بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب درمان شوپنهاور | صفحه ۱۵ | طاقچه
تصویر جلد کتاب درمان شوپنهاور

بریده‌هایی از کتاب درمان شوپنهاور

۴٫۱
(۳۱۵)
برای آرزوها باید مرز قائل شد، اشتیاق را مهار کرد، بر خشم چیره شد و همواره این واقعیت را به ذهن سپرد که هرکس، تنها می‌تواند به بخش بسیار اندکی از آنچه داشتنش ارزشمند است، دست یابد.
دانور🌱
مرگ، یعنی ناممکن شدن هر امکان دیگر.
دانور🌱
انسانهای شاد، هرگز جز به دنبال تنهایی نمی‌روند.
دانور🌱
آنچه مرا می‌راند، نه در قلب و درون تو، که در وجوه بیرونی مثل عقیده، قضاوت، و رفتار است.
دانور🌱
مشاهده این واقعیت که انسان چگونه همزمان با زندگی ملموس خود، همواره زندگی دومی در عالم معنا دارد، خارق‌العاده است.
دانور🌱
آرزو، رضایت ناپایدار، و آرزوهای دیگر
دانور🌱
بیشتر رنجهای انسان، ناشی از جذب شدن به سوی آرزوها و امیال است
دانور🌱
«برای سامان دادن به کار خویش، باید از رمز و راز کار سایرین آگاه شوی! »
دانور🌱
شب معمولی را با چرتهای کوتاهی می‌گذراند که هرگز به ژرفای قلمرو آرامش‌بخش امواج دلتا نمی‌رسید. همان چرتهای کوتاه، با بیداریهای مکرر، چنان رؤیاها را از هم می‌گسلاند که اغلب اوقات، از رفتن به بستر نیز می‌ترسید. او نیز همچون همه افرادی که دچار بی‌خوابی می‌شوند، هر بامداد پس از خروج از بستر، احساس می‌کرد بسیار کمتر از میزان مورد نیاز خوابیده
imaanbaashtimonfared
آرتور در هیچ دوره‌ای از زندگی، به مذهب متوسل نشد. ایمان و اعتقاد زیادی نداشت، ولی در نوجوانی امیدوار بود با اعتقاد به وجود خدا، بتواند از وحشت هستی و زندگی بگریزد
imaanbaashtimonfared
«واضح، دارای نظم کامل، قدرتمند، آراسته، فاقد تناقض، بدون خطا، درخشان، پراحساس، باشکوه، سبکبال، و غیرقابل مقایسه با سایر واژگان به کار رفته در تاریخ فلسفه آلمان»
imaanbaashtimonfared
هرگاه نیمه‌شب از خواب می‌پریم، دشمنانی که چندین سال پیش از ما شکست خورده‌اند، بازمی‌گردند و به سراغ ما می‌آیند.
ایرلیا
از سنه‌کا هم چنین نقل می‌شود: «هیچ انسانی، طعم واقعی زندگی را احساس نخواهد کرد، مگر زمانی که برای ترک کردن آن، آمادگی داشته باشد».
BookishFateme
ــ مرگ که دربرگیرنده همه علایق است، همیشه و در همه‌جا حضور دارد. سقراط آشکارا می‌گوید: «اگر می‌خواهی خوب زندگی کردن را بیاموزی، باید خوب مردن را یاد بگیری».
BookishFateme
که هرچه دلبستگیهای انسان بیشتر باشد، زندگی برای او سخت‌تر و رنجی که برای جدا شدن از آن دلبستگیها می‌برد، بسیار شدیدتر می‌شود. شوپنهاور و بودا هر دو باور دارند که انسان باید خود را از دلبستگیها جدا کند و...
shirin
هیچکس نمی‌تواند فرد دیگری را ناراحت کند، بلکه خود فرد، آرامش خود را برهم می‌زند...
shirin
«... فلسفه، جاده‌ای در ارتفاعات کوهستان و دورافتاده است که هرچه انسان در آن بالاتر می‌رود، جاده را متروکتر می‌یابد. هرکس در این جاده گام می‌گذارد، هرگز نباید هراسی به دل راه دهد، بلکه باید همه احساسات را پشت سر نهد و با شجاعت در برف زمستان، راه بگشاید. در آن صورت، خیلی زود، دنیا را زیر پای خویش می‌بیند. لکه‌های ناهموار جهان، همتراز می‌شود و دیگر هیچ صدای گوشخراشی شنیده نمی‌شود. از آنجا گردی دنیا را آشکارا خواهد دید. همواره در هوای پاک و سرد کوهستان می‌ماند و هنگامی که همگان در شب مرده گرفتار مانده‌اند، او به خورشید می‌نگرد... »
Fateme Nahavandi
هنگامی انسان به بیهودگی افکار تکراری گذشته پی می‌برد که دیگر وجود نداشته باشند.
Fateme Nahavandi
هنگامی انسان به بیهودگی افکار تکراری گذشته پی می‌برد که دیگر وجود نداشته باشند.
Fateme Nahavandi
شوپنهاور با پرهیز از نزدیک شدن به دنیای آرزوها و پیوند با اذهان اندیشمندان بزرگ تاریخ و روی آوردن به اندیشه‌های ژرف مربوط به زیبایی‌شناسی، چنین کرد
کاربر ۵۶۳۹۴۴۲

حجم

۳۵۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۴۲۴ صفحه

حجم

۳۵۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۴۲۴ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
۴۱,۳۰۰
۳۰%
تومان