بریدههایی از کتاب لبخند مهتاب
نویسنده:ژولین آراندا
مترجم:سمیه علیرضائی
ویراستار:عطیه طائب
انتشارات:کتاب کوله پشتی
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۹از ۶۶ رأی
۳٫۹
(۶۶)
تخیل دو سو دارد؛ میتواند ما را به مکانهایی پر از احساسات عمیق ببرد و شادمانه تا ابد آنجا بمانیم، همچنین میتواند ابتداییترین و دلخراشترین ترسهایمان را آشکار کند.
m.mah
زندگی نمایشی از مخالفت و پذیرش و مذاکره و مصالحه است. در این صحنهٔ بزرگ زندگی که همهٔ ما با موسیقی مرموزی در آن میرقصیم، افراد کمی هستند که تغییر میکنند. برخی مقاومت میکنند و برخی تسلیم میشوند.
m.mah
«انسانیت داره به جهنم میره.»
m.mah
فقط باور انسان است که میتواند عشق را محدود کند.
m.mah
جنگ چیزی جز تصویر خونین یک روح دردمند نیست که مدام تازیانه میخورد، چون وقتی همهچیز اشتباه پیش میرود، متنفر بودن راحتتر از دوست داشتن و برداشتن اسلحه آسانتر از باز کردن آغوش است.
m.mah
بعضی از آدمها مثل باد مدام تغییر میکنند و رفتارشان را برای رسیدن به منافع خود تغییر میدهند.
m.mah
حرفهای خاص گاهی آیندهٔ ما را میسازند و اثرشان مثل خالکوبی همیشه ماندگار است.
m.mah
رؤیاهای کودکان دستنخورده است و هنوز افکار منفی سراغشان نیامده است
m.mah
با اشتیاق زندگی کنید و هرگز در جستوجوی پناه بردن به ناامیدی نباشید.
m.mah
لبخند زدن هزینهای ندارد
m.mah
تولد برای زندگی مانند رؤیاپردازی برای دلتنگی است. یکی بدون دیگری امکانپذیر نیست.
m.mah
سفر طولانی زندگی اسرار فراوانی دارد و ما هرگز به رازهای آن پی نخواهیم برد.
Mohi:/
فصل بیستوششم
عناصر طبیعت متغیر، کشنده و کاملاً بیپروا هستند. گاهی که خشم انباشتهشدهشان نسبت به ما انسانها به نقطهٔ اوج میرسد، با هم متحد میشوند تا به ما یادآوری کنند که در این دنیا مستأجری بیش نیستیم و فقط آنها مالکان اصلی دنیا هستند.
کارنبر1234598765
نقشها هرگز روی سنگ حک نمیشوند، بلکه بر اساس شرایط تغییر میکنند.
کاربر ۴۵۶۲۲۱۳
در دل گفتم زمان چقدر سریع گذشت! فصلهای کتاب زندگی بیوقفه و پشتسرهم میگذرند و صفحاتش پیش از اینکه بتوانیم قسمتهای مهم را بخوانیم ورق میخورند.
کاربر ۴۵۶۲۲۱۳
کودکی دوران بیخیالی است، دوران بلوغ بیرحم است، پدر و مادر شدن یک مسیر پرپیچوخم است که والدین هر آن ممکن است در آن خطا کنند، ولی پدربزرگ و مادربزرگ شدن تنها یک لذت است.
کاربر ۴۵۶۲۲۱۳
با خود فکر کردم جوانی چیز زیبایی است، اما پیری چشمهٔ دانش، حکمت و خاطرات است. انسان زمانی که کودک است، دوست دارد زود بزرگ شود و زمانی که پیر میشود، دوست دارد دوباره کودک شود. بر این باورم که بشریت از همان ابتدا در یک تناقض خلق شده است و هیچ منطقی برایش وجود ندارد.
کاربر ۴۵۶۲۲۱۳
آدما میمیرن، ولی خاطراتشون توی هوا شناوره، مثل ابرها توی آسمون. فقط باید متوجه حضورشون، رایحه و سحرشون بود. همین.»
کاربر ۴۵۶۲۲۱۳
خوشبختی کوتاه و بیدوام است، مانند سگی مطیع که به افسار بسته شده است تا دور نشود، ولی حیوان افسارش را پاره کرده و فرار میکند. او نمیتواند اهلی شود و ترجیح میدهد بهجای چاق شدن کنار بخاری، افقهای جدید را کشف کند. او قبل از اینکه بهآرامی دور شود، به شما اجازه میدهد نوازشش کنید. او همیشه یکی را پیدا میکند که نوازشش کند. دستهای مشتاق کم نیستند.
کاربر ۴۵۶۲۲۱۳
پدر بودن به من آموخته است والدین هرچقدر هم سخت تلاش کنند، هرگز نمیتوانند همهچیز را در مورد فرزندانشان بدانند. آنها دوست دارند به تمام اسرار فرزندانشان پی ببرند، فکرشان را بخوانند و بتوانند هر فاجعهای را پیشبینی کنند و به آنها کمک کنند تا از تجربیات والدینشان استفاده کنند و بهتر بیندیشند. اما این غیرممکن است. آنها همیشه بعضی از رازها، زخمها، شادی و غمهایشان را پنهان نگه میدارند.
کاربر ۴۵۶۲۲۱۳
حجم
۲۲۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
حجم
۲۲۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
قیمت:
۳۹,۵۰۰
۲۷,۶۵۰۳۰%
تومان