بریدههایی از کتاب مدهآ
۴٫۰
(۵۱)
آدمِ رذلِ کارکُشته از تمامی فرومایگان پستتر است. او چنان به توانایی خویش یقین دارد که میتواند با چربزبانی ستمی را که به دیگران روا میدارد پنهان سازد. او دل آن را دارد که به هر کار پلیدی دست زند. اما زیرکیاش اندازهای دارد. همانگونه که زیرکی تو نیز اندازهای دارد. پس آن کلام غلطاندازت را بر من مَیازما. زیرا یک کلمه پشت تو را بر خاک میمالد.
مرضیه
هیچچیزِ نیکیْ بی همراهیِ عشق نمیبالد.
کاربر حسن ملائی شاعر
هیچچیزِ نیکیْ بی همراهیِ عشق نمیبالد.
همسایه
میرایانی که گمان میکنند به راز همهچیز پی بردهاند و در آوردن برهان اُستادند، گناه این نادانی بیشتر بر گردن آنان است. نیکبختیِ هیچ میرایی پایدار نیست. اگر بخت یار باشد، شایدکه داراییِ تو از همسایهات بیشتر باشد، اما هرگز از او نیکبختتر نیستی.
Monika.
زن در بسیار جاها آفریدهای ترسوست، که دلِ ستیزه ندارد و چشمش بر رویینه خیره میماند؛ اما اگر در عشق بر او ستم کنند، دلی مرگآورتر از دل او نیست.
Narjes
روانهای خاندانِ شاهیْ کینهتوزند؛ آنها آزردگیشان را آسان از یاد نمیبرند، شاید چون فرماندادن خویشان شده، کم بر روانهاشان مهار میزنند. آدمی بهتر است میان همتایان خویش بزید. من خود هرگز در پیِ بزرگی نیستم، تنها میخواهم در امان باشم و پیر شوم.
Harir
و من به آواز بلند میگویم که در این جهان آنانی که طعم پدری را نچشیدهاند از پدرانِ کودکان خشنودترند. مردی که پدر نیست نمیداند که آیا کودکان مایهٔ خوشیاند یا تباهی، و چنین مردیْ دلتنگِ آن شادمانی که هرگز نداشته نمیشود و اینگونه او از هزاران اندوه رهایی مییابد. اما آنانی که در خانهشان کودکانی خردسال دارند که دوستار ایشاناند، میبینمشان که پریشانیْ قوتِ هر روزشان است. آنها نگراناند که کودکان را نیک بپرورند و نانی به آنها رسانند؛ و بدتر از همه آنکه کس نمیداند اینهمه خونِدلخوردن برای فرزندان، ثمری دارد یا نه؟
Mitir
خشمْ راه بر چارهگری میبندد، خشمی که در جهان سرچشمهٔ بسیاری تیرهروزیهاست.
Mitir
در چشم من، آدمِ رذلِ کارکُشته از تمامی فرومایگان پستتر است. او چنان به توانایی خویش یقین دارد که میتواند با چربزبانی ستمی را که به دیگران روا میدارد پنهان سازد. او دل آن را دارد که به هر کار پلیدی دست زند. اما زیرکیاش اندازهای دارد.
Mitir
از هر سو باران بلا میبارد. اما هرگز گمان مبر که همهچیز از کف رفته است.
Mitir
اگر قرار بر این باشد که پیش از رهایی از نخستین دام بلا، گرفتار دومین گردیم، این پایان کار ما نیز هست.
Mitir
او دشمن آنانی شده که باید دوستشان بدارد.
مرضیه
تمامیِ آن کاخ، برای ستمی که بیسبب به من کردهاند همگی نیستو نابود گشتهاند!
مرضیه
زن در بسیار جاها آفریدهای ترسوست، که دلِ ستیزه ندارد و چشمش بر رویینه خیره میماند؛ اما اگر در عشق بر او ستم کنند، دلی مرگآورتر از دل او نیست.
مرضیه
آه زئوس، چرا، آه، چرا به میرایان آموختی که زر را از مس جدا سازند، اما در تن مردان نشانهای نیست که بدان از دلِ پوسیدهشان خبردار شویم؟
مرضیه
باشد که هرگز از آنِ من نباشد... سعادتی که زخم میزند، آن خوشی که روحم را میآزارد.
مرضیه
چرا به میرایان آموختی که زر را از مس جدا سازند، اما در تن مردان نشانهای نیست که بدان از دلِ پوسیدهشان خبردار شویم؟
مرضیه
استاد: عشقهای کهنه سستتر از عشقهای نواَند، و آن مرد دیگر یار این خانه نیست
بنگالیسم
زن در بسیار جاها آفریدهای ترسوست، که دلِ ستیزه ندارد و چشمش بر رویینه خیره میماند؛ اما اگر در عشق بر او ستم کنند، دلی مرگآورتر از دل او نیست.
Kimia Aghili
من به خدایان نماز میبرم، باشد که هرگز، هرگز، بیسرزمین نباشم. بیآن، زندگی دردناک، اندوهبار و سراسر نومیدیست که آدمی تاب آن ندارد. اگر این باشد، بگذار بمیرم و این زندگی را بهپایان رسانم. هیچ مصیبتی بدتر از بیوطنی نیست.
نورا
حجم
۶۲٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۷۶ صفحه
حجم
۶۲٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۷۶ صفحه
قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۸,۰۰۰۳۰%
تومان