بریدههایی از کتاب توجیه المسائل کربلا
۴٫۱
(۵۴)
یک روز از خطبه فاطمه میگذرد. ابوبکر به عمر میگوید:
- دیدی که چگونه فاطمه ما را از عذاب فردای قیامت ترساند؟
- تو نماز بخوان، دین خدا را به پا دار، به مردم احسان و نیکی کن، دیگر نگران نباش، مگر قرآن نخواندهای؟
- چهطور؟
قرآن در سوره هود در آیه ۱۱۴ میگوید: «کارهای خوب، گناهان را پاک میکند»، تو فاطمه را ناراحت کردهای، اما این یک گناه است. وقتی تو کارهای نیک زیادی انجام دهی، میتوانی آن گناه را از بین ببری.
ای عمر! تو چهقدر غصه و غمهای مرا برطرف ساختهای! خدا تو را برای من نگه دارد!
منمشتعلعشقعلیمچکنم
تاریخ میخواست به همه درس اهمیت اولویتدهی یاد بدهد.
نون صات
وَ رَوَی یَعْقُوبُبنیَزِیدَ عَنْ أَحْمَدَبنالْحَسَنِ الْمِیثَمِیِّ عَنِ الْحُسَیْنِبنأَبِیحَمْزَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) یَقُولُ أَنْفِقْ وَ أَیْقِنْ بِالْخَلَفِ وَ اعْلَمْ أَنَّهُ مَنْ لَمْ یُنْفِقْ فِی طَاعَةِ اللَّهِ ابْتُلِیَ بِأَنْ یُنْفِقَ فِی مَعْصِیَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَنْ لَمْ یَمْشِ فِی حَاجَةِ وَلِیِّ اللَّهِ ابْتُلِیَ بِأَنْ یَمْشِیَ فِی حَاجَةِ عَدُوِّ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل
حضرت صادق (ع) فرمود: انفاق کن و یقین داشته باش که در آینده به تو خواهد رسید و بدان اگر در اطاعت خداوند انفاق نکنی مجبور خواهی شد که در معصیت پروردگار خرج کنی و هر کس در بر آوردن حاجات دوستان خدا قدم بر ندارد، کارش بهجایی خواهد رسید که در راه دشمنان خدا گام بردارد.
maryhzd
هر کدام با عذری، از میدان خارج شدند و گریختند!...
ابنعبّاس یکطور؛ عبداللهبنجعفر یکطور؛ عبداللهبنزبیر یکطور؛ بزرگان باقی مانده از صحابه و تابعین یکطور... شخصیتهای معروف و نام و نشاندار و کسانی که میتوانستند تأثیری بگذارند و میدان مبارزه را گرم کنند، هر کدام یکطور از میدان خارج شدند. این، در حالی بود که هنگام حرف زدن، همه از دفاع از اسلام میگفتند.
ادریس
این، در حالی بود که هنگام حرف زدن، همه از دفاع از اسلام میگفتند. اما وقتی نوبت عمل رسید و دیدند که دستگاه یزید، دستگاه خشن است؛ رحم نمیکند و تصمیم بر شدّت عمل دارد، هرکدام از گوشهای فرار کردند و امام حسین (ع) را در صحنه تنها گذاشتند.
ادریس
یکی از سنتهای الهی، سنت امتحان و ابتلاء است. بر اساس این سنت، همه بشر باید امتحان شوند تا معلوم شود که عیار خلوصشان چه قدر است. به عبارت دیگر، چه قدر قول و فعلشان با هم یکی است.
ادریس
این است سرّ ادب زیارت در محضر امام: پشت به قبله و رو به امام.
"در چشم تو جا پای عبور ملکوت است
میگردم از این قبله به سمتی که تو باشی"
missmary
چهقدر شیرین است حج خانهی خدا! چهقدر لذتبخش است درک آن فضای ملکوتی! از آن گذشته حج رکن اسلام است (بُنِیَ الْإِسْلَامُ عَلَی خَمْسٍ عَلَی الصَّلَاةِ وَ الزَّکاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَایَة... ) ۶۱ و جزیی از فروع دین.
اما شرط کربلایی شدن، پشت کردن به مکه است و انتخاب حسین...
حجّ واجب، حرام میشود بر پیرو حسین؛ وقتی خود حسین در حج نباشد. چه حادثهی شگفتی که واجب هم به پای او کنار میرود، حتی حج، حجّ واجب، چرا که حسین "اوجب" است و جایی که "اوجب" هست ترجیح بر "واجب" پیدا کردن امری بدیهی است.
