بریدههایی از کتاب شنود
۴٫۵
(۱۴۴۲)
آنجا شرمندگی انسان به خاطر اشتباهات گذشتهاش خیلی دردآور است. من سختگیرترین قاضی در مورد خود بودم...
کاربر ۱۶۶۱۷۸۸
پرسیدم: پس چرا مسلح هستند؟
گفت: هرجا که شیعیان برای رضای خداوند قیام کنند و تمام توان خود را به کار گیرند، اما کم بیاورند و از خدا کمک بخواهند، خداوند گروهی از این فرشتگان مسلح را مأمور میکند که به یاری آنها بروند.
F Sabity
خداوند باب توبه را برای تمام بندگان باز گذاشته، اما اثر وضعی برخی گناهان با توبه هم پاک نمیشود. مانند کسی که به جسم خود آسیب برساند. این شخص اگر هم توبه کند، اثر کاری که کرده بر بدنش باقی خواهد ماند.
F Sabity
چه وضعی دارند کسانی که در حین گناه و در محل گناهآلود از دنیا میروند!
نه فرصت توبهای و نه کسی که آنها را به یاد خدا بیندازد. حتی فرشتگان الهی هم برای کمک به او نمیتوانند به محل گناه وارد شوند.
F Sabity
دیگر یقین داشتم تا خداوند نخواهد، هیچ اتفاقی نمیافتد. مطمئن بودم که اگر انسانی واقعاً با خدا باشد، میشود اراده خدا، یعنی خداوند او را در هر شرایطی یاری میکند.
اما اگر از خداوند غفلت کرد و به اسباب و علل مادی دل خوش نمود، به همان اسباب مادی واگذار میشود.
ما ابد در پیش داریم....
دشمنان اهل بیت: مانند کفی بر روی آب هستند. بنیاد آنان سُستتر از تار عنکبوت است، اما در صورتی که شما محکم و استوار باشید و با عنایت خدا قدم بردارید. این محبت خداوند به شماست که میخواهد اینگونه رشد پیدا کنید.
__mr__
تحمل تمام این سختیها برای من بسیار ساده بود، چرا که میدانستم خداوند میبیند، همان خدایی که آنچه دیدنی و نادیدنی بود را برایم نمایان ساخت، همان خدایی که زمان جان دادن و شهادتم را به من نشان داد.
خاکپایدوستدارانخدا
روایت عجیبی از امام هادی (ع) دیدم. در کتاب کامل الزیارات آمده: ایشان به شخصی که از شهر ری عازم کربلا شده بود فرمودند: اگر قبر عبدالعظیم حسنی که نزد شماست را زیارت کرده باشی، گویی حسین ابن علی (ع) را زیارت کردهای که اهمیت زیارت این بزرگوار را نشان میداد.
خاکپایدوستدارانخدا
بعد باتعجب گفتم: یعنی اگر کسی حرکتی نکند این ملائک کاری نمیکنند؟
گفت: فقط در یک صورت، امام حاضر و معصوم میتواند امر خدا را ابلاغ کند، اگر امام معصوم بخواهد، همه چیز تغییر میکند.
بعد ادامه داد: در دوران غیبت، ولی امر مسلمین نیز میتواند به آنها دستور دهد.
در همین افکار بودم که منظور از ولی امر مسلمین کیست، یکباره در میان فوج ملائک تصویر بزرگی را دیدم که شمایل حضرت امام و مقام معظم رهبری نمایان بود.
خاکپایدوستدارانخدا
این ملائک سالهای سال است که باتجهیرات کامل، منتظر استغاثه خالصانه شیعیان هستند تا وارد عمل شوند. اینها منتظر حرکتی مخلصانه از شیعیان هستند.
خاکپایدوستدارانخدا
من از کودکی آموخته بودم که از کسی جز دشمنان اسلام، کینه به دل نداشته باشم.
لذا بسیاری از افرادی که فکر میکردند زرنگ هستند و در زمینه حقالناس به من بدهکار میشدند را میبخشیدم، البته نه اینکه دست روی دست بگذارم تا هر که هر کاری میخواهد انجام دهد، بلکه کینهای از کسی نداشتم و علاقه نداشتم کسی در آن سوی هستی به خاطر حقالناس نسبت به من، معطل و گرفتار باشد. لذا همه را بخشیدم. در لحظات بررسی اعمال، همین مطلب به من نمایان شد. من دیدم که هرچه دیگران را بخشیدهام، باعث بخشش گناهان من شده و همین مطلب بار مرا سبک کرده.
خاکپایدوستدارانخدا
مرتب توسل به حضرت زهرا (س) داشتیم. میدانستم که بیشتر بلاهایی که بر سر انسان میآید نتیجه گناهان و اشتباهات خود اوست
Hassan hamidi ghamar
به من نشان داده شد که گناه تمام این افراد، برای این خانم نوشته شد! به من نشان داده شد که به خاطر این همه فساد و آلودگی که این خانم به وجود آورد، از زندگی شخصی خودش هم لذتی نخواهد برد و گرفتار خواهد شد.
من دیدم که در صحرای قیامت، این خانم جوان، هزار سال به دنبال این آقا فرشید و صدها نفر دیگر میگشت تا از آنها حلالیت بطلبد! چون او، یکی از کسانی بود که باعث نابودی زندگی آقا فرشید و صدها فرشید دیگر شده بود.
من دیدم که این آرایش و بدحجابی، جدای از معصیت خداوند بهنوعی حقالناس هم در پی دارد.
این افراد، با این پوشش که در بیشتر مواقع کاذب و با انواع و اقسام وسایل آرایشی همراه میباشد، خود را بسیار زیباتر از واقعیت نشان میدهند و همین عمل، زندگی عادی مردم را به هم میریزد.
