بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب همه‌ چیز، همه ‌چیز | صفحه ۵ | طاقچه
تصویر جلد کتاب همه‌ چیز، همه ‌چیز

بریده‌هایی از کتاب همه‌ چیز، همه ‌چیز

نویسنده:نیکولا یون
انتشارات:انتشارات خوب
امتیاز:
۴.۲از ۳۲ رأی
۴٫۲
(۳۲)
«فقط دلم می‌خواد از این‌جا برن. قبلاً همه‌چی آسون‌تر بود.» «چی آسون‌تر بود؟» «نمی‌دونم. من بودن. مریض بودن.»
MH
«همه فکر می‌کنن خاصن. همه یه دونهٔ برفن. مگه نه؟ ما همه منحصربه‌فرد و پیچیده‌ایم. هیچ‌وقت نمی‌تونیم از قلب آدم و این‌جور چیزها سر دربیاریم
حنا حنا
شاید هنوز امیدوارم که روزی، بالاخره یک روزی، اوضاع تغییر کند
ܦ߭ܝ‌ܝܝ݅ܝࡅߺ߳ܣ 🕊
زندگی یه هدیه‌ست. یادت نره زندگی کنی.
majedeh
سریع می‌گویم: «من بی‌کس نیستم مامان. تنهام. این‌ها با هم فرق دارن.»
majedeh
قبل از او زندگی من از دو طرف یک‌جور دیده می‌شد، رو به جلو و رو به عقبش فرقی نداشت. مثل «مادام منم آدام.»
majedeh
گاهی وقت‌ها کتاب‌های محبوبم را از آخر به اول می‌خوانم. از فصل آخر شروع می‌کنم به عقبکی خواندن تا این‌که به اول کتاب می‌رسم. وقتی این جوری می‌خوانی، شخصیت‌ها از امیدواری به ناامیدی و از خودشناسی به تردید می‌رسند. در داستان‌های عاشقانه، زوج‌ها اول عاشق و معشوق هستند و بعد غریبه می‌شوند. کتاب‌های نوجوانانه تبدیل می‌شوند به داستان‌هایی دربارهٔ گم کردن راه. شخصیت‌های محبوبت به زندگی برمی‌گردند. اگر زندگی من کتاب بود و آن را از آخر به اول می‌خواندی، هیچ تغییری نمی‌کرد. امروز مثل دیروز است. فردا هم مثل امروز.
majedeh
به روزهایی که با یکنواختی بی‌پایان و بی‌رحمی، جلوی رویم امتداد داشتند؟ چطور برگردم به همان دختر کتاب‌خوان؟ نه این‌که به زندگی‌ام در کتاب‌ها غبطه بخورم. کل چیزهایی که از دنیا می‌دانم را از کتاب‌ها یاد گرفته‌ام. اما توصیف درخت، خود درخت نمی‌شود.
majedeh
آدم برای مادری که کل زندگی دوستت داشته و به‌خاطر تو دنیا را رها کرده چه چیزی به عنوان یادگاری می‌خرد؟
majedeh
می‌گوید: «حالت خوبه. خوب می‌شی.» حالم خوب نیست، اما خوب است که چنین حرفی می‌زند.
majedeh
عشق چیز وحشتناکی است و تازه نبودنش بدتر هم هست. عشق چیز وحشتناکی است و من می‌خواهم کاری با آن نداشته باشم.
majedeh
باید اُلی را رها کنم. درسم را فرا گرفتم. عشق می‌تواند تو را بکشد و من ترجیح می‌دهم زنده باشم تا این‌که آن بیرون زندگی کنم.
majedeh
نمی‌خواهم به کسی نشانش دهم. نمی‌خواهم التیام پیدا کند. چون اگر این درد تسکین پیدا کند، ممکن است دوباره وسوسه شوم و قلبم را به کار بگیرم.
majedeh
ریاضیات اُلی می‌گوید که آینده را نمی‌توان پیش‌بینی کرد. این‌طور که معلوم است گذشته هم قابل پیش‌بینی نیست. زمان در هر دو جهت در حرکت است ـ جلو و عقب‌ـ و آن‌چه این‌جا و اکنون اتفاق می‌افتد، هر دوی آن‌ها را تغییر می‌دهد.
majedeh
حقیقتی که باورش نداری، نمی‌توانی باور کنی، باور نخواهی کرد: سوءظن به مادرش باعث شد تمام شب را بیدار بماند. سوءظنش این‌قدر زیاد شده بود که جهان داشت به او می‌خندید.
majedeh
همهٔ هیچ‌چیزی را که در معده‌ام هست را بالا می‌آورم. استفراغ، تهِ گلویم را می‌سوزاند. دارم گریه می‌کنم و نسیم خنک صبح اشک‌های روی صورتم را سِر می‌کند. دارم می‌خندم و سرما به ریه‌هایم هجوم می‌برد. من مریض نیستم. هیچ‌وقت مریض نبوده‌ام. تمام احساساتی که در بیست‌وچهار ساعت گذشته در خودم نگه داشتم، سرم خراب می‌شوند. امید و ناامیدی، انتظار و افسوس، شادی و خشم. چطور ممکن است در یک لحظه یک حس و متضادش را با هم داشت؟ دارم در اقیانوسی خالی دست‌وپا می‌زنم، جلیقهٔ نجاتی جلوی سینه‌ام و لنگری به پایم بسته شده است.
majedeh
یکی بود یکی نبود. دختری بود که کل زندگی‌اش دروغ بود.
majedeh
چند روز بعد به جست‌وجو برای اطلاعات بیشتر می‌گذرد، برای هرچیزی که توضیح بدهد چه اتفاقی برای من و مادرم افتاده بود. من دفترچه خاطراتی می‌خواهم که افکار او را با جوهری خوانا نوشته باشد. می‌خواهم دیوانگی‌اش دقیقاً برایم روشن شود تا بتوانم پیشینهٔ او و خودم را دنبال کنم. من به دنبال جزئیات و توضیحاتم. می‌خواهم بدانم چرا و چرا و چرا. می‌خواهم بدانم چه اتفاقی افتاد، اما او نمی‌تواند بگوید.
majedeh
چانه‌ام را می‌گیرد توی دستش. «کی می‌خوای یه جایی تو قلبت پیدا کنی برای بخشیدنش؟» «کاری که کرد رو نمی‌شه بخشید.» سرم را تکان می‌دهم. «کل زندگی‌م رو ازم گرفت.» حتی حالا، فکر کردن به همهٔ آن سال‌های تباه شده، باعث می‌شود احساس کنم لبهٔ پرتگاهی بزرگ ایستاده‌ام که می‌توانستم در آن سقوط کنم و هرگز از آن بیرون نیایم. کارلا من را به حال برمی‌گرداند. می‌گوید: «کل زندگی‌ت نه، هنوز کلی وقت داری.»
majedeh
ریاضیات اُلی می‌گوید که آینده را نمی‌توان پیش‌بینی کرد. این‌طور که معلوم است گذشته هم قابل پیش‌بینی نیست. زمان در هر دو جهت در حرکت است ـ جلو و عقب‌ـ و آن‌چه این‌جا و اکنون اتفاق می‌افتد، هر دوی آن‌ها را تغییر می‌دهد.
ژنرالیسم

حجم

۱۰۱۹٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۹۶ صفحه

حجم

۱۰۱۹٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۹۶ صفحه

قیمت:
۱۰۵,۰۰۰
تومان