بریده‌های کتاب عروسک‌خانه
کتاب عروسک‌خانه اثر هنریک ایبسن

کتاب عروسک‌خانه

نویسنده:هنریک ایبسن
انتشارات:نشر بیدگل
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۲۰ رأیخواندن نظرات
مقدس‌ترین پیمان یک زن وظیفه‌ش نسبت به شوهرش و بچه‌هاش نیست؟ نورا: من وظایف دیگه‌ای هم دارم که به همون اندازه مقدسن. هلمر: نه وظیفهٔ دیگه‌ای نداری. منظورت کدوم وظایفن؟ نورا: وظایفم نسبت به خودم. هلمر: تو قبل از هر چیزی یه زنِ شوهردار و یه مادری. نورا: دیگه به همچین چیزایی اعتقاد ندارم. من فکر می‌کنم قبل از هر چیزی یه آدمم، همون‌قدر که تو آدمی... یا درهرحال، باید سعی کنم آدم بشم.
☆Nostalgia☆
هلمر: اینم دیگه باید بهت بگم! مگه مقدس‌ترین پیمان یک زن وظیفه‌ش نسبت به شوهرش و بچه‌هاش نیست؟ نورا: من وظایف دیگه‌ای هم دارم که به همون اندازه مقدسن. هلمر: نه وظیفهٔ دیگه‌ای نداری. منظورت کدوم وظایفن؟ نورا: وظایفم نسبت به خودم. هلمر: تو قبل از هر چیزی یه زنِ شوهردار و یه مادری. نورا: دیگه به همچین چیزایی اعتقاد ندارم. من فکر می‌کنم قبل از هر چیزی یه آدمم، همون‌قدر که تو آدمی...
Mitir
هلمر: من حاضر بودم شب و روز با روی باز برات کار کنم، نورا... غم و محرومیت رو به‌خاطر تو تحمل کنم. ولی هیچ مردی شرفش رو فدای کسی که دوستش داره نمی‌کنه. نورا: هزارها زن این‌کارو کرده‌ن.
☆Nostalgia☆
هلمر: جدا بشم... از تو جدا شم؟ نه، نورا، نه، فکرشم نمی‌تونم بکنم. نورا: (به اتاق راست می‌رود.) اینم یه دلیل محکم‌تر که چرا باید جدا شد.
Faezeh ☕
نورا: خیلی باید سبک شده باشی و... خانم لینده: نه، نورا؛ فقط یه‌جورایی خالی‌ام! کسی نمونده که به‌خاطرش زندگی کنم.
|ݐ.الف
ولی هیچ مردی شرفش رو فدای کسی که دوستش داره نمی‌کنه. نورا: هزارها زن این‌کارو کرده‌ن.
کاربر ۲۴۳۶۴۸۲
فقط یه‌جورایی خالی‌ام! کسی نمونده که به‌خاطرش زندگی کنم.
mary
می‌شه بازم یه‌وقتی بیشتر از یه غریبه باشم برات؟ نورا: (کیف سفری‌اش را برمی‌دارد.) آخ، توروالد، اون‌وقت دیگه بزرگ‌ترین معجزه باید اتفاق بیفته... هلمر: این بزرگ‌ترین معجزه چیه؟! نورا: هر دوتامون، تو و من، باید اون‌قدر خودمونو عوض کنیم که... آی‌ی‌ی، توروالد، من دیگه معجزه رو باور ندارم. هلمر: ولی من می‌خوام باور داشته باشم. بگو بهم! اون‌قدر خودمون رو عوض کنیم که...؟ نورا: ... که زندگی مشترکمون بتونه یه زناشویی واقعی بشه. خداحافظ!
mary
کروگستاد: قانون به انگیزهٔ فرد کاری نداره.
Faezeh ☕
خانم لینده: ولی به‌هرحال، می‌گن آدمای مریضن که بیشتر به سرپناهی نیاز دارن. دکتر رَنک: (شانه بالا می‌اندازد.) آها، بفرما! همین نظره که از جامعه یه مریض‌خونه می‌سازه.
Faezeh ☕

حجم

۱۰۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

حجم

۱۰۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

قیمت:
۵۲,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد