بریدههایی از کتاب دیوان شهریار
۴٫۶
(۷۶۹)
بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من
چو اسیر تست اکنون به اسیر کن مدارا
بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب
که علم کند به عالم شهدای کربلا را
چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان
چو علی که میتواند که بسر برد وفا را
نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت
متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را
Melika_SA
کس نیست در این گوشه فراموشتر از من
هانی
چه عمرها که به بیهوده می شود سپری
Aysan
جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را
نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را
homayoon
تو از آن دگری رو که مرا یاد تو بس
بیسیمچی
در شگفتم من نمی پاشد ز هم دنیا چرا
min
ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب
غم دل به دوست گفتن چه خوشست شهریارا
سپهر
نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت
متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را
Agha_M@hdiar
بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من
چو اسیر تست اکنون به اسیر کن مدارا
Alaa
اینــدی یــایــا قــــیش دئییرم
ســـابق قیشا ، یای دئمیشم
باران
گذر عمر خویش می بینم
"Shfar"
نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان نازکن با ما چرا
کاربر ۱۲۳۴۶۹۹
سیزده را همه عالم به در امروز از شهر
من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درم
rezvan
خنده بیگانگان دیدم نگفتم درد دل
آشنایا با تو گویم گریه دارد حال من
کاربر ۵۶۶۶۲۸۶
گر از یادم رود عالم تو از یادم نخواهی رفت
به شرط آن که گه گاهی تو هم از من کنی یادی
واو.الف
در دیاری که در او نیست کسی یار کسی
کاش یارب که نیفتد به کسی کار کسی
سرو
چرا عاقل نیندیشد هم از آغاز پایان را
...
به چشم خود گذر عمر خویش می بینم
نشسته ام لب جوئی و آب می گذرد
M.AMIN
پاشو ای مست که دنیا همه دیوانه تست
همه آفاق پر از نعره مستانه تست
در دکان همه باده فروشان تخته است
آن که باز است همیشه در میخانه تست
دست مشاطه طبع تو بنازم که هنوز
زیور زلف عروسان سخن شانه تست
خانم امید
امید زندگی در سینه ها کشتن فغان دارد
امین باشی که هرگز مرگ بی شیون نخواهد شد
سودا
حجم
۲۷۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
حجم
۲۷۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان