بریدههایی از کتاب چهار میثاق
۴٫۱
(۱۶۴)
کلام تنها یک نشانه یا یک نماد مکتوب نیست. کلام یک نیروست؛ اقتداری است که برای بیان و ارتباط برقرار کردن، اندیشیدن، و نهایتآ برای آفرینش رویدادهای زندگی خود در اختیار دارید.
zohreh
باید شجاعت این را پیدا کنید که میثاقهای مبتنی بر ترس را درهم بشکنید و اقتدار شخصی خود را مطالبه کنید. میثاقهای مبتنی بر ترس موجب صرف انرژی بسیاری میشوند، اما میثاقهای مبتنی بر عشق به ما کمک میکنند تا انرژی خود را حفظ کنیم و حتی انرژی بیشتری کسب کنیم.
zohreh
خودآزاری نتیجه طردکردن خویشتن است، و طردکردن خویشتن نتیجه داشتن تصویری از کمال است که هرگز نمیتوانیم به آن دست یابیم. تصویر ما از کمال دلیل طردشدن ما از جانب خودمان است؛ به دلیل وجود آن است که نمیتوانیم خود را همانگونه که هستیم بپذیریم، و به همین دلیل هم دیگران را آن طور که هستند نمیپذیریم.
zohreh
ما نمیتوانیم خودمان را ببخشیم که چرا آنچه آرزو داریم باشیم نیستیم، و یا چرا آنچه اعتقاد داریم باید باشیم نیستیم. از این که کامل نیستیم نمیتوانیم خود را ببخشیم.
zohreh
ما نمیتوانیم ببینیم که حقیقتآ چه کسی هستیم؛ نمیتوانیم ببینیم که آزاد نیستیم.
به همین دلیل است که انسانها در برابر زندگی مقاومت میکنند. زنده بودن بزرگترین ترسی است که انسانها دارند. مرگ بزرگترین ترسی نیست که ما داریم؛ بزرگترین ترس ما پذیرفتن خطرِ زندهبودن است ــ زندگیکردن و بیانکردن آنچه حقیقتآ هستیم.
zohreh
به این میماند که گویی در مِهی زندگی میکنیم که نمیگذارد دورتر از جلوی پایمان را ببینیم. ما در مِهی زندگی میکنیم که واقعیت ندارد. این مِه یک خیال است، رویای شما از زندگی است، تمام مفاهیمی است که درباره خدا به آنها اعتقاد دارید، همه توافقهایی است که با دیگران به عمل آوردهاید، میثاقهایی است که با خود، و حتی با خداوند دارید.
zohreh
اگر شما دوزخ را به منزله مرتبه یا حالتی از ذهن به تصور آورید، ما در دوزخ بهسر میبریم. کسانی هستند که به ما اخطار میکنند اگر آنچه را آنان میگویند انجام ندهیم، به دوزخ میرویم. چه خبر بدی! همه ما هماکنون در دوزخ هستیم، و حتی کسانی که این مطلب را به ما میگویند.
zohreh
همه بشریت در جستجوی حقیقت، عدالت و زیبایی است. ما در جستجویی ابدی برای حقیقت هستیم، چون تنها دروغهایی را که در ذهن خود ذخیره کردهایم، باور داریم.
zohreh
در رویای سیاره، رنج کشیدن بشر، زندگی در ترس و ایجاد فاجعههای عاطفی، همه امری عادی به شمار میآید. رویای برونی، رویایی خوشایند نیست؛ رویاییشدن راز خشونت، ترس، جنگ و بیعدالتی است. رویای شخصی افراد بشر ممکن است متفاوت باشد، اما کلا و اساسآ یک کابوس است.
zohreh
کل رویا بر قانونی غلط بنا شده است. نود و پنج درصد باورهایی که در ذهن خود ذخیره کردهایم، دروغ هستند، و ما رنج میکشیم چون همه این دروغها را باور کردهایم.
zohreh
عدالت حقیقی این است که برای هر اشتباه فقط یک بار تنبیه شویم. بیعدالتی حقیقی این است که برای هر خطا بیش از یک بار تنبیه شویم.
