بریده‌های کتاب من خنگ‌ترین دختر رو زمینم
کتاب من خنگ‌ترین دختر رو زمینم اثر رویا  هدایتی

کتاب من خنگ‌ترین دختر رو زمینم

نویسنده:رویا هدایتی
امتیاز:
۳.۸از ۲۸ رأیخواندن نظرات
برای مردن راه‌های بسیاری وجود دارد، اگر هنر دارید راهی برای زندگی کردن پیدا کنید و به من نیز بیاموزید.
مـَه‌سـا
اندازه شعور آدم که به تحصیلاتش نیست
ka'mya'b
خدا خیلی بزرگه. خیلی گنده‌س. اون دراز کشیده تو آسمون. اون خیلی بزرگه. لباساشم سفیده. اون دراز می‌کشه تو آسمون و شنا می‌کنه. همه آدما رو نگاه می‌کنه. بعد دستشو یهو دراز می‌کنه منو از تو حیاطمون با یه انگشتش برمی‌داره می‌بره اون دنیا تو یه زیرزمین، می‌ندازه منو تو یه بشکه که توش پر از آشغاله. بعد زیرِ بشکه رو آتیش روشن می‌کنه. من جزغاله می‌شم...
مـَه‌سـا
ثریا هم خنگه، هم خسیسه، هم چاخانه. می‌دُوَم وسط کوچه، بلند می‌خونم: «ثریا خره گاوِ منه، سوارش می‌شم رام می‌بره، تا دَم ایسگاه می‌بره. »
Haniyeh amini😄
چند بار خواستم تا ته انگشتمو بکنم تو دماغم، اما تا ته نمی‌رفت که.
سیّد جواد
یعنی چی وقتی به یه نفر می‌گیم «مرده‌شوربرده»؟ مثلاً یعنی یه عده می‌آن مرده‌شور آدمو با خودشون می‌برن؟ که اون مرده‌شور نتونه دیگه ما رو بشوره؟ خب یه نفر دیگه می‌شوره. این که فحش نیست پس. آهان... شاید یعنی مرده‌شور ما رو می‌آد می‌بره می‌شوره. مثلاً ما مردیم اونم می‌آد ما رو می‌بره می‌شوره. خب همه وقتی بمیرن مرده‌شور می‌آد می‌شورتشون. بازم فحش حساب نمی‌شه.
مـَه‌سـا
بابا ندارم. اون یه شب خوابید دیگه پا نشد. بابای من دستای خیلی بزرگ و پاهای خیلی گنده داشت. اون منو با دستای بزرگش بغل می‌کرد، هِی منو می‌برد پارک، هی می‌برد باغ‌وحش، هی منو همه‌جا می‌برد...
سیّد جواد
مامانم یه چیزی به خانوم سماباتی می‌گه، خانوم سماباتی هم بلند می‌گه: «نهههه! دختر خوبیه، فقط بعضی وقتا اصلاً حواسش تو کلاس نیست، یه‌کمی شیطونه دیگه، ایشالا تا سال بعد خانوم‌تر می‌شه. » تف می‌کنم رو زمین. خانوم سماباتی به من نگاه می‌کنه. من خودمو باسه‌ش می‌گیرم و رومو می‌کنم اون‌بَر. من از این خانوم سماباتی اصلاً خوشم نمی‌آد. اون از من بدش می‌آد.
سیّد جواد
مامانم می‌گه همه کارات یهوییه. تازه، شلبارمو هم خیس کردم. مامانم بازم منو می‌کشه. من تو دستشویی هم شلبارمو خیس می‌کنم. آخه وقتی اومدم تو این دستشویی، درو محکم بستم. ترسیدم. حالا دیگه باز نمی‌شه. همین یه دونه تمیز بود. تو بقیه‌شون دستشویی کرده بودن اما آب نریخته بودن. من می‌دونم اینا همه‌ش کار آقای مقیسه‌ایه. اون تو همه دستشوییا عَن می‌کنه بعدم آب نمی‌ریزه، تا همه بچه‌ها که می‌آن این‌جا مریض بشن بمیرن. خودم شنیدم یه بار که داشت این‌جاها رو می‌شست، گفت: «ایشالا همه‌تون از درد و مرض بمیرین راحت شیم. » اگه مامانم بفهمه گفتم «عَن» دوباره منو می‌کشه، اون هِی منو می‌کشه. حوصله‌م سر رفته.
سیّد جواد
برای مردن راه‌های بسیاری وجود دارد، اگر هنر دارید راهی برای زندگی کردن پیدا کنید و به من نیز بیاموزید.
ka'mya'b

حجم

۹۲٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۳۵ صفحه

حجم

۹۲٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۳۵ صفحه

قیمت:
۲۲,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۴صفحه بعد