بریده‌های کتاب من هیچ کاره بودم
کتاب من هیچ کاره بودم اثر حسن روحانی‌نژاد

کتاب من هیچ کاره بودم

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۸از ۹ رأیخواندن نظرات
تجربه این همه سال خدمت و کار خیر این است که لذت دنیا هم در انجام این‌کارهای خیر است والّا اگر چندین کاخ داشته باشی و به ثروت عظیمی دست‌یابی، روزی همه شان برایت یکنواخت خواهند شد. ولی کارهای خیر لذتی دارند که تمام‌شدنی نیست. شادابی و لذت عمل خیر انسان را زنده‌دل و پرانرژی نگاه خواهد داشت.
پوریا
مسجد سنگر است، سنگرها را حفظ کنید
آسمان
: خدایا! حضرت یوسف تو را یک لحظه فراموش کرد و به زندانی همراهش گفت: حالا که آزاد می‌شوی، به عزیز مصر بگو یک نفر هم به نام یوسف بی‌جهت در زندان است.
آسمان
امروز برای من کاملاً روشن شد که اگر همت کنیم و انقلابی حرکت کنیم، هیچ کار سختی در مقابل اراده انسان‌قدرت مقاومت ندارد.
آسمان
چاره کار تسلیم شدن نیست؛ جهادی تلاش کردن است.
آسمان
مدرسه بسازید که هر کلاسش یک مسجد است.
آسمان
«هر چه خدا خواست، همان می‌شود! آن‌چه دلم خواست، نه آن می‌شود.»
آسمان
به قیافه‌اش دقیق شدم. جوانی به صلابت و استواری کوه بود و ایمانی فولادین داشت. مردی تمام عیار بود
آسمان
من آن‌جا فهمیدم قرض‌الحسنه یعنی چه و چه منافعی دارد. مملکت عربستان با همین سیاست اقتصادی، روز به روز آبادتر می‌شود اما در مملکت ما هرکس با بانک معامله می کند، دخل و خرج و تجارتش از برکت می‌افتد. چرا که خداوند فرموده است: «یمحق الله ربی و یربی صدقات» از ربا برکت برداشته شد و برکت را در صدقه قرار دادیم.
آسمان
نصف شب بود که خیلی آرام از رختخواب بلند شدم و در حیاط خانه وضو گرفتم و با پای لخت روی موزاییک‌های حیاط دو رکعت نماز حاجت خواندم.
آسمان

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۴۲۴ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۴۲۴ صفحه

صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد