بریده‌هایی از کتاب مثل یک مرد فکر کنید، مثل یک زن رفتار کنید (متن کامل)

این حق شماست که از مردی انتظار داشته باشید بهای شامی را که در رستوران با هم خورده‌اید پرداخت کند. یا برایتان بلیط سینما بخرد، ورودی جاهایی را که با هم می‌روید یا هر بهای دیگری را پرداخت کند که به عهده‌اش قرار دارد. لازم است همه خانم‌ها از این راهکار ابلهانهٔ "من دونگ شام خودم را می‌دهم تا این مرد بداند نیازی بهش ندارم" دست بردارند.

اما من می‌خواهم به همه خانم‌ها بگویم تا بدانند که اصطلاح "تیغ زن"، یکی از تله‌هایی است که مردان برای دور نگاه داشتن زنان از جیب خودشان ساخته و پرداخته‌اند. برای اینکه مردان بتوانند هم تمام پولشان را برای خودشان داشته باشند و خرجی نکنند، و هم در عین حال، هر چیزی را خودشان دلشان می‌خواهد از زنان انتظار داشته باشند. بدون اینکه زنی جرات کند یا انتظار حداقل‌ها را داشته باشد. منظور، انتظار برآورده کردن مسئولیتی است که به صورت غریزی، مردانِ سراسر جهان باید به عهده بگیرند و از آن استقبال کنند

بعضی از مردها هم به هر زنی که از آنها انتظاری مادی دارد، برچسب بسیار زشت و دم‌دستیِ تیغ زن را می‌زنند. استفاده مردان از این عبارت برای توصیف زنان چنان رایج شده که صحبت کردن از نوع خمیرِ پیتزای مورد استفاده در پیتزافروشی‌های نیویورک. در واقع، مردان چنان ممنوعیتِ داشتنِ چنین خواسته‌ای را از طرف زنان جا انداخته‌اند، که باعث شده زنان فکر کنند اگر یک جایی در پستوهای ذهنی‌شان، از مردی انتظار پرداختِ صورتحساب شام یا خرید نوشیدنی یا هر نوع اِلزام مادی دیگری را داشته باشند، تیغ‌زن خطاب خواهند شد.

البته، بعضی از مردان از در اختیار قرار دادنِ پول داخل جیبشان به زنان امتناع می‌کنند.

بسیاری از مردان، چه به خاطر خودخواهی یا کم عقلی یا ناتوانی کامل یا ترکیبی از هر سه تای این‌ها، از انجام این مسئولیت شانه خالی می‌کنند. اما بعضی از مردها آموزش، منابع و استطاعت لازم را برای بدست آوردن مقدار مناسبی از درآمد ندارند.

اگر تمام عمر به شما یاد داده‌اند تا هر وقت با کسی قراری دارید هزینهِ سهمِ خودتان را حساب کنید و موقع پرداخت صورت‌حساب‌ها چک بِکِشید، و دائما درِ گوشتِان خوانده باشند برای هر چیزی چشم به دست مردان ندوزید، پس عجیب نیست که چنین مفهوم ساده‌ای را هضم نکنید. اما یادتان باشد عاملِ انگیزه‌بخش به مردان کدام است. مردان واقعی، آنچه را که برای انجام دادنش آفریده شده‌اند انجام می‌دهند تا از مراقبت از عزیزانشان، فراهم بودن لباس و مسکن‌شان و رضایت معقولانه آنها اطمینان داشته باشند. اگر نتوانند این کار را انجام بدهند، آن وقت خودشان را مرد نمی‌دانند- یا بهتر است بگوییم چنین مردی، مرد مناسب شما نیست. زیرا در نهایت، او این کار را برای دخترِ فرد دیگری انجام خواهد داد که شما نیستید.

اقرار کردن اگر مرد شما عاشق شما باشد، مایل است به همه کس این مسئله را بگوید،"هی ببین، این زن مال من است" یا "این دختر مال من است"، " او مادر بچه‌های من خواهد بود" یا "خانم من است". به بیان دیگر، برای شما عنوانی قائل خواهد شد– عنوانی بسیار رسمی‌تر از "این دوست من است"، یا "این خانم ِفلانی است". دلیل این مسئله آنست که مردی که شما را در خاص‌ترین بخش قلب خود جای داده است–مردی که به واقع در برابر شما احساساتی در دلش دارد–، برای شما عنوانی قائل خواهد شد. این عنوان، روش اوست تا به همه کسانی که صدایش را می‌شنوند اعلام کند که از بودن با شما مفتخر است و برای شما طرح‌هایی در سرش دارد.

فراهم‌سازی نیازهای مادی بعد از اینکه مردی نسبت به شما ادعای مالکیت کرد و شما را مفتخر ساخت، شروع می‌کند به تامین نیازهای مادی‌ای که دارید. به بیان ساده، مردی که شما را دوست دارد، پول درمی‌آورد تا از تامین شدن نیازهای شما و فرزندانتان اطمینان حاصل کند.

مردان طوری تربیت شده‌اند که نیازها را رفع کنند و زن‌ها نیز به نحوی پرورش یافته‌اند که بدنبال چنین خصوصیتی در مردان باشند. بنابراین، لحظه‌ای که ترتیب امور به هم می‌ریزد، رابطه دیگر متوزان نیست.