بریدههایی از کتاب شنود
۴٫۵
(۱۴۴۱)
من فقط حسرت میخوردم که چقدر برای هیچ و پوچ دویدهام. حتی گاهی کارهایم، به جای بار مثبت، بار منفی داشت و علت آن عدم اخلاص و ریا در کارهایم بود.
نورا | کتابخوار .
اگر این را فشار دهم، احدی از دشمنان شما مانند اسرائیل و... زنده نخواهد ماند. اما سنت خدا بر این نیست که اینگونه عمل کند. خدا میخواهد شما به جایی برسید. میخواهد شما مبارزه و جهاد کنید.
شما اگر خودتان را آماده کنید و خالصانه جهاد کنید و خداوند را بخوانید، عنایت پروردگار متعال را خواهید دید.
دشمنان اهل بیت: مانند کفی بر روی آب هستند. بنیاد آنان سُستتر از تار عنکبوت است، اما در صورتی که شما محکم و استوار باشید و با عنایت خدا قدم بردارید. این محبت خداوند به شماست که میخواهد اینگونه رشد پیدا کنید.
بعد به من گفت:
موسوی
اینکه در آن وادی کسی ما را بازخواست نمیکند، این خود ما هستیم که همه چیز را میبینیم و خودمان قاضی هستیم
Avva
بارها گناه یا خطایی از من سرزده بود که با دعای مادرم پاک شده و بیحساب میشدم و یا هرجا قرار بود بلا یا عقوبتی بر سر من وارد شود، با دعای مادرم برطرف شده بود.
یعنی مقام مادر اینگونه است. هر یک از دعاهای یک مادر کافی است تا آینده انسان را کاملاً تغییر دهد.
ارمین عبدلی
من این را فهمیدم که هرکسی برای حفظ کشور و نظام اسلامی قدمی بردارد، خداوند او را به بهترین نحو یاری خواهد کرد.
عسگری
اگر عبد واقعی باشیم، او به ما همه چیز را نشان خواهد داد.
erfan
دیگر یقین داشتم تا خداوند نخواهد، هیچ اتفاقی نمیافتد. مطمئن بودم که اگر انسانی واقعاً با خدا باشد، میشود اراده خدا، یعنی خداوند او را در هر شرایطی یاری میکند.
maryam
فقط تقوای الهی و توسل به اهل بیت: در این شرایط میتواند به داد انسان برسد.
maryam
کربلا منبع عظیم نور و پاکی بود که تمام نورها در تمام نقاط عالم به آن متصل بود. کربلا عامل نورانیت تمام زمین بود
maryam
آری لحظات آخر زندگی انسان بسیار مهم است.
گمنام
با دیدن او خیلی وحشت کردم. باطن او شبیه زنان عریان شده بود!
وقتی بار دیگر به او نگاه کردم فهمیدم که این دوستم، تا لحظاتی قبل و در محل کار و با اینترنت بیتالمال، مشغول تماشای فیلمهای مستهجن بوده!
گمنام
بارها گناه یا خطایی از من سرزده بود که با دعای مادرم پاک شده و بیحساب میشدم و یا هرجا قرار بود بلا یا عقوبتی بر سر من وارد شود، با دعای مادرم برطرف شده بود.
یعنی مقام مادر اینگونه است. هر یک از دعاهای یک مادر کافی است تا آینده انسان را کاملاً تغییر دهد
شهاب
من دیدم که هرچه دیگران را بخشیدهام، باعث بخشش گناهان من شده و همین مطلب بار مرا سبک کرده.
aftab_gardoon
وقتی به باطن اعمال آن خانم جوان بدحجاب که واقعاً با چهرهای زننده در خیابان ظاهر شده بود نگاه کردم، چیز عجیبتری دیدم.
من دیدم که فقط در آن روز، بیش از یکصد نامحرم او را نگاه کردند، برخی از آنان همسر داشتند که همسرشان به این زیبایی نبود. آنها در دل حسرت میکشیدند. برخی شرایط ازدواج نداشتند. آنها با دیدن این شخص، آلوده به فساد میشدند و...
به من نشان داده شد که گناه تمام این افراد، برای این خانم نوشته شد! به من نشان داده شد که به خاطر این همه فساد و آلودگی که این خانم به وجود آورد، از زندگی شخصی خودش هم لذتی نخواهد برد و گرفتار خواهد شد.
F.M
مثلاً من از سنین جوانی برای هدایت جوانان محل و دوستانم خیلی وقت میگذاشتم. هیئت و برنامههای فرهنگی راهاندازی میکردیم تا بتوانیم در رشد معنوی جوانان تأثیرگذار باشیم.
در دوره جوانی کمتر از حالا احتیاط میکردم! بارها مرگ را به چشم خود دیدم. دو بار نزدیک بود در سد درودزن استان فارس غرق شوم. یکبار کاملاً مرگ را حس کردم.
مریضیهای سخت هم برایم پیش آمد که فکر نمیکردم از آن مریضیها نجات پیدا کنم، اما خداوند در حق من لطف کرد.
حداقل سه بار هم در سانحه رانندگی باید از دنیا میرفتم. یعنی هر کسی به صحنه تصادف نگاه میکرد، میگفت: تو چطور زنده ماندی؟ چطور هنوز سالمی؟
در بررسی اعمال، جملهای دیدم که برایم جالب بود. نوشته شده بود: «جان در مقابل جان» به من فهماندند که تو در مسجد و هیئت، جان بسیاری از افراد را از اینکه آلوده به فساد و گمراهی و مواد بشوند نجات دادی، ما هم جان تو را از حوادث و گرفتاریها حفظ کردیم.
:)
دیگر یقین داشتم تا خداوند نخواهد، هیچ اتفاقی نمیافتد. مطمئن بودم که اگر انسانی واقعاً با خدا باشد، میشود اراده خدا، یعنی خداوند او را در هر شرایطی یاری میکند.
کاربر ۳۰۱۶۹۳۶
دکتر ایبن الکساندر، جراح مغز و اعصاب، اعتقاد داشت که این داستانها، یک خیالپردازی بیش نیست، تا اینکه مننژیت گرفت و هفت روز در کُما بود.
او یکباره به هوش آمد. دکتر در این مدت تجربهٔ نزدیک به مرگ را شخصاً لمس کرد. پس از این تجربه، او به حقیقتِ این تجارب ایمان آورد و تجربهٔ خود را در کتابش با عنوان بهشت برین حقیقت دارد، شرح داد.
علیرضام
هیچ بلایی بر سر انسان نمیآید مگر به خاطر اشتباهات و گناهانش، فقط درصد کمی از خواص هستند که بلاها برای رشد و ترقی آنهاست
علیرضام
در آن لحظات و در اوج ناامیدی با خودم گفتم چقدر خوب میشود که اجازه دهند من برگردم. دیگر هیچ کاری را جز برای رضای خدا انجام نمیدهم. مگر اهل دنیا ارزش این را دارند که انسان، کارهایش را برای رضای خاطر آنها انجام دهد!؟
علیرضام
با ناامیدی از خودم و اعمالم، از محاسبه دست کشیدم. چقدر عمرم را مفت باخته بودم! چه کارهای بزرگی که با سختی و با تلاش شبانهروزی انجام داده بودم اما کمی توقع تشویق از طرف مافوق و یا دیده شدن از سوی مردم، یا حس غرور و منیت که من این کار را انجام دادم، تمام آنها را پوچ کرده بود.
علیرضام
حجم
۱۰۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
حجم
۱۰۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
قیمت:
۱۲,۰۰۰
۶,۰۰۰۵۰%
تومان