بریدههایی از کتاب اسکی روی شیروانیها
۴٫۰
(۲۳)
دیگر منتظر کسی نیستم
هر که آمد
ستاره از رویاهایم دزدید
هر که آمد
سفیدی از کبوترانم چید
هر که آمد
لبخند از لبهایم برید
منتظر کسی نیستم
از سر خستگی در این ایستگاه نشستهام!
sarahoosh
کسی در من دیوانه شده
من از او میترسم.
khazar
کافیست
دعوایی جزئی شکل بگیرد
رکیکترین
دشنامها را میدهند
آدمهای بهظاهر مؤدب.
A~
مهمانی تمام شده
اما مهمانان
همچنان در حیاط ایستادهاند
هیچکس دوست ندارد
به تنهاییاش برگردد
sarahoosh
فهمیدم که خواهد رفت
مانعش نشدم
اگر در را میبستم از پنجره میرفت
zahra
ای پرندهٔ زیبا
زخم بالت را که میبستم
عاشقت شدم
نباید اینقدر بیرحمانه دور میشدی
بیپروبالم من
آسمانبهآسمان
چگونه دنبالت بگردم؟
ای پرندهٔ زیبا
اسیر زیباییات شدهام
مرا به قفس انداختهای!
امیررضا
اگر در باز بود میرفتم
اگر سد میشکست
جاری میشدم
اگر قفسی در کار نبود
میپریدم
زندانی که باشی
گاه مثل انسان میاندیشی
گاه مثل آب
گاه مثل پرنده
نیلوفر🍀
دعا میکنم که دعایم
آفتابی باشد بر فراز روزهای برفیاش.
آمین
یا ربالعالمین!
MKS
آدمی بودن غمانگیز است
وقتی هوای آسمان به سرت بزند و
بال نداشته باشی
ꪑꪮꫝꪖꪑꪑꪖᦔ ꪑꪖꫝᦔ𝓲
رفتن علت نیست
معلول تمام ماندنهاییست
که گوشهٔ اتاق فرسوده میشوند
sarahoosh
از تو دور شدم
مثل ابر از دریا
اما هر جا رفتم باریدم!
zahra
دیگر منتظر کسی نیستم
هر که آمد
ستاره از رویاهایم دزدید
هر که آمد
سفیدی از کبوترانم چید
هر که آمد
لبخند از لبهایم برید
منتظر کسی نیستم
از سر خستگی در این ایستگاه نشستهام!
zahra
دلم برای تو تنگ شده است
اما نمیدانم چهکار کنم
مثل پرندهای لالم
که میخواهد آواز بخواند و نمیتواند.
zahra
نیمی آتشم
نیمی باران
اما بارانم، آتشم را خاموش نمیکند.
Pooria Mardani
زخم بالت را که میبستم
عاشقت شدم
نباید اینقدر بیرحمانه دور میشدی
بیپروبالم من
آسمانبهآسمان
چگونه دنبالت بگردم؟
khazar
بهار
بهار میآید
عکسها
پُر از خرگوش میشوند
بالکنها پُر از گنجشک
توفان
نسیم میشود و
نسیم
شانهای برای علفزار
بهار میآید
دنیا عوض میشود
اما آمدن بهار مهم نیست
مهم
شکفتن گلها در رویاهای توست.
vafa
من از دقت او در تماشای کوچ درناها
فهمیدم که خواهد رفت
مانعش نشدم
اگر در را میبستم از پنجره میرفت
دستهایش سفیدتر شده بودند
میتوانستند به بال بدل شوند
به شکل رفتن درآمده بود
به شکل دور شدن ماه از پنجره
به شکل پرواز پرنده
از لبهٔ پاییز
به شکل محو شدن رنگ از چهره در وقت ترس.
دنیا
دیگر منتظر کسی نیستم
هر که آمد
ستاره از رویاهایم دزدید
هر که آمد
سفیدی از کبوترانم چید
هر که آمد
لبخند از لبهایم برید
منتظر کسی نیستم
از سر خستگی در این ایستگاه نشستهام!
دنیا
وقتی تو نباشی
چهقدر راحت میشود از اینجا رفت.
khazar
کفتربازی که
کفترش دیر کرده
راحت به خواب نمیرود!
sarahoosh
حجم
۴۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۹۹ صفحه
حجم
۴۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۹۹ صفحه
قیمت:
۲۳,۵۰۰
۱۱,۷۵۰۵۰%
تومان