بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب باران خوبی ها | صفحه ۱۰ | طاقچه
تصویر جلد کتاب باران خوبی ها

بریده‌هایی از کتاب باران خوبی ها

انتشارات:بیان معنوی
امتیاز:
۴.۷از ۱۶۲ رأی
۴٫۷
(۱۶۲)
بهترین جا برای تواضع کردن، جایی است که تواضع کردن برای انسان سخت است. یکی از جاهایی که تواضع سخت است این است که پسر عادت نکرده دست مادرش را ببوسد و می‌گوید: «ما از این رسم‌ها در خانوادهٔ خود نداریم.» کمی سخت است اما ما باید تمرین کنیم. گاهی اوقات زن و شوهر در رفتارهای خانوادگی نمی‌توانند آن تواضع لازم را داشته باشند. بعضی وقت‌ها انسان در مجادلهٔ علمی نمی‌تواند تواضع داشته باشد. سعی کنیم در این موارد تواضع را تمرین کنیم.
سپهر
یکی از کارهای مؤثر برای کنترل بدزبانی، این است که کمی کار خوب با زبان انجام دهیم، این زبان خود به خود وضعیت بد پیش آمده برای خودش را بهسازی و جبران می‌کند. حرف‌های خوب بزنیم، کمی قرآن بخوانیم، تلفنی حال مادرمان را بپرسیم و... خیلی ساده با چند کار خوب زبان، می‌توان بدزبانی را کنترل کرد. در اخلاق و خودسازی یک قاعدهٔ طلایی وجود دارد: «برای انجام دادن کارهایی که نمی‌توانیم انجام دهیم، باید کارهایی را که به سهولت می‌توانیم انجام دهیم، بیشتر انجام دهیم.
سپهر
معمولاً نگاه ما به دین ایرادی دارد که ناخواسته ایجاد شده است. ایراد این است که ما بر اساس دستوراتی که از دین می‌شنویم این تصور را پیدا می‌کنیم که دین، ما را به انفعالِ خوب و به‌جا در مقابل دنیا دعوت می‌کند. وقتی شما به یک نفر بگویید که فلان کار را انجام بده تا از فلان خطر مصون بمانی، و این کار را هم انجام بده تا از آن خطر دیگر در امان باشی و آن کار دیگر را انجام بده تا از فلان آسیب دیگر مصون بمانی، وقتی تمام دستوراتی که به او می‌دهید از همین سنخ باشد، به صورت ناخودآگاه این تلقی در او ایجاد می‌شود که انگار ما در یک میدان مین هستیم که باید مدام مواظب همه چیز باشیم. شخصی هم که مدام خود را با دستورات تحذیری و بازدارندهٔ دین مواجه می‌بیند، کم کم به این باور می‌رسد که دین درصدد است که او را از خطرات مصون بدارد. نتیجهٔ طبیعی این برداشت هم این خواهد شد که بعد از مدتی از دین خسته می‌شود و می‌گوید: «ولمان کن بگذار زندگی‌مان را بکنیم! اصلاً من نمی‌خواهم در مورد خطرات فکر کنم، شما هم که مدام خطرات و راه‌های مراقبت از این خطرات را نشان می‌دهی.» و از دین فاصله می‌گیرد. برخی روحیه‌های با نشاط و فعال در میان جوانان این تلقی از دین را نمی‌پذیرند.
سپهر
چرا توبه و انابه این‌قدر در میان معارف دینی اهمیت دارد؟ چون توبه اولاً جلوی چرخهٔ توجیه را می‌گیرد، و مهم‌تر اینکه موتور توجیه که همان تکبر و خودپسندی است را هدف می‌گیرد و تضعیف می‌کند. توبه عملیات خودشکنی و پرورش استعداد نقدِ خود و رهایی نفس از اسارت طبیعی خود است. به همین دلیل است که اولیای خدا هرچند گناهی هم مرتکب نمی‌شدند ولی همیشه اهل توبه، انابه و استغفار بودند
سپهر
هرچه کلام دیرتر به زبان بیاید، اندیشه و احساس آدمی پرورش بیشتری پیدا می‌کند.
Tara
