بریدههایی از کتاب اسکی روی شیروانیها
۴٫۰
(۲۳)
زندگی
ایستادن در برابر بادها نیست
کنار آمدن با بادهاست
13
بهار میآید
عکسها
پُر از خرگوش میشوند
بالکنها پُر از گنجشک
توفان
نسیم میشود و
نسیم
شانهای برای علفزار
بهار میآید
دنیا عوض میشود
اما آمدن بهار مهم نیست
مهم
شکفتن گلها در رویاهای توست.
ꪑꪮꫝꪖꪑꪑꪖᦔ ꪑꪖꫝᦔ𝓲
همهچیز را از نو ساخت
هیچ بادی
لانهٔ پرندگان را
دوباره سر جایش نمیگذارد.
sarahoosh
چشمهایم بارانیست
در حسرت تو
sama
دعا میکنم
که باد با احترام از کنار گلهایش بگذرد
و نان و رویا
همیشه در سفره و پنجرهاش باشد
دعا میکنم که دعایم
آفتابی باشد بر فراز روزهای برفیاش.
آمین
Pooria Mardani
حال آدمی را دارم
که میخواهد به همسر مُردهاش تلفن کند
اما نمیکند
چرا که بهخوبی میداند
در بهشت گوشیها را برنمیدارند...
Gloria
دور آتش ایستادهایم
اما در دلهایمان برف میبارد.
721
باید شعری تازه گفت
آهنگی تازه نواخت
باید در چوبی این باغها را
که در رویاهایمان شکل گرفتهاند
روبهشهر باز کرد
باید
همهچیز را از نو ساخت
هیچ بادی
لانهٔ پرندگان را
دوباره سر جایش نمیگذارد.
نیلوفر🍀
هر چیزی میتواند
از هر چیزی شروع شود
sarahoosh
نه آنجا به ما خوش گذشت
نه اینجا
اسم دربهدریها را سفر گذاشتهاند
با چمدانی
سنگین از آرزوها
در آوارگیها پیر میشویم!
از غربتی
به غربتی دیگر رفتن سفر نیست
حرکت ناگزیر باد است
از شهری به شهر دیگر.
Gloria
دلم برای تو تنگ شده است
اما نمیدانم چهکار کنم
مثل پرندهای لالم
که میخواهد آواز بخواند و نمیتواند.
(:Ne´gar:)
باید
همهچیز را از نو ساخت
هیچ بادی
لانهٔ پرندگان را
دوباره سر جایش نمیگذارد.
ayda
چمدانم را میبندم
بیهیچ دلهرهای
دیگر نه این درخت توت
میتواند مانع شود
و نه این آفتابِ لنگرانداخته
در پنجرهها
وقتی تو نباشی
چهقدر راحت میشود از اینجا رفت.
fatemeh
دلم برای تو تنگ شده است
اما نمیدانم چهکار کنم
آرام میگریم
حال آدمی را دارم
که میخواهد به همسر مُردهاش تلفن کند
اما نمیکند
چرا که بهخوبی میداند
در بهشت گوشیها را برنمیدارند...
sama
با مُردهها درگیر نشو
زندگی از یادت میرود!
13
شب غمگین
شهر در خواب
و کوچهها
مثل راهروهای زندان بهنظر میرسند
همهچیز دلهرهآور است
اینگونه که تاریکی
در اشیا نفوذ میکند
فردا خورشید
روز پُرکاری خواهد داشت.
کرم کتاب
مهمانی
مهمانی تمام شده
اما مهمانان
همچنان در حیاط ایستادهاند
هیچکس دوست ندارد
به تنهاییاش برگردد
ماشینها
در تاریکی پارک شدهاند...
キラキラ
ای پرندهٔ زیبا
زخم بالت را که میبستم
عاشقت شدم
نباید اینقدر بیرحمانه دور میشدی
بیپروبالم من
آسمانبهآسمان
چگونه دنبالت بگردم؟
ای پرندهٔ زیبا
اسیر زیباییات شدهام
مرا به قفس انداختهای!
Pooria Mardani
وقتی شعبدهباز
از کلاه خرگوش درمیآورد
یعنی خرگوش درمیآورد
به شعبدهبازی نه
به خرگوش نگاه کن!
وقتی زنی گریه میکند
یعنی گریه میکند
به نقشههایش نه
به اشکهایش فکر کن
حتماً که نباید
شعبدهباز از کلاه فیل درآورد
و یا زن
بعد از گریهاش بمیرد!
13
نه درختان کج روییدهاند
نه ساختمانها کج شدهاند
فقط تو زمین خوردهای
تو زمین خوردهای و
سرت گیج میرود...
مرگ را بپذیر!
نظم دنیا تو را کنار گذاشت.
Gloria
حجم
۴۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۹۹ صفحه
حجم
۴۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۹۹ صفحه
قیمت:
۲۳,۵۰۰
۱۱,۷۵۰۵۰%
تومان