بریدههایی از کتاب درمان شوپنهاور
۴٫۱
(۳۱۵)
اصول مستحکم جهانبینی ما، و همچنین ژرفا و سطوح آنها، در سالهای کودکی پایهریزی میشود.
faezehswifti
نابغه، همانند تیراندازی است که هدفی را با تیر میزند که سایر افراد، قادر نیستند آن را ببینند.
faezehswifti
اگر رازی را نهفته نگهدارم، زندانی من میشود؛ اگر افشا کنم، من زندانی آن میشوم. آرامش، میوه درخت سکوت است
کاربر ۲۱۱۷۷۷۲
آنچه با منطق به دست نیاید، به فرمان منطق عمل نمیکند. »
کاربر ۲۱۱۷۷۷۲
ــ افلاطون نتیجه گرفته که عشق، درون فردی میشکفد که عاشق است، نه درون فردی که عاشق او میشوند.
کاربر ۲۱۱۷۷۷۲
هنگامی که دلیلی برای شاد بودن وجود دارد، چهره دنیا پر از لبخند است و زمانی که اندوه بر انسان غلبه میکند، چهره دنیا، تیره و تار و محزون میشود.
saeid
دیروز و فردا، وجود ندارند. یادگارهای گذشته و آرزوها و امیدهای آینده، جز تشویش و اضطراب، همراه نمیآورند. مسیر دستیابی به تعادل. از مشاهده زمان حال میگذرد. باید بدون نگرانی، آگاهی خود را در رودخانه شناور کنیم و به پایین بفرستیم.
f.z
هیجان و خلسه در مهرورزی. همین! این جوهره واقعی و محور همه رویدادها، همان هدف و مقصد نهایی همه هستی است.
کاربر ۲۱۱۷۷۷۲
به زندگی ادامه میدهیم، درست به همان شیوه دمیدن بر حباب صابون، در حالی که تردیدی نداریم سرانجام خواهد ترکید.
LiLy !
با مسیر بازگشتناپذیر زندگی، نمیتوان شوخی کرد.
Morteza Rahmani
«انسان در اصل، هرگز شاد نیست، بلکه همه عمر، در تلاش برای رسیدن به شرایطی است که تصور میکند برایش شادی میآورد و به ندرت به چنین هدفی دست مییابد و اگر هم دست یابد، پیآمدی جز ناامیدی، ناکامی، شکست، و بدون بادبان به ساحل رسیدن، ندارد. در آن صورت، میان شاد بودن یا بدبخت بودن، هیچ تفاوتی نیست، زیرا زندگی او، تنها لحظهای در حال حاضر بوده که آن هم خیلی زود از بین رفته و به پایان رسیده است. »
azar
انسان، ارباب سرنوشت خویش است و خودش تنهایی و انزوا را برمیگزیند، نه اینکه توسط تنهایی برگزیده شود
azar
نیچه تفاوت انسان و گاو را در این میدانست که گاو میداند چگونه باید فارغ از هراس، در زمان مقدس حال، بدون احساس سنگینی بارهای زمان گذشته و بیخبر از وحشتهای زمان آینده زندگی کند، در حالی که انسان بیچاره، چنان اسیر زمان گذشته و آینده است که تنها میتواند لحظاتی کوتاه در زمان حال پرسه بزند. نیچه همچنین راجع به دلیل حسرت خوردن انسان به دوران طلایی کودکی میگفت، چون روزهایی فاقد نگرانی و سنگینی آوار زمان گذشته و اندوه زمان آینده بودند.
ساسان شریفی
چرا پس از هجوم سراسری سرطان، به فکر خوب زندگی کردن افتادهاند.
azar
«در سفری دریایی، کشتی در جایی لنگر میاندازد. انسان از کشتی بیرون میرود تا نفس تازه برآورد و گیاه و صدف گرد بیاورد. ولی همواره باید ذهن خود را از کشتی دور نکند و پیوسته مراقب فراخوان ناخدا باشد. باید از آن فراخوان اطاعت، همه کارها را رها، و برای بازگشت به کشتی عجله کند. اگر دیر برسد، با او همچون گوسفند رفتار میکنند. او را با ریسمان میبندند و به داخل انبار میاندازند! زندگی انسان نیز اینگونه است. اگر به جای گیاه و صدف، همسر و فرزند قرار گیرند، برای محافظت از آنها هیچ مانعی وجود نخواهد داشت. ولی هرگاه خداوند، انسان را فرا بخواند، باید به سوی او بدود، همه آنها را بگذارد و به پشت سر نیز ننگرد. اگر در دوران کهنسالی باشد، نباید زیاد از کشتی دور شود، زیرا امکان دارد آمادگی کافی برای بازگشت سریع، نداشته باشد. »
azar
زیستن در ناامیدی به بهانه فانی بودن زندگی، یا به بهانه اینکه هدف درونی والاتری وجود ندارد، ناسپاسی ناشی از بیخردی است
کاربر ۳۱۴۸۹۷۰
مگر انسان غیر از لحظات شگفتانگیز و مقدس میان بودن و خودآگاهی، چه دارد؟
کاربر ۳۱۴۸۹۷۰
از منظر ابدیت، هیچ موضوعی اهمیت ندارد و همه پدیدهها، گذرا محسوب میشوند.
Raha1300
درست زندگی کن و مطمئن باش که ویژگیهای خوب تو، حتی اگر از آنها آگاهی نداشته باشی، به سایر افراد منتقل و در آنها جاری خواهد شد
Raha1300
هیچکس نمیتواند فرد دیگری را ناراحت کند، بلکه خود فرد، آرامش خود را برهم میزند..
هیلدا
حجم
۳۵۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۴۲۴ صفحه
حجم
۳۵۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۴۲۴ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
۴۱,۳۰۰۳۰%
تومان