بریدههایی از کتاب درمان شوپنهاور
۴٫۱
(۳۱۵)
اگر همه نیازها به محض احساس شدن، برآورده شوند، انسان چگونه میتواند زندگی خود را پر کند و وقت بگذراند؟ اگر بنا به فرض، انسان را به آرمانشهر، مکانی که امکان رویش خودکار، یافتن معشوق در همهجا، فقدان مشکل در حفظ معشوق و کباب شدن کبوتر حین پرواز وجود دارد، میبردند، از مواجهه با ملال و یکنواختی، یا خود را حلقآویز میکرد و میمرد، یا میجنگید، همنوع را خفه میکرد و میکشت و در نتیجه رنجی بیشتر از آنچه طبیعت امروز برای او تدارک دیده است، متحمل میشد.
کاربر ۴۲۸۲۲۲۹
کسی در ساحل ایستاده و از مشاهده تلاش غریقی برای نجات یافتن، لذت میبرد و میگوید مشاهده بدبختیهایی که به سراغ ما نیامدهاند، موجب مسرت میشود. آیا نمیتوان این موضوع را نیرویی تأثیرگذار بر درمان گروهی دانست؟
لیلی مهدوی
اغلب انسانها هنگامی که در انتهای عمر، به گذشته نگاهی میاندازند، متوجه میشوند که زندگی ناپایداری را گذراندهاند. هنگامی که میبینند آنچه را از دست دادهاند، بدون اینکه ارزش آن را بدانند یا از آن لذت ببرند، جز زندگی نبوده، دچار شگفتی میشوند. چنین انسانی، فریب خورده از امید واهی، رقصان به آغوش مرگ
کاربر ۴۳۵۰۳۴۸
مردی که از ثروت درونی برخوردار باشد، توقعی جز این از دنیای بیرون ندارد که مزاحم اوقات فراغت او نشود و اجازه بدهد از ثروت درونی، یا همان نیروی زیاد تفکر خود لذت ببرد.
مانی
دارایی درونی انسان، هرچه بیشتر باشد، از سایر افراد، کمتر میخواهد.
مانی
انسان عاقل، نباید زندگی خود را صرف کسب محبوبیت بکند. چنین هدفی، پوچ است.
مانی
اغلب انسانها هنگامی که در انتهای عمر، به گذشته نگاهی میاندازند، متوجه میشوند که زندگی ناپایداری را گذراندهاند. هنگامی که میبینند آنچه را از دست دادهاند، بدون اینکه ارزش آن را بدانند یا از آن لذت ببرند، جز زندگی نبوده، دچار شگفتی میشوند. چنین انسانی، فریب خورده از امید واهی، رقصان به آغوش مرگ میرود.
مانی
بیشتر رنجهای انسان، ناشی از جذب شدن به سوی آرزوها و امیال است. به محض برآورده شدن یکی از آنها، لحظاتی احساس لذت و رضایت میکند، ولی خیلی زود، ملال به سراغ او میآید و تا برآورده شدن یکی دیگر از آرزوها، از بین نمیرود.
مانی
قابل بخشش نبودن، احساس مسؤولیت را خارج از فرد نگهمیدارد، ولی نبخشیدن، مسؤولیت را بر عهده فردی که نمیخواهد ببخشد، میگذارد.
marjan
ــ هیچ انگیزهای برای ازدواج کردن ندارم، چون مرا نگران میکند.
ــ چرا چنین است؟
ــ چون همسرم به من خیانت خواهد کرد و من دچار حسادت خواهم شد.
ــ به چه دلیلی با این همه اطمینان از خیانت میگویید؟
ــ چون خود را سزاوار خیانت میدانم.
ــ چرا؟
ــ چون ازدواج کردهام.
marjan
هرچه میزان هوش بالاتر باشد، شدت بیشتری از رنج را باید تحمل کرد.
marjan
اگر نخواهیم آلت دست هر فرد پست؛ و مورد استهزای هر فرد تهیمغزی باشیم، نخستین اصل، رعایت احتیاط و غیرقابل دسترس بودن است.
marjan
اگر رازی را نهفته نگهدارم، زندانی من میشود؛ اگر افشا کنم، من زندانی آن میشوم. آرامش، میوه درخت سکوت است.
marjan
اغلب اوقات، انسان عاشق کسی میشود که منطق، اجتناب از او را توصیه میکند، ولی ندای عقل، همواره در برابر نیروی شهوات، فاقد توانایی کافی است.
marjan
دارایی درونی انسان، هرچه بیشتر باشد، از سایر افراد، کمتر میخواهد.
marjan
هیچ سخنی بر زبان نیاوردن، بسیار بهتر از انجام دادن گفتگوهایی بیهوده و خستهکننده، یا همان گفتگوی معمول میان افراد دوپا، است.
Parinaz
اگر رازی را نهفته نگهدارم، زندانی من میشود؛ اگر افشا کنم، من زندانی آن میشوم. آرامش، میوه درخت سکوت است.
Parinaz
رنجهای بزرگ، احساسات مربوط به رنجهای کوچکتر را از بین میبرند. برعکس، در غیبت رنجهای بزرگ، حتی کوچکترین دردسر و مزاحمت، عذابی بزرگ همراه دارد.
Parinaz
سقراط آشکارا میگوید: «اگر میخواهی خوب زندگی کردن را بیاموزی، باید خوب مردن را یاد بگیری»
marjan
کار، هراس، سختکوشی، و گرفتاری، سرنوشت همه انسانها در مدت زندگی است. اگر همه نیازها به محض احساس شدن، برآورده شوند، انسان چگونه میتواند زندگی خود را پر کند و وقت بگذراند؟
Elham khodadadi
حجم
۳۵۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۴۲۴ صفحه
حجم
۳۵۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۴۲۴ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
۴۱,۳۰۰۳۰%
تومان