بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب موتا | طاقچه
کتاب موتا اثر نازنین تقی‌زاده

بریده‌هایی از کتاب موتا

انتشارات:نشر داستان
دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۱ رأی
۵٫۰
(۱)
من به عشق ایمان دارم. اگر روزی عشق با پای خودش آمد، دیگر غیرممکنی در کار نیست و اگر تو وجود داری و این نامه را می خوانی، پس یک روزی عشق سراغ من هم آمده. می گویند عشق فقط در فیلم ها و کتاب هاست. ولی اگر عشق واقعی نبود این همه فیلم را چگونه می ساختند؟ این همه کتاب را از کجا می نوشتند؟ اگر عشق چیزی نشناخته بود، مگر آدم ها بهانه ای هم داشتند برای ادامه زندگی شان؟ به عشق ایمان دارم ولی با این وجود این روزها کلمهٔ عشق آنقدر با من غریب شده که موقع نوشتنش کمی شک می کنم که با ق قاشق نوشته می شود یا غین...
محبوبه غلامی
من همیشه از امانت ها و هدیه ها ترسیده ام. آدم باید شایستگی هدایایی که بهش می دهند را داشته باشد و این وظیفه، زمانی خطیرتر می شود که آن هدیه، از طرف خدا باشد.
محبوبه غلامی
همهٔ زن ها در ژنتیک شان از همان اول، حس زنانه و به دنبالش حس مادرانه دارند. حتی اگر هیچ وقت مادر نشوند. و در این احساس های مادرانه یک عالم درد قایم شده که از بیرون هیچ دیده نمی شود و حتی روح مردها هم از آنها هیچ وقت خبردار نمی شود. ما با دردهای زنانه زاده می شویم و همراه با همان دردها از دنیا می رویم. هیچ لزومی هم ندارد که جنس مخالفمان درکمان کند یا بداند در جسم و روحمان چه می گذرد و اصلاً درد زنانه یعنی چه؟!
محبوبه غلامی
کمر من یک عمر درد کند ولی وقتی روحم با نوشتن نفس می کشد، همهٔ دردها یادم می رود و انگار هیچ اتفاق خاصی نیفتاده است. پس ارزشش را دارد. برای همین هم می گویم راهت را باید پیدا کنی. آن راهی که باعث می شود، روحت نفس بکشد و با تمام وجود، احساس کنی زندگی می کنی. حتی اگر درد داشته باشد، ارزشش را دارد. تو به خاطر رفتن آن راه به دنیا آمده ای و اگر بدون این که آن را پیدا کنی از این دنیا بروی، گناه بزرگی مرتکب شده ای
محبوبه غلامی
اگر عشق در زندگی و خانه مان جریان داشته باشد، مطمئن باش که غیرممکنی در زندگی مان نخواهد بود. ما در کنار هم خیلی قوی می شویم و از پس تمام مشکلات برمی آییم.
محبوبه غلامی
من هیچ تصوری از این آرامش ندارم و امیدوارم که یک روز تجربه اش کنم. ای کاش تا آن موقع مادربزرگت هنوز در این خانه زندگی کند. آن وقت تو و پدرت را می آورم به اتاقم. می گویم اینجا، یادگار دنیای دخترانگی من است. تو در آغوشم به عکس های روی دیوارم نگاه می کنی. من برای پدرت تعریف می کنم که چطور شب ها تا صبح به فکرش بوده ام، تصورش کرده ام، پشت میزم درس خوانده ام، موسیقی گوش داده ام، گریه کرده ام و با دوستانم درد و دل کرده ام و... یکی از قشنگ ترین خاطره هایی که برای پدرت تعریف می کنم، همین لحظه هاست
محبوبه غلامی

حجم

۹۸٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۱۸ صفحه

حجم

۹۸٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۱۸ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد