بریدههایی از کتاب شنود
۴٫۵
(۱۴۳۹)
به یاد پیر غلامان آقا اباعبدالله (ع) افتادم که لحظات آخر را با سلام بر ارباب سپری کرده و به دیدار مولایشان میروند. آری لحظات آخر زندگی انسان بسیار مهم است.
aftab_gardoon
به یاد پیر غلامان آقا اباعبدالله (ع) افتادم که لحظات آخر را با سلام بر ارباب سپری کرده و به دیدار مولایشان میروند. آری لحظات آخر زندگی انسان بسیار مهم است.
aftab_gardoon
حضرت آیت الله بهجت به یکی از دوستان خاص خود گفته بود: من، ازل تا ابد برخی افراد را با یک نگاه متوجه میشوم!
aftab_gardoon
هر یک از دعاهای یک مادر کافی است تا آینده انسان را کاملاً تغییر دهد.
aftab_gardoon
میدیدم که برخی کارهای الهیام، چقدر در حل مشکلات دنیاییام تأثیر داشت و حسرت میخوردم که چرا تمام کارهایم، حتی سادهترین کارهای زندگی روزمره را با نیت الهی انجام ندادهام.
aftab_gardoon
میدیدم که خیلی از کارهایم در میزان و حسابرسی وزنی ندارد! وزن اعمالم فقط به میزان اخلاص در کارها بستگی داشت و ربطی به کمیت آنها نداشت.
aftab_gardoon
یک کار ساده و کوچک، اما با نیت الهی و جهت رضای خدا، به قدری برایم ارزش داشت که صدها کار سخت و طاقت فرسا، اما با نیت غیر الهی، آن تأثیر را نداشت!
aftab_gardoon
به تمام دوستانم این مثال را میزنم: وقتی ما میخواهیم به سفری مثل مشهد برویم، ابتدا مقدمات سفر مثل وسیله، محل اقامت، وسایل و هزینه لازم و... را آماده میکنیم که در طی سفر با مشکلات روبهرو نشویم.
اگر این سفر ما کمی طولانیتر باشد، وسایل بیشتری باید با خود ببریم. از ماهها قبل روی این سفر طولانی فکر میکنیم که در مقصد با مشکلی مواجه نشویم.
حالا میخواهیم به سفر بدون بازگشت آخرت برویم، هیچکس هم نمیداند که این سفر کی آغاز میشود، یعنی هر لحظه باید وسایل و مایحتاج خود را آماده نگه داریم. چقدر برای این سفر آماده ایم؟!
HMS6312
البته کمترین ناشکری من نیز اجرم را ضایع نموده بود. من دیدم که هرچه را با صبر و تحمل سختیها اندوخته بودم یکباره پوچ میشد! با یک شکایت نابجا، یک درد دل بیموقع با اطرافیانم که از اوضاع زندگی و همسر و فرزندانم شکایت میکردم، اجرم ضایع میشد.
من آنقدر حسرت میخوردم که چرا آن همه پاداش که برای تحمل سختیها برای من در نظر گرفته بودند را با یک عصبانیت بیجا و یا... همه را بر باد داده بودم.
من پاداشی بالاتر از اجر شهادت را به راحتی از دست دادم!
zahra
البته این را فهمیدم که جنهای شیعه، چه ما بخواهیم و چه نخواهیم، در زندگی مؤمنین تأثیر مثبت دارند و کمکهای بسیاری میکنند که خود مردم بیاطلاع هستند.
zahra
البته خداوند باب توبه را برای تمام بندگان باز گذاشته، اما اثر وضعی برخی گناهان با توبه هم پاک نمیشود. مانند کسی که به جسم خود آسیب برساند. این شخص اگر هم توبه کند، اثر کاری که کرده بر بدنش باقی خواهد ماند.
zahra
در واقع میدیدم که خیلی از کارهایم در میزان و حسابرسی وزنی ندارد! وزن اعمالم فقط به میزان اخلاص در کارها بستگی داشت و ربطی به کمیت آنها نداشت.
zahra
بارها گناه یا خطایی از من سرزده بود که با دعای مادرم پاک شده و بیحساب میشدم و یا هرجا قرار بود بلا یا عقوبتی بر سر من وارد شود، با دعای مادرم برطرف شده بود.
سارا شاه
فقط آرزو داشتم که برگردم، بلکه بتوانم کارهایم را فقط با نیت الهی به جا آورم.
سارا شاه
نمیدانم چه مثالی بزنم که بهتر شرایط مرا در آن لحظات درک کنید. یک کار ساده و کوچک، اما با نیت الهی و جهت رضای خدا، به قدری برایم ارزش داشت که صدها کار سخت و طاقت فرسا، اما با نیت غیر الهی، آن تأثیر را نداشت!
سارا شاه
حسرت میخوردم که چرا تمام کارهایم، حتی سادهترین کارهای زندگی روزمره را با نیت الهی انجام ندادهام.
کاربر ۳۴۳۱۹۷۳
یقین داشم که هیچ بلایی بر سر انسان نمیآید مگر به خاطر اشتباهات و گناهانش، فقط درصد کمی از خواص هستند که بلاها برای رشد و ترقی آنهاست.
در ایامی که دخترم سوخت، من چندین بار همسرم را با کلام خودم اذیت کردم. من دوسال بعد از ازدواج، فهمیده بودم که همسرم در دوران کودکی سرطان داشته و پس از چند سال پیگیری، معالجه و درمان شده بود.
حالا همین مطلب را در جواب بعضی از گلایههای همسرم تکرار میکردم: چرا تو خواستگاری نگفتی سرطان داشتی؟ و...
همسرم دلش شکست. خداوند با این بلایی که بر سر دخترم آمد، میخواست بفهماند که بیماری و بلا در دوران کودکی برای هر دختری میتواند باشد.
Ftmh_Yavari
یقین داشم که هیچ بلایی بر سر انسان نمیآید مگر به خاطر اشتباهات و گناهانش، فقط درصد کمی از خواص هستند که بلاها برای رشد و ترقی آنهاست.
Ftmh_Yavari
دنیا محل سختیها و بلاهاست. (البته این بلاها، دارای هدف و معنا هستند، اگر بیهدف بودند، آزار دهنده میشدند) ما انتظارمان از زندگی، راحتی و آسایش است و چون به آن نمیرسیم، ناراحت میشویم. اساساً راحتی برای دنیا آفریده نشده و بدیهی است طلب کردن آنچه وجود ندارد، مایه رنج و عذاب است. دنیا جای تکلیف و امتحان میباشد؛ و جز تکلیف و امتحان در آن چیزی نیست. هر انسانی که در آن وارد شود برای امتحان میباشد و هر منظور دیگری نیز در میان باشد همگی در زیر چتر امتحان قرار میگیرد
mah_s
روزهایی بود که وقتی از سر کار به خانه میآمدم، با همسر بیماری مواجه بودم که قادر به نشستن نبود، هم باید برای بچهها پدر میبودم و هم مادر، اجازه هیچگونه شکایتی نداشتم.
من در بررسی اعمالم دیدم که برای نگهداری از همسر و فرزندانم و برای تحمل آن شرایط سخت، چه اجر و پاداشی به من داده بودند و لحظه لحظهٔ آن سختیها برای من محاسبه شده بود.
البته کمترین ناشکری من نیز اجرم را ضایع نموده بود. من دیدم که هرچه را با صبر و تحمل سختیها اندوخته بودم یکباره پوچ میشد! با یک شکایت نابجا، یک درد دل بیموقع با اطرافیانم که از اوضاع زندگی و همسر و فرزندانم شکایت میکردم، اجرم ضایع میشد.
من آنقدر حسرت میخوردم که چرا آن همه پاداش که برای تحمل سختیها برای من در نظر گرفته بودند را با یک عصبانیت بیجا و یا... همه را بر باد داده بودم.
من پاداشی بالاتر از اجر شهادت را به راحتی از دست دادم!
:)
حجم
۱۰۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
حجم
۱۰۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
قیمت:
۱۲,۰۰۰
۶,۰۰۰۵۰%
تومان