البته خداوند باب توبه را برای تمام بندگان باز گذاشته، اما اثر وضعی برخی گناهان با توبه هم پاک نمیشود. مانند کسی که به جسم خود آسیب برساند. این شخص اگر هم توبه کند، اثر کاری که کرده بر بدنش باقی خواهد ماند.
گمنام
بسیاری از افرادی که فکر میکردند زرنگ هستند و در زمینه حقالناس به من بدهکار میشدند را میبخشیدم، البته نه اینکه دست روی دست بگذارم تا هر که هر کاری میخواهد انجام دهد، بلکه کینهای از کسی نداشتم و علاقه نداشتم کسی در آن سوی هستی به خاطر حقالناس نسبت به من، معطل و گرفتار باشد. لذا همه را بخشیدم. در لحظات بررسی اعمال، همین مطلب به من نمایان شد. من دیدم که هرچه دیگران را بخشیدهام، باعث بخشش گناهان من شده و همین مطلب بار مرا سبک کرده.
گمنام
من دیدم که فقط در آن روز، بیش از یکصد نامحرم او را نگاه کردند، برخی از آنان همسر داشتند که همسرشان به این زیبایی نبود. آنها در دل حسرت میکشیدند. برخی شرایط ازدواج نداشتند. آنها با دیدن این شخص، آلوده به فساد میشدند و...
به من نشان داده شد که گناه تمام این افراد، برای این خانم نوشته شد! به من نشان داده شد که به خاطر این همه فساد و آلودگی که این خانم به وجود آورد، از زندگی شخصی خودش هم لذتی نخواهد برد و گرفتار خواهد شد.
امیرحسین
کنم.
اما وقتی بررسی اعمالم را میدیدم، مشاهده کردم که یکبار بیدلیل بر سر دخترم داد زدم! همان روز دخترم نیز با برادر کوچکش دعوا کرد و...
خدا میداند که این عصبانیت بیجای من، چقدر در زندگی و خانواده و روحیه فرزندانم تأثیر منفی داشت. این داد زدن بیجا حتی در سرنوشت آنها مؤثر بود!
تمام این موارد و دیگر مراحل زندگی من، با جزئیات کامل در لحظهای مقابل چشمانم قرار گرفت.
mehdi zare
از دیگر تجربیاتی که در بیمارستان مشاهده کردم، هجوم موجودات وحشتناکی بود که مانند حشرات عظیمالجثه یا حیوانات درنده مثل گرگ و کفتار بودند. آنها کل محوطه اورژانس و یا آیسی یو را پر می کردند! بیمارانی که مانند من در کما بودند، آنها را میدیدند و از وحشت چشمانشان از حدقه بیرون زده بود!
آنها به این موجودات خیره بودند، اما کادر پزشکی و دیگر بیماران، این موجودات را نمیدیدند. این حیوانات به هر بیماری که به حالت کما میرفت و یا در حال مرگ بود حمله میکردند و نمیگذاشتند لحظات آخر را توجه و تمرکز داشته و به یاد خداوند متعال باشد.
مسعود
از این ناراحت بودم که چرا مردم، خالصانه خدا را نمیخوانند، چرا در راه خدا زحمت نمیکشند تا نصرت و یاری خدا را در زندگی مشاهده کنند.
erfan
من در بررسی اعمالم دیدم که برای نگهداری از همسر و فرزندانم و برای تحمل آن شرایط سخت، چه اجر و پاداشی به من داده بودند و لحظه لحظهٔ آن سختیها برای من محاسبه شده بود.
البته کمترین ناشکری من نیز اجرم را ضایع نموده بود. من دیدم که هرچه را با صبر و تحمل سختیها اندوخته بودم یکباره پوچ میشد! با یک شکایت نابجا، یک درد دل بیموقع با اطرافیانم که از اوضاع زندگی و همسر و فرزندانم شکایت میکردم، اجرم ضایع میشد.
من آنقدر حسرت میخوردم که چرا آن همه پاداش که برای تحمل سختیها برای من در نظر گرفته بودند را با یک عصبانیت بیجا و یا... همه را بر باد داده بودم.
من پاداشی بالاتر از اجر شهادت را به راحتی از دست دادم!
f.rezazade
از دیگر تجربیاتی که در بیمارستان مشاهده کردم، هجوم موجودات وحشتناکی بود که مانند حشرات عظیمالجثه یا حیوانات درنده مثل گرگ و کفتار بودند. آنها کل محوطه اورژانس و یا آیسی یو را پر می کردند! بیمارانی که مانند من در کما بودند، آنها را میدیدند و از وحشت چشمانشان از حدقه بیرون زده بود!
آنها به این موجودات خیره بودند، اما کادر پزشکی و دیگر بیماران، این موجودات را نمیدیدند. این حیوانات به هر بیماری که به حالت کما میرفت و یا در حال مرگ بود حمله میکردند و نمیگذاشتند لحظات آخر را توجه و تمرکز داشته و به یاد خداوند متعال باشد. در آن لحظات یاد روایت امام رضا (ع) افتادم که فرمودند: هرکس به زیارت من بیاید، سه زمان به فریادش میرسم که یکی از آنها لحظه جان دادن است.
آنجا بود که اهمیت لحظه جان دادن را فهمیدم. چقدر مهم است که انسان یاد خدا باشد و شهادتین بگوید و به اهل بیت: توسل کند.
majid
حجم
۱۰۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
حجم
۱۰۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
قیمت:
۱۲,۰۰۰
۶,۰۰۰۵۰%
تومان