کتاب المپیک در کتابخانه آقای لمونچلو

کتاب المپیک در کتابخانه ی آقای لمونچلو دنباله‌ی کتاب فرار از کتابخانه‌ی آقای لمونچلو است. این کتاب نوشته کریس گرابنستاین است که با ترجمه ساره ارض پیما منتشر شده است.

 در این کتاب چارلز که مدت‌ها است به برنامه کایل کیلی نگاه می‌کند نقشه‌ی یک انتقام را چیده است. چند وقت قبل چارلز در مسابقه‌ی آقای لمونچلو از کایل و دوستانش شکست خورد و همین موضوع باعث شد پدرش او را مایه سرافکندگی بداند. 

حالا چارلز یک نقشه‌ی شوم دارد. او باید از همه انتقام بگیرد و کتابخانه آقای لمونچلو را تعطیل کند.

خواندن کتاب المپیک در کتابخانه‌ی آقای لمونچلو را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام نوجوانان علاقه‌مند به داستان‌های پرهیجان پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب المپیک در کتابخانه‌ی آقای لمونچلو

وقتی چارلز به خانه برگشت، از پدرش شنید که مایهٔ نااُمیدی خانواده است.

چون چیلینگتون‌ها هیچ‌وقت نمی‌بازند؛ مخصوصاً به آدم‌های معمولی و سطح پایینی مثل کایل کیلی.

شش ماه بود که چارلز داشت نقشهٔ انتقام‌گرفتن از کیلی و هم‌تیمی‌هایش را می‌کشید؛ آکیمی هیوزِ عقلِ کل، آقای نابغهٔ کتابخانه یا همان میگوئل فِرناندِز، سیِرا راسِل که یک کِرمِ کتاب به‌حساب می‌آمد و خائن‌ترینِ خائن‌ها یعنی هِیلی دِیلی که قبلاً به‌همراه اَندرو پِکِلمَن توی تیمِ چارلز بود ولی آن‌ها را ترک کرد تا به تیم کایل بپیوندد.

چارلز با ناراحتی زیر لب گفت: «آقای لمونچِلو به من کلک زد! باید کتابخونهٔ مسخره‌ش رو تعطیل کنن.»

هر بار که آگهی‌های کتابخانهٔ لمونچِلو از تلویزیون پخش می‌شد، او همین جمله را زمزمه می‌کرد، اما به دلایلی تماشای آگهی این سنجاب حال‌به‌هم‌زن باعث شد فکری توی ذهنش جرقه بزند.

دکمهٔ مکث تصویر را روی کنترل تلویزیون فشار داد.

«باید جلوی تمام کارای آقای لمونچِلو رو بگیرن.»

این فکر بهتری بود.

شهروندان خوب اَلِکساندریاویل در ایالت اوهایو نباید اجازه می‌دادند که لمونچِلوی دیوانه، اختیار کتابخانهٔ عمومی شهرشان را به‌دست بگیرد.

بله! ذهن چارلز به کار افتاده بود... یک ترفند خیلی عالی: مبارزهٔ عمومی برای برکناری لوییجی لمونچِلوی خطرناک و دیوانه از مدیریت کتابخانه.

چارلز می‌دانست چه کسی باید رهبر این مبارزه باشد: مادرش.

مادر چارلز سابقه‌ای طولانی در راه‌انداختن مبارزه‌های عمومی داشت.