ما در مسیر معنوی، «به خدا رسیدن» که نداریم، به «سمت خدا رفتن» داریم. در مورد خدا، رسیدن به مقصد و توقف نداریم، حرکت داریم. بعضی‌ها راه «رسیدن» به خدا را می‌پرسند تا خیالشان از «رفتن و حرکت» به سوی خدا راحت شود. کسانی که تحمل خوف و شوق را ندارند، تحمل سختی‌های رفتن به سوی خدا را هم نخواهند داشت. نغمه‌های عارفانه و عاشقانه حافظ را ببینید، از اول تا آخر معطل است. هیچ گرهی هم برایش باز نمی‌شود. انگار آمده که در نقطهٔ در زدن، سؤال کردن، گدایی کردن و منت کشیدن بماند. باید مراقب باشیم که اگر از راه رسیدن سؤال می‌کنیم، هدفمان راحت شدن از سختی‌های پیمودن مسیر نباشد. بعضی‌ها حوصلهٔ پیمودن مسیر را ندارند، انگار حرکت به سوی خدا برایشان تلخ است.
سپهر
جوانی برای بنده تعریف می‌کرد که «یک سال که به حج عمره مشرف شده بودم، تصمیم گرفتم در مدتی که در سرزمین وحی هستم، یک ختم کامل قرآن داشته باشم. لذا بیشتر اوقاتم را در مسجد الحرام و مشغول قرائت قرآن بودم. یک شب که کنار کعبه مشغول قرائت قرآن بودم، ناگهان با خودم گفتم: واقعاً خدا چقدر برای من ارزش قائل بوده! چقدر در مورد من با پیامبرش حرف زده! همین حالت باعث شد که تا صبح گریه کنم.»
Tara
انسان‌ها معمولاً از شنیدن «توصیه» زود خسته می‌شوند. حتی برخی از آن فرار می‌کنند. اما «توصیف» این‌گونه نیست؛ به‌ویژه اگر توصیف خوبی‌ها باشد. شاید هیچ چیزی به اندازهٔ توصیف خوبی‌ها نتواند انسان‌ها را برای حرکت و اقدام به شوق آورد و به آنها انگیزه و ارادهٔ کافی ببخشد.
Tara
یکی از ثمرات مهم علم نافع از حیث معنوی، از بین بردن جهالت و زمینه‌سازی برای رسیدن به حقیقت است. انسان وقتی چیزی را نداند بی‌سبب با آن دشمنی می‌کند. کما اینکه امیرالمؤمنین (ع) فرمود: «النَّاسُ أَعْدَاءُ مَا جَهِلُوا؛ مردم دشمن چیزهایی هستند که نمی‌دانند.» ما معمولاً در برابر چیزهایی که نمی‌دانیم و برایمان تازگی دارد موضع‌گیری می‌کنیم، در حالی که در این‌گونه موارد باید بدون هیچ پیش‌داوری به دنبال کشف حقیقت باشیم.
erfan erfan
امیرالمؤمنین (ع) در کلامی نورانی می‌فرماید: «لَیسَ فِی الْبَدَنِ أَقَلُّ شُکراً مِنَ الْعَینِ، فَلَا تُعْطُوهَا سُؤْلَهَا فَتَشْغَلَکمْ عَنْ ذِکرِ اللَّهِ؛ در میان اعضای بدن ناسپاس‌تر از چشم نیست. پس خواسته‌هایش را به او ندهید که شما را از یاد خدای متعال باز خواهد داشت.»
erfan erfan
طبیعت چشم این است که انسان را به اشتباه می‌اندازد. همین چشمی که برای آگاهی است، اگر بدون پشتوانهٔ تعقل باشد، در بیشتر موارد انسان را به اشتباه می‌اندازد.
erfan erfan
بستن چشم علاج اصلی مشکل چشم نیست. برای علاج مشکل چشم باید دل را که پشتوانهٔ چشم است، تقویت کرد.
erfan erfan
«وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذینَ یمْشُونَ عَلَی الْأَرْضِ هَوْنا؛ بندگان خداوند رحمان کسانی هستند که بر روی زمین با فروتنی و تواضع راه می‌روند.»
erfan erfan
مراد از مشی، طریقهٔ راه رفتن است. البته مراد امیرالمؤمنین (ع) تنها راه رفتن متواضعانه نیست، بلکه مراد این است که راه رفتن، نشستن، شیوهٔ برخورد و سلوک متقین با مردم، متواضعانه است. مشی در اینجا حتی شامل طرز نگاه کردن و حرف زدن انسان هم می‌شود. بنابراین تواضع را می‌توان به همهٔ شئون زندگی یک انسان تسرّی داد.
