بریدههایی از کتاب درمان شوپنهاور
۴٫۱
(۳۱۵)
سرها را خم کنیم، در برابر قوانین و رمز و رازهای ظریف طبیعت، کلاه از سر برداریم، و سپس به دنبال زندگی کردن برویم.
دانور🌱
زیستن در ناامیدی به بهانه فانی بودن زندگی، یا به بهانه اینکه هدف درونی والاتری وجود ندارد، ناسپاسی ناشی از بیخردی است.
دانور🌱
تنها موهبت گرانبهای هستی، مقدس و شایسته احترام است.
دانور🌱
با گذشت چندین سال، سده، و هزاره، سرسختانه در پی انکار فانی بودن، حتی به صورت موقت، بودهایم.
دانور🌱
شوپنهاور میگوید سرنوشت زن بسیار جذاب نیز همچون مرد بسیار عاقل و باهوش، تنها زندگی کردن است، چون سایر افراد، از شدت حسادت کور میشوند و نمیخواهند فرد برتر از خود را ببینند. بنابراین چنین زن و مردی، هرگز دوست صمیمی همجنس ندارند.
imaanbaashtimonfared
بیماران حاضر در جلسات گروهدرمانی، دچار تغییراتی شگرف میشوند، ولی سایر اعضای گروه، آنها را در همان نقش پیشین میبینند. چنین رویدادی در نهاد خانواده هم شکل میگرفت. تعداد زیادی از بیماران درمانشده در مواجهه با اعضای خانواده، وضعیت را جهنمی مییافتند و مجبور میشدند در مقابل فرو رفتن به درون همان نقش پیشین، موضعی دفاعی اتخاذ و نیروی زیادی صرف کنند تا به پدر، مادر، خواهر و برادر خود بفهمانند که واقعا تغییر کردهاند.
شادی دانشمندی
دارایی درونی انسان، هرچه بیشتر باشد، از سایر افراد، کمتر میخواهد
zara
همان لحظهای که میریام را در کلاس دهم دید، عاشق شد، ولی در عین حال، او را مانعی در برابر دستیابی به انبوه زنانی میدانست که احساس میکرد حق دارد از وجود آنها متلذذ شود.
zara
مرگ که دربرگیرنده همه علایق است، همیشه و در همهجا حضور دارد. سقراط آشکارا میگوید: «اگر میخواهی خوب زندگی کردن را بیاموزی، باید خوب مردن را یاد بگیری». از سنهکا هم چنین نقل میشود: «هیچ انسانی، طعم واقعی زندگی را احساس نخواهد کرد، مگر زمانی که برای ترک کردن آن، آمادگی داشته باشد».
shirin
هستی انسان، جز چرخه پایانناپذیر خواستن، برآوردن، دچار ملال شدن و دوباره خواستن، چیست؟
Fateme Nahavandi
«انسان در اصل، هرگز شاد نیست، بلکه همه عمر، در تلاش برای رسیدن به شرایطی است که تصور میکند برایش شادی میآورد و به ندرت به چنین هدفی دست مییابد و اگر هم دست یابد، پیآمدی جز ناامیدی، ناکامی، شکست، و بدون بادبان به ساحل رسیدن، ندارد. در آن صورت، میان شاد بودن یا بدبخت بودن، هیچ تفاوتی نیست، زیرا زندگی او، تنها لحظهای در حال حاضر بوده که آن هم خیلی زود از بین رفته و به پایان رسیده است. »
Fateme Nahavandi
«رستگاری را در آن میدانم که عبارات (چنان بود) را به (چنان خواستم)، برگردانم».
Fateme Nahavandi
زیستن در ناامیدی به بهانه فانی بودن زندگی، یا به بهانه اینکه هدف درونی والاتری وجود ندارد، ناسپاسی ناشی از بیخردی است.
Fateme Nahavandi
با هر نفسی که برمیآوریم، مرگ را که پیوسته در پی ضربه زدن به انسان است، به عقب میرانیم، هرچند که در نهایت، مرگ باید به پیروزی دست یابد، زیرا از لحظه تولد، سرنوشت ما را رقم میزند و با طعمهای که در اختیار دارد، تنها مدتی کوتاه، پیش از بلعیدن آن، بازی میکند. در عین حال، ما با علاقه زیاد و نگرانی فراوان، تا حدی که میتوانیم، به زندگی ادامه میدهیم، درست به همان شیوه دمیدن بر حباب صابون، در حالی که تردیدی نداریم سرانجام خواهد ترکید.
Fateme Nahavandi
هایدگر باور دارد که نتیجه گرفتار شدن در شیفتگی روزانه، از دست رفتن آزادی و اسیر شدن گوسفندوار است.
کاربر ۵۶۳۹۴۴۲
تنها راه حفظ برتری در روابط انسانی، حفظ استقلال فردی است.
کاربر ۵۶۳۹۴۴۲
آنچه را دشمن نباید بداند، به دوست نگویید.
همه روابط شخصی را رمز و رازی پنهان برای خود نگهدارید و با سایر افراد حتی دوستان صمیمی در میان نگذارید. هر موضوع بیاهمیتی که راجع به ما بدانند، با تغییر شرایط، تبدیل به نقطه ضعف ما میشود.
عدم پذیرش احساساتی همچون عشق و نفرت، نیمی از خرد جهان به حساب میآید. نیم دیگر خرد، حرف نزدن و باور نکردن است.
مادر سلامت و امنیت، بیاعتمادی است. ضربالمثلی فرانسوی نیز، این باور را تأیید میکند.
کاربر ۵۶۳۹۴۴۲
به محض برآورده شدن یکی از آنها، لحظاتی احساس لذت و رضایت میکند، ولی خیلی زود، ملال به سراغ او میآید و تا برآورده شدن یکی دیگر از آرزوها، از بین نمیرود. شوپنهاور این ویژگی را در انسانها، چنین توصیف میکند: آرزو، رضایت ناپایدار، و آرزوهای دیگ
کاربر ۵۶۳۹۴۴۲
اگر چنین است، اجازه میخواهم نکته دیگری را هم بگویم کرکگور به توصیف افرادی همت گماشته که مستغرق در ناامیدی مضاعف میشوند. یعنی در اوج ناامیدی، چنان خود را فریب میدهند که متوجه حضور احساس ناامیدی نمیشوند. شاید شما هم مبتلا به ناامیدی مضاعف باشید. بیشتر رنجهای انسان، ناشی از جذب شدن به سوی آرزوها و امیال است.
کاربر ۵۶۳۹۴۴۲
«در مقابل همه بیخردیها، کاستیها و پلیدیهای انسانی، باید گذشت نشان دهیم و به یاد داشته باشیم که آنچه میبینیم، در واقع همان بیخردیها، کاستیها و پلیدیهای خود ما محسوب میشود، زیرا این کاستیها در ذات انسان وجود دارد و ما نیز به آن تعلق، و آن را در درون خویش، نهفته داریم. نباید از سایر افراد، تنها به دلیل دارا بودن چنین پلیدیهایی، به این بهانه آزرده شویم که هنوز در ما پدیدار نشدهاند. »
شیوا
حجم
۳۵۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۴۲۴ صفحه
حجم
۳۵۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۴۲۴ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
۴۱,۳۰۰۳۰%
تومان