بریدههایی از کتاب شنود
۴٫۵
(۱۴۴۲)
با ناامیدی از خودم و اعمالم، از محاسبه دست کشیدم. چقدر عمرم را مفت باخته بودم! چه کارهای بزرگی که با سختی و با تلاش شبانهروزی انجام داده بودم اما کمی توقع تشویق از طرف مافوق و یا دیده شدن از سوی مردم، یا حس غرور و منیت که من این کار را انجام دادم، تمام آنها را پوچ کرده بود.
1371
یک کار ساده و کوچک، اما با نیت الهی و جهت رضای خدا، به قدری برایم ارزش داشت که صدها کار سخت و طاقت فرسا، اما با نیت غیر الهی، آن تأثیر را نداشت!
1371
میخواستم بگویم که این شغل را که با هزاران خطر و گرفتاری همراه است برای خدا انتخاب کردم، اما نشانم دادند که من به دنبال یک شغل ثابت و آبرومند بودم و سر از اینجا درآوردم. یعنی خیلی نیت الهی در آن نمایان نبود.
حتی اشاره کردم که من در فلان مأموریت خیلی سختی کشیدم تا آبروی اسلام و ایران حفظ شود، اما به من نشان دادند که خیلی اصرار داشتی به نام خودت این مأموریت گزارش شود و به خاطر آن مأموریت، حسابی تشویق شدی و مُزدت را گرفتی!
1371
«لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِی کبَدٍ. همانا انسان را در سختیها آفریدیم.» واقعیت این است که دنیا محل سختیها و بلاهاست. (البته این بلاها، دارای هدف و معنا هستند، اگر بیهدف بودند، آزار دهنده میشدند) ما انتظارمان از زندگی، راحتی و آسایش است و چون به آن نمیرسیم، ناراحت میشویم. اساساً راحتی برای دنیا آفریده نشده و بدیهی است طلب کردن آنچه وجود ندارد، مایه رنج و عذاب است. دنیا جای تکلیف و امتحان میباشد؛ و جز تکلیف و امتحان در آن چیزی نیست. هر انسانی که در آن وارد شود برای امتحان میباشد
گمنام
هرگاه بندگان، گناه جدیدی را رایج کنند که تا آن زمان نبوده، خداوند بلای جدیدی که تا پیش از آن نبوده برایشان میفرستد. مثلاً شیوع بیماری ایدز تقریباً مصادف با زمانی شد که کشورهای غربی همجنسگرایی را قانونی کردند! من چیزهای زیادی در این سفر دیدم که تأیید این حدیث بود. بیماریهایی را دیدم که دامنگیر بشر شده بود و علت های مختلفی داشت. مثلاً دیدم که مردم به جای همسر و فرزند، حیوانات را به خانه میبردند و به همین دلیل گرفتار شدند...امیدواریم خداوند به ما توفیق بندگی و اطاعت از دستوراتش را عطا کند، تا گرفتار بلاها و بیماریها نشویم
گمنام
جالب است که براساس نظریات بسیاری از تجربهگران نزدیک به مرگ، ما به اراده و اختیار خود تصمیم میگیریم که برای رشد و تعالی معنوی بیشتر متولد شویم و به دنیای زمینی بیاییم. یکی از تجربهگران و نویسندگان معروف درمورد تجربهٔ نزدیک به مرگ خودش مینویسد: «به من گفتند که ما زمینیها، همه بدون استثناء، بنابه میل و اراده و اشتیاق شخصی بوده که روی کرهٔ زمین آمدهایم، و اینکه بهراستی، این خود ما بودیم که بسیاری از نقاط ضعف، شرایط و اوضاع دشوار زندگیمان را برگزیدهایم تا به کمک آنها، امکان رشد و تکامل معنوی پیدا کنیم.
ما قبل از آمدن بر روی زمین میدانستیم که لازم است مورد آزمایشهای دشوار و گوناگون قرار بگیریم تا بفهمیم که چگونه خواهیم توانست مأموریتمان را انجام دهیم
گمنام
با خداوند هر طور باشید، او نیز با شما همانگونه است. من در زندگیام و در مقابل خداوند، هیچگاه حسابگر نبودم که بگویم چه دادهای و چه ندادی و چقدر عبادت کنم.
من سعی میکنم آنچه در توان دارم برای خدا انجام دهم. خیلی اهل حساب و کتاب با خداوند نبودم، خدا هم به چشم بر هم زدنی کارم را رسیدگی کرد و تمام شد.
گمنام
اصلاً به هیچ چیز این دنیا نباید دل بست. دنیا جایی برای دل بستن ندارد. آخرت ابدی و پایدار است. اینجا را تا چشم بر هم میزنی باید بروی
گمنام
اگر عبد واقعی باشیم، او به ما همه چیز را نشان خواهد داد
گمنام
اگر کسی فقط براساس شنیدهها یا به دلایل دیگر، از ظالمی حمایت کرده باشد، این کار او یک ظلم است و باید جوابگو باشد
گمنام
این افراد، با این پوشش که در بیشتر مواقع کاذب و با انواع و اقسام وسایل آرایشی همراه میباشد، خود را بسیار زیباتر از واقعیت نشان میدهند و همین عمل، زندگی عادی مردم را به هم میریزد
گمنام
و چه وضعی دارند کسانی که در حین گناه و در محل گناهآلود از دنیا میروند!
گمنام
اینکه آن بیمار، باایمان یا بدون ایمان از دنیا برود، بستگی به شرایطی دارد که در طول زندگی برای خودش رقم زده
گمنام
بیشتر بلاهایی که بر سر انسان میآید نتیجه گناهان و اشتباهات خود اوست
گمنام
در آن لحظات و در اوج ناامیدی با خودم گفتم چقدر خوب میشود که اجازه دهند من برگردم. دیگر هیچ کاری را جز برای رضای خدا انجام نمیدهم. مگر اهل دنیا ارزش این را دارند که انسان، کارهایش را برای رضای خاطر آنها انجام دهد!؟
گمنام
حسرت میخوردم که چرا تمام کارهایم، حتی سادهترین کارهای زندگی روزمره را با نیت الهی انجام ندادهام.
گمنام
آنجا میدیدم که تمام قدرت دست خداست. اگر من نیت الهی خودم را حفظ میکردم، خداوند هم اگر به صلاح من بود، از خزانه غیبی خودش، مشکل مرا برطرف میکرد.
گمنام
در بعضی مأموریتها که مسئولین من، بارها از کارم تعریف کرده بودند، اصلاً چیزی از معنویات و پاداش الهی به حسابم نیامده بود!
گمنام
حتی اشاره کردم که من در فلان مأموریت خیلی سختی کشیدم تا آبروی اسلام و ایران حفظ شود، اما به من نشان دادند که خیلی اصرار داشتی به نام خودت این مأموریت گزارش شود و به خاطر آن مأموریت، حسابی تشویق شدی و مُزدت را گرفتی!
گمنام
اما من به این مطلبی که میخواهم بگویم یقین دارم و در این سالهای اخیر، براساس همین مطلب برنامه زندگیام را پایهریزی کردهام و آن جمله این است: «برای رضای خدا، هر کاری میتوانم برای پایداری و حفظ تنها دولتی که منتظر ظهور امام زمان (عج) است انجام دهم.»
کاربر ۲۱۷۹۶۰۳
حجم
۱۰۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
حجم
۱۰۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
قیمت:
۱۲,۰۰۰
۶,۰۰۰۵۰%
تومان