارد.

من جایی را دیدم که چندین زن، با موهای سرشان آویزان بودند و عذاب می‌کشیدند. خیلی ترسیدم. اما فهمیدم که چرا اینگونه عذاب می‌شوند. آن‌ها زنانی بودند که نافرمانی خدا را کرده و حجاب را رعایت نمی‌کردند و جوانان مردم را گرفتار فساد می‌کردند.

ناراحتی‌های عالم قبر و برزخ یاد داد. مثلاً گفت: رکوعت را خوب انجام بده زیرا این عمل تو را از عذاب قبر نجات می‌دهد. بعدها دیدم که از امام جواد (ع) نقل شده که فرمود: «کسی که رکوعش را صحیح و کامل انجام دهد، ترس از قبر به او راهی پیدا نمی‌کند.» بعد به من گفت: از سخن چینی و غیبت دیگران و ترشّح ادرار به بدنت خودداری کن تا مبتلا به عذاب قبر نشوی. (این مطلب نیز مضمون حدیثی معتبر است.)

روزها گذشت تا آن سحر جمعه رسید. سحری که من دوباره متولد شدم. به قول شاعر: دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

بعدها چشمم افتاد به این روایت از معصومین: که می‌فرمایند: «اگر می‌خواهید در نماز حضور قلب پیدا کنید باید از زمان وضو گرفتن دقت کنید.»

عامل خیلی از گرفتاری‌های ما ضایع کردن نعمت‌های خداست

واهلکناالمسرفین. یعنی اسرافکاران را هلاک می‌کنیم. بعد ادامه داد: این یک سنت خداست که اگر ما اهل اسراف و ضایع کردن نعمت‌های خدا شدیم، باید منتظر شکست و نابودی باشیم.