بریدههایی از کتاب بیست و یک کار مهم بعد از سی سالگی ...
۳٫۰
(۵۳)
هر روز صبح بیدار میشویم و دو موجود خیالی را پایین تختخواب خود میبینیم. نام یکی از آنها ترس است و میگوید: "دنیا برای تو زیادی بزرگ است، تو از پس آن بر نخواهی آمد و امروز هم دوباره راهی برای فرار پیدا کن." دیگری نامش تنبلی است و میگوید: "هی، سخت نگیر. روز سختی داشتی. تلویزیون را روشن کن، چرخی در اینترنت بزن. کمی شکلات بخور. فردا هم روز خداست."
کاربر ۳۷۳۱۰۸۲
زندگیای که با ترس مدیریت شده باشد، زندگی نزیسته است.
Zohreh
دو مورد از بزرگترین تهدیدهای زندگی که با خود داریم عبارتاند از ترس و تنبلی. هر روز صبح بیدار میشویم و دو موجود خیالی را پایین تختخواب خود میبینیم. نام یکی از آنها ترس است و میگوید: «دنیا برای تو زیادی بزرگ است، تو از پس آن بر نخواهی آمد. امروز هم دوباره راهی برای فرار پیدا کن.» دیگری نامش تنبلی است و میگوید: «هی، سخت نگیر. روز سختی داشتی. تلویزیون را روشن کن، چرخی در اینترنت بزن. کمی شکلات بخور. فردا هم روز خداست.»
Golnaz Javaheri
همانطورکه یونگ گفت ما بهندرت مسئلهای را حل میکنیم، بلکه میتوانیم از آن بزرگتر شویم یعنی آن مسئله وجود دارد ولی چون ما رشد یافتهایم، دیگر ما را آزار نمیدهد.
me
همه ما از قدم نهم برنامههای ریکاوری آگاهیم: جبران آسیبهایی که به دیگران زدهایم، درصورتیکه این کار آسیب بیشتری وارد نکند.
Farzaneh Yazdani
یکی از مطمئنترین راهها برای شناختن سایه خود این است که از افرادی که ما را واقعاً میشناسند، مثلاً کسانی که با ما زندگی میکنند، بخواهیم به ما بگویند چه چیزی در ما آنها را میآزارد، آسیب میزند یا برایشان مانع ایجاد میکند.
Golnaz Javaheri
"روزی که در بستر مرگ افتادهای، چه احساسی خواهی داشت اگر بدانی که هرگز خودت در اینجا نبودهای؟"
Hossein shiravand
سؤال این که: آیا ما آن از دست دادنها را درک کرده و دردشان را تحمل میکنیم تا پیروز شویم یا اینکه در غم و درد آنها گیر میافتیم؟ مثلاً افرادی که در زندگی خود خیانت را تجربه کردهاند، اغلب به این زخم و معنای ضمنی آن تجربه میچسبند. نمیتوانم برایتان تعداد افرادی را برشمارم که دیدهام هنوز به آن تصویر اولیه از خودشان، به لحظات شکست و ضعف یا خیانت به خود چسبیدهاند، افرادی که بهجای آموختن از آن تصویر اولیه خود و کنار گذاشتنش، به آن دلبستهاند و برخی آدمهایی را انتخاب میکنند تا آن الگوهای اولیه را برایشان تکرار کنند. زنی که در زندگی خود پیوسته مردان نامناسب را انتخاب میکند، چون هیچوقت از حمایت پدرش مطمئن نبوده و از طریق تمام این وسواسهای تکرار، خودش را سرزنش میکند و همان فکری را میکند که هر کودکی میکند: «من همان چیزی هستم که برایم رخ داده است. تجربه من، مرا تعریف میکند. اگر لایق عشق بودم، او از من حمایت میکرد.»
بهاره مظاهری
ما با غرق شدن در حواسپرتیها، تسکینیافته از راهحلهای ساده و تحت لوای قدرتهای حمایتگر میتوانیم زندگی خود را خوابگردی کنیم و هرگز بیدار نشویم و از دعوتهای روح که در درون همه ما طنین انداخته است، آگاه نشویم.
sunlight
تو باید زندگیات را تغییر دهی!"
Hossein shiravand
یونگ زمانی گفت که تنها گناه نابخشودنی تصمیم به ناخودآگاه ماندن است.
وقتیکه ما سرانجام آن امر بدیهی را نزد خود اعتراف میکنیم، اینکه ما تنها بازیگر ثابت نمایشی تلویزیونی هستیم که نامش را زندگی گذاشتهایم، کمکم خودآگاه میشویم و احتمالاً مسئولیتپذیر خواهیم شد.
Golnaz Javaheri
همیشه اعتقاد داشتهام که موفقیت پدر و مادر در داشتن فرزندانی با دستاوردهای قابلتوجه تعریف نمیشود ـ زیرا این میتواند جبرانی برای زندگی نزیسته والدین باشدـ بلکه در داشتن فرزندانی است که خود را همانگونه که هستند ارزشمند میدانند، نه آن چیزی که انتظار میرود انجام دهند، بهدست آورند و بشوند. بسیار ساده بهنظر میرسد، اما نادر است.
Golnaz Javaheri
بهتر است مهربان باشیم، زیرا هر کسی که ملاقات میکنیم، واقعاً با مشکلی بزرگ دست به گریبان است.
Hossein shiravand
آنچه برایمان رخ میدهد، مهم نیست، اینکه ما چگونه آنها را درونی میکنیم و اینکه چگونه با آن ارتباط برقرار میکنیم، مهم است.
Hossein shiravand
یونگ گفت ما بهندرت مسئلهای را حل میکنیم، بلکه میتوانیم از آن بزرگتر شویم یعنی آن مسئله وجود دارد ولی چون ما رشد یافتهایم، دیگر ما را آزار نمیدهد.
Zohreh
مولانا نیز ندا سر میدهد، تو چطور؟ تو کِی قرار است راهی سفر دور و دراز درونت شوی؟
حانیه
سؤال این که: آیا ما آن از دست دادنها را درک کرده و دردشان را تحمل میکنیم تا پیروز شویم یا اینکه در غم و درد آنها گیر میافتیم؟
Hossein shiravand
درست همانطور که بهصورت دورهای خانه خود را تمیز میکنیم و لباسهای قدیمی و ازمدافتاده را جدا کرده و دور میاندازیم، باید به بررسی گذشته تلنبار شده خود نیز بپردازیم و نگرشها، بازتابها و پاسخهای محرک خود را بررسی کرده و آنچه را دیگر مفید، پر بار، مرتبط و در خدمت رشدمان نیست، دور بیندازیم.
•° زهــــرا °•
ما باید انتخابهای خود را انجام دهیم و از نالهوفغان دست برداریم. در این لحظات، چیزی در درون تغییر میکند. بیش از هر زمان دیگری احساس زنده بودن میکنیم. میفهمیم که نمیتوانیم در قید ترس، عرف یا سازگاری بمانیم. میفهمیم که اکنون انتخابهایی داریم، همیشه داشتهایم.
میتوانیم بله یا نه بگوییم، اما نمیتوانیم بگوییم انتخابی نداریم. آیا کسی هست که بتواند علیرغم قدرتهای هولناک تقدیر و تأثیرات دیگران بر زندگیمان استدلال کند که ما بازیگر نقش اصلی نمایش زندگی خود نیستیم و هر روز صرفنظر از خودآگاه بودن یا نبودن، انتخابهایی انجام میدهیم؟ آیا کسی هست که بتواند دلیل بیاورد که در نهایت در پایان سفر این ما نبودهایم که نقشی اساسی در پیامد آن ایفا کردهایم؟
taahouraa
"آیا این انتخاب مرا رشد میدهد یا از من میکاهد؟"
Hossein shiravand
حجم
۱۷۸٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۲۱ صفحه
حجم
۱۷۸٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۲۱ صفحه
قیمت:
۷۱,۰۰۰
۴۲,۶۰۰۴۰%
تومان