بریدههایی از کتاب بی حد و مرز
۳٫۷
(۶۳۵)
به خود زمانِ کافی بدهید
مطمئن شوید زمانِ کافی برای واردشدن به جریان در نظر گرفتهاید. معمولاً باورِ عموم این است که وقتی شرایط برقرار هستند، رسیدن به حالتِ جریان ۱۵ دقیقه زمان میبرد و اینکه نزدیک به ۴۵ دقیقه طول میکشد تا به بیشترین حالت بهرهوری برسید. آزادکردن نیم ساعت از وقتتان به شما اجازهٔ انجام هیچ کاری را نخواهد داد. طوری برنامهریزی کنید که حداقل ۹۰ دقیقه و در بهترین حالت دو ساعتِ کامل زمان داشته باشید.
sarah khodaie
عوامل حواسپرتی را حذف کنید
پیش از این، دربارهٔ اهمیتِ کمکردن عوامل حواسپرتی سخن گفتیم. اگر قرار باشد به حالتِ جریان برسید، حذف عواملِ حواسپرتی بسیار ضروری است. اگر در زمان انجام کاری حواستان پرت شود، ممکن است تا بیست دقیقه طول بکشد که دوباره آن را به کاری معطوف کنید که انجام میدادید. چطور میتوانید به حالتِ جریان وارد شوید اگر مدام در حالِ آغاز به کارِ مجدد باشید، چون پیامی در تلفن همراه حواستان را پرت کرده یا اینکه فقط میخواستهاید یک لحظه پیش از بازگشتن سر کار، به رسانههای اجتماعی نگاهی بیندازید؟ بنابراین همهچیز را کنار گذاشته و کاملاً بر کاری که انجام میدهید، تمرکز کنید.
sarah khodaie
اهدافِ مشخصی داشته باشید
یکی از مؤثرترین بازدارندگانِ جریان، فقدان شفافیت است. اگر ندانید سعی دارید به چهچیزی دست پیدا کنید، احتمال دارد پیداکردن مأموریتی، مانع از جریان شود. یکی از دوستانِ رماننویسِ من، دقیقاً به همین دلیل همواره طرحِ داستانِ رمانهایش را از نوشتهٔ اصلی جدا میکند. از نظر وی، نوشتنِ طرح داستان کاری دشوار با هیجان و مقدمهٔ بسیار است در حالی که وی از انتخابِ واژههای صحیح برای داستانهایش و زندهکردن شخصیتهای داستان لذت بسیاری میبرد. با نوشتنِ طرح داستان از قبل، وی دقیقاً میداند هر روز میخواهد چه بنویسد و مدام بهمدت چندین ساعت در جریانِ کار غرق میشود.
بنابراین بهمحض اینکه زمانش را مشخص کردید، به خود هدفی مشخص بدهید که از آن زمان چطور باید استفاده کنید. اگر مأموریتی برای خود تعیین کنید و از دستیابی بدان خوشحال باشید، احتمالاً متوجه میشوید در آن مأموریت کاملاً غرق شدهاید.
sarah khodaie
چندوظیفهایبودن بهمعنای بیحدومرزبودن نیست. در واقع تحقیقات بارها نشان دادهاند کسانی که چند کار را با هم انجام میدهند، کارایی بسیار کمتری از کسانی دارند که همواره روی یک وظیفه تمرکز میکنند. نظر به آنچه اکنون دربارهٔ جریان میدانید واضح است که چندوظیفهایبودن، دشمنِ خونیِ این احساس است. شما هرگز نمیتوانید به حالتِ جریان وارد شوید و تکنوازیِ فوقالعاده یا ارائهای بینظیر داشته باشید، اگر همزمان با همکاران خود نیز صحبت کنید، یادداشتِ سریعی برای دوستتان بفرستید و ایمیلهای شرکت را بخوانید. تنها راه پیروزی بر چندوظیفهای این است که آن را کاملاً نادیده بگیرید. برنامهٔ خود را از همهچیز پاک کرده و وارد جریان شوید.
sarah khodaie
برای حواسپرتیهای خود زمان تعیین کنید
خاموشکردن تلفن همراه و ایمیلتان وقتی لازم است تمرکز کنید، شاید مشکل باشد اما اگر بتوانید خود را راضی به این کار کنید، فوقالعاده خواهد بود. این کار، تقریباً ساده است. آنچه مشکلتر خواهد بود، این است که نگذارید نگرانیها و وظایف بر سر راه کاری قرار بگیرند که سعی دارید در آن لحظه انجام دهید. اینکه آنها را نگرانی و وظیفه میدانید، دلیلی دارد و همین باعث میشود بیرونراندنشان از ذهنتان مشکلتر شود. همانطور که گفتیم، رسیدگی به یکی از دغدغههایتان یکی از راههای دستوپنجهنرمکردن با این موضوع است اما موقعیتهایی هستند که چنین امکانی برایتان فراهم نمیشود. در این مواقع، باید زمانی مشخص را در برنامهٔ خود در نظر بگیرید تا این نگرانی و مسئولیتها را بررسی کنید. به عبارتِ سادهتر «بعداً به این موضوع فکر میکنم» باعث نمیشود آن نگرانی بیست دقیقهٔ بعد دوباره به ذهنتان نیاید، اما شاید گفتنِ «ساعتِ ۴: ۱۵ به این موضوع فکر میکنم.» مؤثر واقع شود.