erfan erfan
یک وقت ما برای چشم مردم ارزش قائل هستیم، می‌گوییم: «اینها انسان هستند و نباید یک صحنهٔ نامرتب ببینند» و به همین دلیل لباس خوب می‌پوشیم تا مردم یک ظاهر آراسته ببینند؛ این خوب است. یک وقت ما برای شخصیت ایمانی یا انسانی خودمان احترام قائل هستیم، مثلاً می‌گوییم: «من مذهبی هستم و مذهبی‌ها باید آراسته باشند» و به این دلیل لباس خوب می‌پوشیم؛ این هم خوب است. ولی بعضی اوقات به این دلیل که مردم ما را ببینند و به دلیل لباسمان در میان مردم جایگاه و موقعیتی پیدا کنیم، لباس آراسته می‌پوشیم؛ این خطرناک است.
erfan erfan
خدا گاهی از اوقات یک کوه گناه را به خاطر یک خوش‌زبانی می‌بخشد و از بین می‌برد. در خاطرات برخی آمده است که شیرین‌زبانی نزد خداوند متعال و اولیای خدا، بسیار مؤثر بوده و در بزنگاه‌ها عده‌ای را نجات داده است.
erfan erfan
کنترل زبان خیلی سخت است. یکی از کارهای مؤثر برای کنترل بدزبانی، این است که کمی کار خوب با زبان انجام دهیم، این زبان خود به خود وضعیت بد پیش آمده برای خودش را بهسازی و جبران می‌کند. حرف‌های خوب بزنیم، کمی قرآن بخوانیم، تلفنی حال مادرمان را بپرسیم و... خیلی ساده با چند کار خوب زبان، می‌توان بدزبانی را کنترل کرد. در اخلاق و خودسازی یک قاعدهٔ طلایی وجود دارد: «برای انجام دادن کارهایی که نمی‌توانیم انجام دهیم، باید کارهایی را که به سهولت می‌توانیم انجام دهیم، بیشتر انجام دهیم.» برای کنترل مشکلات زبان هم، باید کارهای خوبی را که می‌توانیم با زبان به سهولت انجام دهیم، زیاد انجام دهیم.
erfan erfan
اهل بیت (ع) بسیار سفارش کرده‌اند که با کسانی که خوب حرف نمی‌زنند، نشست و برخاست نکنید. هر بیماری از یک طریقی منتقل می‌شود، خیلی از بیماری‌های روحی و روانی هم از طریق زبان منتقل می‌شوند. مثلاً کسی که ترسوست یا کسی که بدزبان است، اگر مدتی با شما حرف بزند، از این طریق بیماری‌اش را به شما منتقل می‌کند.
erfan erfan
علم، آثار تربیتی فراوان و ارتباط مستقیمی با بسیاری از فضائل اخلاقی دارد. اگر این ارتباط به روشنی درک شود، باسوادترین افراد در کشور ما حزب‌اللهی‌ها خواهند بود. اگر کسی که مدعی دین‌داری است، عاشق علم نباشد و بهترین تحصیلات را نداشته باشد و یا به دنبال تحصیل آگاهی‌های لازمی که برای آن نمره و مدرک نمی‌دهند نرود، اصلاً دین‌دار و حزب‌اللهی نیست.
مجنون
هر بیماری از یک طریقی منتقل می‌شود، خیلی از بیماری‌های روحی و روانی هم از طریق زبان منتقل می‌شوند. مثلاً کسی که ترسوست یا کسی که بدزبان است، اگر مدتی با شما حرف بزند، از این طریق بیماری‌اش را به شما منتقل می‌کند. اگر مجبور بودید با چنین کسانی حرف بزنید، بحث جدی نکنید. اگر بحث جدی بشود، دل خراب می‌شود.
reza

حجم

۱۷۳٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

حجم

۱۷۳٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

قیمت:
۲۸,۰۰۰
۱۴,۰۰۰
۵۰%
تومان