اینجاست که باید اولویت را تعیین کرد، کدام یک؟ حج یا حسین!
کربلایی
به طور کلی میتوان افرادی را که در کربلا توجیه میکردند، در سه دسته طبقهبندی کرد:
توجیه کسانی که با امام نیامدند.
توجیه کسانی که امام را ترک کردند.
توجیه کسانی که مقابل امام ایستادند.
کربلایی
وقتی حسین به سمت کربلا حرکت آغاز میکند، همه چیز از اولویت خارج میشود، حتی طواف حج واجب. دیگر مکه و مدینه ماندن اولویت خود را از دست میدهد. اگر بگوییم این واجبات در برابر تصمیم ولی خدا از استحباب هم بیرنگتر میشود، درست گفتهایم. پشت به قبله و رو به امام بودن در آداب زیارت، یادآور این جلوه از تاریخ است: اول حسین، آخر حج!
علیرضا
وضع زمان امام حسین (ع) این بوده است، خواص تسلیم بودند، حاضر نبودند حرکتی بکنند. لذا وقتی امام حسین (ع) قیام کرد با آن عظمتی که امام در جامعه اسلامی داشت، همین خواص خیلیها پیش امام نیامدند تا به او کمک کنند. اینان که به خاطر دنیایشان، راحتیشان، مقامشان، به تکلیف عمل نکردند، عوام هم از اینها تبعیت کرده و به آن سو رفتند. آری تصمیمگیری خواص در وقت لازم، تشخیص خواص در وقت لازم و اقدام آنها برای خدا در لحظه لازم، اینهاست که تاریخ را نجات میدهد.
سراج زاده
زینب شرایط سخت را توجیه نکرد، بلکه از همه چیزش گذشت تا در آن شرایط ولی خدا را یاری کند.
سراج زاده
در قرآن در سوره انعام میخوانیم: «قُل لِلّه الحُجّة البالِغة» ۴۲ «بگو برای خدا دلیل رسا و قاطع است. »
شخصی از امام صادق (ع) پرسید: تفسیر این آیه چیست؟ آن حضرت در پاسخ فرمود: خداوند در روز قیامت به بنده خود میگوید: ای بنده من! آیا میدانستی (و گناه کردی)؟ اگر بگوید: آری میفرماید: چرا آنچه میدانستی، عمل نکردی؟ اگر بگوید: نمیدانستم، میگوید: چرا یاد نگرفتی، تا عمل کنی؟ در این وقت او در برابر بازخواست خدا فرومیماند، این است حجت بالغهی خدا.
کربلایی
انسان هرگاه بخواهد شانه از زیر بار مسئولیتی خالی کند، از هر وسیلهای برای خود بهانه میتراشد.
kosar
شاید این فقره از زیارت اربعین رساترین وصف از کربلا و شهادت اباعبداللّه (ع) و یارانش باشد:
«وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیک لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَک مِنَ الْجَهالَةِ وَ حَیْرَةِ الضَّلالَة» و[ حسین (ع) ]جانش را فدای تو کرد تا بندگانت را از جهالت و نادانی و سردرگمی و گمراهی رهایی بخشد.
منتظر طلوع
خداوند در قرآن میفرماید: «بَل الانسان عَلی نَفسِه بَصیرَة و لو ألقی مَعاذِیره» ۱۹ «بلکه انسان، خودش بر وضع خود آگاه است، هر چند در ظاهر برای خود، عذرهایی بتراشد. »
shariaty
بزرگان دنیای اسلام در آن روز، کسانی بودند که بعضی از کشته شدن حسینبنعلیغمشان نبود؛ چون او را برای دنیای خودشان مضرّ میدانستند!
😏
هنگامی که عمل انسان با باورها و ارزشهای وی سازگاری نداشته باشد، آرامش ذهنی خود را از دست میدهد، برای آرامسازی خود دست به دلیلتراشی میزند و بهانههای فراوانی پیدا میکند.
😏
در کربُبلا حسین را میکشتند
در گوشهی حجره، شیخ عرفان میگفت
نون صات
عاشقان را، در طریق بندگی
جان سپردن خوشترست از زندگی
سر نمیپیچم ز خاطرخواه دوست
میپسندم هر چه خاطرخواه اوست
نون صات
حجم
۵۴۶٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۶۴ صفحه
حجم
۵۴۶٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۶۴ صفحه
قیمت:
۶۰,۰۰۰
۳۰,۰۰۰۵۰%
تومان