شروعِ کوییک
زمانِ حواسپرتی بعدی خود را برنامهریزی کنید.
sarah khodaie
کاری را که موجبِ اضطراب شما شده است، تمام کنید
در بخشِ تعویق، دراینباره صحبت کردیم. همانطور که همه میدانیم، چیزهایی که روی ذهنمان سنگینی میکنند آنقدر همانطور میمانند تا بالاخره آنها را رفع کنیم. اگر در تمرکز مشکل دارید یا ذهنتان در یک زمان در جاهای مختلف پرسه میزند، احتمالاً دلیلش این است که باید کاری را انجام دهید که تا آنموقع نادیدهاش گرفتهاید. اگر اینطور است، ابتدا یک دور تمرینِ تنفسیِ ۴-۷-۸ را انجام دهید، سپس با آن وظیفهٔ اضطرابآور روبهرو شوید و بعد از اتمامش، با تمرکز بیشتر سر همان کاری برگردید که باید انجام دهید.
شروعِ کوییک
آن چیز مهم چیست که نادیدهاش میگیرید و بر تمرکز شما تأثیر گذاشته است؟
sarah khodaie
مشخصبودن: هدفتان باید واضح تعریف شده باشد؛ نگویید دوست دارید ثروتمند شوید.
- قابلِاندازهگیریبودن: اگر نتوانید هدف خود را اندازهگیری کنید، قادر به مدیریتِ آن نیز نخواهید بود. خوشاندامشدن قابلاندازهگیری نیست، اما هر روز شش مایل دویدن قابلاندازهگیری است.
- اجراییبودن: بدون اینکه آدرس بپرسید نمیتوانید به شهری جدید بروید. مراحلِ عملیاتی را برای رسیدن به هدف خود مشخص کنید.
- واقعبینانهبودن: اگر هنوز در زیرزمینِ خانهٔ پدر و مادرتان زندگی میکنید، میلیونرشدن کار مشکلی خواهد بود. اهدافِ شما باید شما را به چالش بکشند، اما نه آنقدر که خسته شوید و رهایشان کنید.
- مبتنی بر زمان بودن: عبارتِ «هر هدف، رؤیایی با یک ضربالاجل است» به ذهنمان میرسد. تعیینکردن زمان مشخص برای تکمیل هدف، شما را برای رسیدن به هدف آمادهتر میکند.
zeynab
اگر شکافی بین واقعیتِ کنونی و واقعیت مطلوبتان وجود دارد، دلیلش این است که محدودیتی وجود دارد؛ این محدودیت باید از بین برود و در یکی از این سه حوزه جایگزین شود:
- محدودیت در ذهنیت شما: به خودتان، تواناییهایتان، آنچه لیاقتش را دارید یا آنچه ممکن است، باورِ کافی ندارید.
- محدودیت در انگیزهٔ شما: انگیزه، محرک، هدف یا انرژی لازم را برای عملکردن ندارید.
- محدودیت در روشهایتان: فرآیندی به شما آموزش داده شده است و بر اساس آن عمل میکنید، اما برای دستیابی به نتایجِ مدنظرتان مؤثر نیست.
کاربر ۳۱۲۲۹۶۸
نقلقولی کنار تصویر اینشتین بود: «هیچ مشکلی را نمیتوان با همان سطحِ آگاهی که ایجادش کرده است، حل کرد.»
کاربر ۳۱۲۲۹۶۸
۳. ترس از شکست
هارا استراف مارانو، سردبیر سابقِ مجلهٔ روانشناسیِ امروز، میگوید: «کمالگرایی موجب کاهشِ خلاقیت و نوآوری میشود. کمالگرایی منبعِ ثابتی از احساساتِ منفی است؛ کسانی که در چنگش گرفتار میشوند، بهجای اینکه بهسمت چیزی مثبت پیش بروند، متمرکز بر چیزی هستند که بیش از همه دوست دارند از آن اجتناب کنند یعنی ارزیابی منفی. بنابراین کمالگرایی کارنامهای بیانتهاست؛ افراد را تا حد زیادی خودشیفته و درگیر ارزیابیِ خود میکند سپس مقدار بیرحمانهای ناامیدی و در نهایت اضطراب و افسردگی نصیبشان میکند.
