بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب مکالمه هایم با سگ وحشی همسایه و بالا روی بام | طاقچه
کتاب مکالمه هایم با سگ وحشی همسایه و بالا روی بام اثر کلم مارتینی

بریده‌هایی از کتاب مکالمه هایم با سگ وحشی همسایه و بالا روی بام

نویسنده:کلم مارتینی
انتشارات:نشر بیدگل
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۲ رأی
۴٫۰
(۲)
تندر: نمی‌دونم. حالا مگه یه‌کم خشن‌بودن چه اشکالی داره؟ رابرت: خُب، من فکر می‌کنم طبیعی نیست و اساساً هم محکوم به شکسته. تندر: نخیر، خیلی هم طبیعی و راهگشاست. رابرت: راهگشا؟ از چه نظر؟ تندر: مثلاً من دارم تو یه کوچه راه می‌رم. یه سگِ دیگه هم داره تو همون کوچه راه می‌ره. من او سگ رو می‌کُشم. مشکل حل می‌شه. رابرت: ولی آخه... یه لحظه صبر کن، مشکل چی بوده؟ تندر: داشته تو اون کوچه راه می‌رفته.
Mostafa F
می‌دونم چی می‌خواین بگین دربارهٔ اینکه صنعت آرایش بخشی از ابزار سرکوبِ زن‌هاست و اینکه‌چی می‌گن‌یه ماشین پول‌سازه که از احساس ناامنی زن‌ها تغذیه می‌کنه تا... اِ... تا زن‌ها مطابق استانداردهای قراردادی و من‌درآوردیِ زیبایی زندگی کنن و... می‌دونین که من باهاتون موافقم، ولی به‌نظرم سرکوب فقط در صورتی کارسازه که خودت واقعاً ندونی داری سرکوب می‌شی؛ ولی من می‌دونم. پس یه‌کم لوازم‌آرایش برای من خطری نداره. می‌دونین، فقط یه‌کم... یه‌کم که نمی‌تونه زیاد سرکوبم کنه.
Mostafa F

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۲۴ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۲۴ صفحه

صفحه قبل
۱
صفحه بعد