بریدههایی از کتاب بیست و یک کار مهم بعد از سی سالگی ...
۳٫۰
(۵۳)
تشخیص و به رسمیت شناختن الگوهای خودتخریبی خود، یعنی آن جاهایی که از طریق اجتناب، تطبیق و سازگاری با جمع، یا فرار به سمت امور پیشپا افتاده، قراردادی و مقبول در کار خود کارشکنی میکنیم، تازه آغاز کار است.
نبات
اما آیا تو برای لذت بردن آفریده شدهای یا کار؟
کاربر ۳۷۳۱۰۸۲
همه ما از یک ترس، از یک تنبلی دلنشین و یک نوع اجتناب از بزرگ شدن برخورداریم.
سهیل مقدم
بهتر است مهربان باشیم، زیرا هر کسی که ملاقات میکنیم، واقعاً با مشکلی بزرگ دست به گریبان است.
مینا میم
آنچه برایمان رخ میدهد، مهم نیست، اینکه ما چگونه آنها را درونی میکنیم و اینکه چگونه با آن ارتباط برقرار میکنیم، مهم است. بهنظر میرسد آنچه برخی افراد را درهم میشکند، به بقیه انرژی میدهد و باعث افزایش قدرت ارادهشان میشود.
مینا میم
در کودکی سؤالات ساده به پاسخهایی ساده میرسیدند، و چون پرسشهای بزرگ به عدمقطعیتهایی بزرگتر منجر میشدند، بسیاری از ما ساکت شدیم، دیگر سؤال نپرسیدیم و در نتیجه دست از رشد برداشتیم، اما همین سؤالات هنوز هم در ناخودآگاه پرسیده میشوند: من کیستم؟ تو کیستی؟ اینها همه چیست؟ به کجا میرویم و چگونه قرار است زندگی خود را زندگی کنم؟ این پرسشها وقتیکه به سطح میآیند، برای هر یک از ما رسولانی میفرستند.
Fatemeh yousofi
برای یونگ مفهوم فردیت به معنای پادشاهی ایگو نیست، بلکه به معنای قربانی است. اما چه چیزی قربانی میشود؟ آسایش ایگو، مسیر راحت، مسیر شناخته شده و بارها طیشده.
hadi
هرگاه رسالت ندای دعوت خود را میفرستد، مقداری رنج لازم میشود.
Fatemeh yousofi
ما همه عمیقاً در جزئیات زندگی روزانه سرمایهگذاری کردهایم که مفید هم هست، اما ما چیزی بیش از حیوانات اقتصادی هستیم، بیش از اعلامیههای اجتماعی بر روی یک تابلوی بزرگ، بیش از حیوانات همیشه گرسنه. ما روحهایی در جهان جسم و روحهایی در جهان ماده رو به زوال هستیم.
hadi
زندگی از ما شغلی برای امرار معاش و رسالتی برای به اشتراک گذاشتن غنای بینظیری که هر فرد به این سفر طولانی میدهد، میخواهد و در عین حال وظیفهای را بر دوشمان نهاده که به روابطی که ما را بهم پیوند میدهند، خدمت کنیم. در این سفر طولانی، همه گونهها سوار بر کشتی هستند، سفری که هنوز در آن هستیم.
Fatemeh yousofi
تصویر بزرگتر برای همه ما با هرازگاه پرسیدن این سؤال یافت میشود: "موضوع زندگی من واقعاً چیست؟" ما همه عمیقاً در جزئیات زندگی روزانه سرمایهگذاری کردهایم که مفید هم هست، اما ما چیزی بیش از حیوانات اقتصادی هستیم، بیش از اعلامیههای اجتماعی بر روی یک تابلوی بزرگ، بیش از حیوانات همیشه گرسنه. ما روحهایی در جهان جسم و روحهایی در جهان ماده رو به زوال هستیم. معنای اینجا بودن چیست؟ به سمت چه چیزی فرا خوانده میشوم؟ چه ارزشها، ویژگیها یا قابلیتهایی را باید در زندگی خود تجسم بخشم؟ این نوع پرسشها ما را به بیرون آمدن از امور پیشپاافتاده فرا میخوانند، به ما کمک میکنند درماندگی و ناامیدیهای خود را از نو قالبگیری کنیم و به درون چیزی بزرگتر از همرنگ جماعت شدن، موفق بودن، در امان بودن و پذیرفته شدن از سوی همه قدم بگذاریم. این کارها میانهای با آسایش ندارند، اما انرژیدهندهاند و ما را از مرحلهای از رشد به مرحله بعدی میرسانند و بعد هم مرحله بعد و کشیده شدن بهسوی آینده. پس ما زندهایم و فقط عواطف را تجربه نمیکنیم. ما زندهایم، زیرا بیش از امنیت در خدمت زندگی هستیم، بیشتر به رشد خدمت میکنیم تا سکون آسایش، بیشتر در خدمت روح هستیم تا جمع مضطرب، به انحراف رفته و تبعیدی.
Fatemeh yousofi
ترس اجتنابناپذیر است، اما زندگیای که ترس در آن عامل تصمیمگیری باشد، منجر به ناهنجاریهای هولناک روح خواهد شد.
•° زهــــرا °•
بسیاری از ما خیلی زود دریافتیم که با رفتار بر مبنای کسی که حقیقتاً هستیم چندان مطلوب واقع نمیشویم و حتی درمعرض خطر هم قرار میگیریم، بنابراین آموختیم که از ماهیت خود جدا شویم و آنقدر به این کار ادامه دادیم تا تماسمان با آن قطع شد.
•° زهــــرا °•
هر روز صبح بیدار میشویم و دو موجود خیالی را پایین تختخواب خود میبینیم. نام یکی از آنها ترس است و میگوید: "دنیا برای تو زیادی بزرگ است، تو از پس آن بر نخواهی آمد و امروز هم دوباره راهی برای فرار پیدا کن." دیگری نامش تنبلی است و میگوید: "هی، سخت نگیر. روز سختی داشتی. تلویزیون را روشن کن، چرخی در اینترنت بزن. کمی شکلات بخور. فردا هم روز خداست."
•° زهــــرا °•
فرد فقط از طریق رنج، به خودآگاهی رسیدن و متواضع شدن میتواند از نو آغاز کند.
Fatemeh yousofi
مهم است که در خدمت به چه چیزی هستیم، رستگاریبخش یا شیطانی. از آن مهمتر این است که ریشههای کاری را که انجام میدهیم، بشناسیم و اینکه آیا انجام این کار در خدمت چیزی شفابخش در درونمان است یا چیزی که ما را به شیوهای جدید به گذشته تضعیفکنندهمان پیوند میزند؟
Fatemeh yousofi
دو مورد از بزرگترین تهدیدهای زندگی که با خود داریم عبارتاند از ترس و تنبلی. هر روز صبح بیدار میشویم و دو موجود خیالی را پایین تختخواب خود میبینیم. نام یکی از آنها ترس است و میگوید: «دنیا برای تو زیادی بزرگ است، تو از پس آن بر نخواهی آمد. امروز هم دوباره راهی برای فرار پیدا کن.» دیگری نامش تنبلی است و میگوید: «هی، سخت نگیر. روز سختی داشتی. تلویزیون را روشن کن، چرخی در اینترنت بزن. کمی شکلات بخور. فردا هم روز خداست.» این دوقلوهای سمج هر روز روح ما را میخورند. صرفنظر از هر کاری که امروز انجام دهیم، سروکله آنها فردا دوباره پیدا میشود. آنها اغلب روزهای زندگی ما را غصب میکنند، آنقدر که دیگر جایی برای ادعای خسارت نمیماند.
پریسا کامران
همیشه اعتقاد داشتهام که موفقیت پدر و مادر در داشتن فرزندانی با دستاوردهای قابلتوجه تعریف نمیشود ـ زیرا این میتواند جبرانی برای زندگی نزیسته والدین باشدـ بلکه در داشتن فرزندانی است که خود را همانگونه که هستند ارزشمند میدانند، نه آن چیزی که انتظار میرود انجام دهند، بهدست آورند و بشوند. بسیار ساده بهنظر میرسد، اما نادر است.
بهاره مظاهری
همه ما آرزو داریم که دیده شویم و بیشتر ما دیده نمیشویم. طلوع عصر فیسبوک و جنون سلفی گرفتن، این همه وبلاگ، همگی از نیاز ما به احساس ارزشمندی، دیده شدن و امید به تأیید خبر میدهند.
بهاره مظاهری
زندگی رشتهای از دلبستگیها و از دست دادنهاست که با قطع پیوندمان از زهدان آغاز شده است که خود یک آسیب روانشناختی است که هرگز کاملاً از آن بهبود نمییابیم. ما در طول سفر خود پیوسته با دیگران ارتباط برقرار میکنیم، پیوند میخوریم و جدا میشویم. افراد پیوسته به زندگی ما وارد و از آن خارج میشوند. برخی از این فقدانها آسیبزا هستند؛ ازدواجی که به نتیجه نمیرسد، کودکی که از دست میرود، کسبوکاری که دود میشود و به هوا میرود. این امور رنجآور هستند، ولی با این همه، حرکت نکردن به جلو برای خدمت به زندگی و در خدمت اضافه کردن چیزی به این جهان، به معنای ابطال دلیل وجودمان در اینجاست.
بهاره مظاهری
حجم
۱۷۸٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۲۱ صفحه
حجم
۱۷۸٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۲۱ صفحه
قیمت:
۷۱,۰۰۰
۴۲,۶۰۰۴۰%
تومان