بریدههایی از کتاب لبخند مهتاب
نویسنده:ژولین آراندا
مترجم:سمیه علیرضائی
ویراستار:عطیه طائب
انتشارات:کتاب کوله پشتی
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۹از ۶۶ رأی
۳٫۹
(۶۶)
دوستی حقیقی به عشق نزدیک است، بیآنکه شهوت نفسانی داشته باشد.
کاربر ۴۵۶۲۲۱۳
وقتی نوبت به پول میرسد، انسان، این موجود دنبال فناناپذیری، بهطور ناگهانی قابلیت پیشبینی حوادث آینده را از دست میدهد و ماهیت انسانی وجود خود را نادیده میگیرد. در این دوران، فراموشی یا کوری ناشی از مادیگرایی ذهن انسان را با کم کردن حس انساندوستی منحرف کرده و بصیرتش را نابود میکند. ما ملوانها قربانیان این سرمایهگذاری کوتهفکرانه بودیم و این مسئله مرا به این فکر واداشت که اگر سرنوشت به من دست یاری نمیداد، دخترم بیپدر و همسرم بیشوهر میشد.
کاربر ۴۵۶۲۲۱۳
چرا انسان تلاش میکند دنیا را تغییر دهد، وقتی قادر نیست خودش را تغییر دهد؟
کاربر ۴۵۶۲۲۱۳
پدر بودن به انسان فرصت کشف گذشته را میدهد تا خاطرات غمانگیز دوران کودکی را از خود دور کند یا لذت روزهای طلایی را طولانی کند. این چیزی نیست که انسان از داروخانه تهیه کند و زخمش را بپوشاند. برعکس، پدر بودن به انسان فرصت دوباره جوان شدن میدهد.
کاربر ۴۵۶۲۲۱۳
زندگی قطعهای از تئاتر است که هر نسل با بازی کردنِ شخصیتها به گونهای متفاوت آن را متعلق به خود میکند، به آن عمق تازهای میدهد و اصول نمایش را بهبود میبخشد. گاهی تماشاچیها بلند میشوند، کف میزنند و تغییرات ایجادشده را تحسین میکنند. گاهی نشسته باقی میمانند، بیحوصله میشوند و نسخهٔ اصلی را به نسخهٔ جدید ترجیح میدهند.
کاربر ۴۵۶۲۲۱۳
کار آسانی نبود و این را خیلی زود متوجه شده بودم، ولی مانند مادهشیری که روزه میگیرد تا تولههایش غذای بیشتری بخورند، این سختی را تحمل میکردم تا به رؤیایم برسم.
کاربر ۴۵۶۲۲۱۳
تا زمانی که یک رؤیا فقط رؤیاست، انسان نمیتواند چیزی را که آن رؤیا از او میگیرد بهدرستی درک کند.
کاربر ۴۵۶۲۲۱۳
رؤیای کودکی یک دستگاه روغنکاریشده است که هیچچیز نمیتواند مانع به حقیقت پیوستن آن شود، مخصوصاً در مورد کسانی که وفادارانه منتظر نوبتشان میمانند، بدون عجله یا عقب کشیدن.
کاربر ۴۵۶۲۲۱۳
چیزی که در مورد گذر زمان عجیب است این است که درحالیکه پوست میوه را تجزیه میکند، هستهٔ آن را نیز تطهیر میکند.
انتصاری
وقتی کشیش مرا در آغوشِ مادرم گذاشت، فریادم قطع شد، چون چشمهٔ نومیدی ناگهان خشک شد. بهنوعی حس کردم مادرم دوستِ من است؛ روشنایی من در تاریکی
بِه بانو
تولد برای زندگی مانند رؤیاپردازی برای دلتنگی است. یکی بدون دیگری امکانپذیر نیست
بِه بانو
ظاهر ما اغلب بیانگر شخصیتمان است. انسانهای روشنفکر و خوشقلب جوان بهنظر میرسند و آنهایی که قلب و ذهنشان بسته است پیرتر.
Mohi:/
سه نتیجهگیری: اول اینکه مراقب مردها و عطششان برای قدرت باشید. دوم اینکه هنگام سختیهای زندگی لبخند بزنید ـ به قول مردم روستا لبخند زدن هزینهای ندارد و سوم اینکه با اشتیاق زندگی کنید و هرگز در جستوجوی پناه بردن به ناامیدی نباشید.
Mohi:/
در زندگی چیزی به نام شانس وجود ندارد، مگر خود زندگی.
Mohi:/
آدم همیشه فکر میکند برای مرگ عزیزش آماده خواهد بود. شبها که در رختخواب دراز میکشد به سناریوهای مختلف فکر میکند و زندگی بدون آن فرد را تصور میکند. احساسات و خاطرات خاصی را از سر میگذراند. آرزو میکند که این اتفاق هرگز رخ ندهد، بیآنکه حتی لحظهای اقرار کند این داستان میتواند حقیقت پیدا کند.
Mohammad Bagheri
دوستی و انسانیت توی این دوران غمانگیز نباید آسیب ببینه.»
kianakp
«جنگ چیز وحشتناکیه که همهچیز ما رو با خودش میبره.»
kianakp
فکر کردن به معنی بهانهای برای فرار از کار بود. یک سرطان.
kianakp
گویی خیالبافی کردن جنایتی بزرگ و ممنوع است. مگر چه اشکالی در گذراندنِ ساعتها برای تماشای اجرام آسمانی وجود داشت؟
kianakp
آدما میمیرن، ولی خاطراتشون توی هوا شناوره، مثل ابرها توی آسمون. فقط باید متوجه حضورشون، رایحه و سحرشون بود. همین.»
hamid
حجم
۲۲۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
حجم
۲۲۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
قیمت:
۳۹,۵۰۰
۲۷,۶۵۰۳۰%
تومان