امیر
اگر عواملِ اضطرابآور زیادی در زندگی خود دارید (ضربالاجلها، مشکلات ارتباطی، مشکلاتِ خانوادگی، نگرانیهایی دربارهٔ امنیتِ شغلی و...) این عوامل احتمالاً هر لحظه در ذهنِ شما سر بر خواهند آورد. مطمئنم برای شما هم پیش آمده که داشتهاید دربارهٔ موضوعی مشخص فکر میکردهاید اما ناگهان با این یادآورِ دلهرهآور مواجه شدهاید که در خانه مشکلاتی دارید. بهمحض اینکه این فکر به ذهنتان وارد شود، هر فرصتی برای جریان از بین خواهد رفت. غلبه بر این موجودِ شرور نیازمند دو حرکتِ تخصصی است. اول اینکه پیش از شروع، در چشمانِ این عامل شرور نگاه کنید و از خود سؤال کنید قبل از واردشدن به جریان آیا چیزی هست که لازم باشد با آن دستوپنجه نرم کنید یا نه. اگر جواب مثبت است، اول به این موضوع رسیدگی کنید. اما بهاحتمال زیاد پاسخ منفی خواهد بود.
امیر
رانندهتاکسیهای لندن در مقایسه با کسانی که سن و تحصیلات و هوشی مشابه داشتند و رانندهتاکسی نبودند، «مادهٔ خاکستری بیشتری در هیپوکامپ خلفی داشتند.» به عبارت دیگر، رانندهتاکسیها مراکزِ حافظهٔ پُرتری در مقایسه با همتایان خود داشتند. به نظر میرسید هرچه فردی بهمدتی طولانیتر رانندهتاکسی بوده باشد، هیپوکامپی بزرگتری دارد؛ گویی مغز توسعه یافته بود که تقاضاهای شناختیِ رفتوآمد در خیابانهای لندن را نیز در خود بگنجاند.»
کتاب خوان
شاید پیشزمینه و شرایط بر ما تأثیر گذاشته باشند، اما خودمان مسئولِ کسی هستیم که میشویم.
fateme.ghorbanzadeh
دستیابی به هر چیزی، وقتی اعتقاد نداشته باشید شدنی است، مشکل خواهد بود.
امیر
اگر ما بزرگسالان باور کنیم ظرفیتِ یادگیری نداریم، بهجای اینکه مسئولیتِ تدریسِ آنچه را بر عهده بگیریم که باید بدانیم، چهکار خواهیم کرد؟ به خود میگوییم مهم نیست، بهانه میآوریم، دیگران و موقعیتمان را مقصر میشماریم و بعد حواسمان را با چیزهایی پرت میکنیم که به ما احساسِ خوبی میدهند.
امیر
ما با ذهنیتهای ازپیشتعیینشده دربارهٔ تواناییهای خود به دنیا نمیآییم؛ این راههای محدود و ثابتِ تفکر را از کسانی میآموزیم که در زندگیمان هستند و فرهنگی که در آن بزرگ میشویم.
امیر
به یاد داشته باشید که یک قدم در جهت صحیح، مقصد شما را کاملاً تغییر میدهد.
Arash Safari
واقعیت این است: خلقِ زندگی دلخواهتان شاید کمی ترسناک به نظر برسد. اما میدانید چه چیزی از آن هم ترسناکتر خواهد بود؟ پشیمانی. روزی که در حال کشیدنِ نفسهای آخرمان هستیم و دیگر هیچیک از نظرهای دیگران و ترسهایمان اهمیتی ندارند، فقط این مهم خواهد بود که چطور زیستهایم. از کسی که دوست ندارید موعظهتان کند، انتقاد نشنوید. اگر قضاوتهای ناعادلانه دربارهٔ خودتان را نادیده نگیرید، هرگز پتانسیل واقعی خود را کشف نخواهید کرد. اجازه ندهید انتظار و نظرِ دیگران زندگی شما را هدایت کند یا به نابودی بکشاند.
xara
برخی از کسانی که ادعا میکنند بیست سال سابقه دارند، در واقع فقط یک سال سابقه دارند که بیست مرتبه تکرارش کردهاند.
f.r
مهمترین عامل برای داشتنِ تمرکزِ زیاد، فراموشکردن چیزی است که موجبِ حواسپرتیتان میشود.
f.r
حجم
۷۷۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۰۳ صفحه
حجم
۷۷۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۰۳ صفحه
قیمت:
۶۴,۰۰۰
۱۹,۲۰۰۷۰%
تومان