ما چند بار تاوان یک خطا را میپردازیم؟ هزاران بار.
zohreh
چیزی در ذهن ما وجود دارد که همه کس و همه چیز را مورد قضاوت قرار میدهد، حتی هوا را، سگ را، گربه را، همهچیز را. قاضی درونی از آنچه در کتاب قانون آمده است استفاده میکند تا هر کاری را که میکنیم یا نمیکنیم، آنچه را میاندیشیم یا نمیاندیشیم، آنچه را احساس میکنیم یا احساس نمیکنیم، مورد قضاوت قرار دهد.
zohreh
ما از ترس طرد شدن مدعی شدیم کسی هستیم که نبودیم. ترس از طرد شدن تبدیل به ترس از مطلوب نبودن شد. سرانجام ما به کسی تبدیل شدیم که در حقیقت نیستیم. تبدیل به رونوشتی شدیم از باورهای مادر، پدر، جامعه و مذهب.
zohreh
دریافت پاداش احساس خوبی به انسان میدهد، پس کوشیدیم آنچه را دیگران از ما انتظار دارند انجام دهیم تا بتوانیم پاداش بگیریم. با توجه به ترس از تنبیه و نیاز به پاداش، ما کمکم ادعا کردیم کسی هستیم که نبودیم ــ فقط به خاطر خوشایند دیگران، تنها به خاطر این که به نظر دیگران به اندازه کافی خوب باشیم.
zohreh
ما به عنوان کودک، امکان این را نداشتیم که باورهای خود را انتخاب کنیم، اما اطلاعاتی را که انسانهای دیگر درباره رویای سیاره به ما منتقل کردند، پذیرفتیم. تنها راه ذخیرهسازی اطلاعات، پذیرش میثاقهاست. رویای برونی ممکن است توجه ما را جلب کند، اما اگر آن را نپذیریم، اطلاعات مربوط به آن را ذخیره نمیکنیم. به تدریج که میثاقها را میپذیریم، آنها را باور میکنیم، و این آن چیزی است که ایمان نامیده میشود.
zohreh
ایمان داشتن یعنی باور داشتن بدون قید و شرط.
zohreh
ما با توانایی رویا دیدن به دنیا میآییم، و انسانهایی که پیش از ما زیستهاند به ما میآموزند که چگونه به شیوه جامعه رویا ببینیم. رویای برونی بشر تعداد بیشماری قاعده دارد، و هنگامی که فردی متولد میشود، ما توجه او را جلب میکنیم و این قواعد را وارد ذهنش میسازیم. رویای برونی از پدر و مادر، مدارس و مذهب استفاده میکند تا به ما بیاموزد که چگونه رویا ببینیم.
zohreh
رویا دیدن فعالیت مهم و عمده ذهن است، و ذهن بیست و چهار ساعت در شبانه روز رویا میبیند. ذهن رویا میبیند هنگامی که مغز بیدار است، و همچنین هنگامی که مغز در خواب است. تفاوت در این است که وقتی مغز بیدار است، چهارچوبی مادی موجب میشود که ما اشیا را به طریق خطی ادراک کنیم. وقتی به خواب میرویم، دیگر چهارچوب نداریم، و رویا تمایل به تغییر مداوم دارد.
zohreh
او کشف کرد که آینهای برای باقی مردمان است، آینهای که در آن میتوانست خود را ببیند، به خود گفت: «همه آینه هستند.» او خود را در همه میدید، اما دیگران او را مانند خود نمیدیدند. آنگاه دریافت که همه در رویا هستند، اما بدون آگاهی، بدون این که بدانند واقعآ چه کسی هستند.
zohreh
«حقیقت دارد. من خدا هستم. اما شما هم خدا هستید. ما مثل هم هستیم، من و شما. ما تجلی نور هستیم. ما خدا هستیم.»
zohreh
حجم
۷۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
حجم
۷۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
قیمت:
۲۵,۰۰۰
۲۰,۰۰۰۲۰%
تومان