بریدههایی از کتاب نامههایی از پاریس
۴٫۳
(۱۱)
من از او پرسیدم:
ـ چرا این قدر خستهای؟
در جوابم گفت:
ـ حوصلهام سررفته. دلم از همه چیز و همه کس بهم میخورد. مثل این است که همه بوی گند میدهند.
من برای آنکه تسلایی به او داده باشم گفتم:
ـ به نظر من این سفر برای تو خیلی خوب است. سعی کن مدت بیشتری بمانی و کمی از محیط اینجا دور بشوی. بلکه این دوری کمی راحتت بکند.
برگشت و به من نگاه کرد و گفت:
ـ خانلرخان، اصولاً من یک نقشهای دارم. نقشهای دارم که باید بروم.
این آخرین گفتگوی من و او بود و فردایش صادق از ایران رفت و ما دیگر از او بیخبر ماندیم. از آنجا فقط یک بار نامه خیلی کوتاه برای من نوشت که تلخی و یأس از آن بخوبی محسوس بود»
atiyeh
«ما ایرانیها مردمی هستیم که پرسش نمیکنیم در عوض پاسخ همه چیز را داریم. اهل دین و شیفته ایمانیم نه مرد فلسفه و تفکر»
mrb
در یونسکو به تنهایی چندین کار بزرگ انجام دادم... اصولاً کار کردن در سازمانهایی از این دست رندی میخواهد. باید بتوانید از موقعیتها استفاده کنید... من خوشحالم که در جریان اهدای نشان افتخار به کیارستمی و شجریان نقش داشتم، خوشحال که توانستم کنفرانسی برای گسترش زبان فارسی برگزار کنم، خوشحالم که بزرگداشت خیام را برگزار کردم...
atiyeh
آن اولها عدهایشان برایم تره خرد میکردند به خیال اینکه رزمآرا چون شوهر خواهرم است، آبی ازش گرم میشود... ولی از وقتی که رزمآرا را کشتهاند دیگر محل سگ هم بهم نمیگذارند» (جمشیدی، ۱۳۷۳: ۱۷۴).
atiyeh
در سال ۱۳۳۸ ش/۱۹۵۹ م صادق هدایت و محمدعلی جمالزاده نامزد دریافت جایزهٔ ادبی نوبل شدند ولی نوشتههای هدایت را به علت زندهنبودن نویسنده، کنار گذاشتند.
atiyeh
کیست این گم کرده زین راه ناپیدا چه میپوید؟
مگر او زین سفر، زین ره چه میجوید؟
از این صحرا مگر راهی به شهر آرزویی هست؟
miracle
به قبرستان گذر کردم کم و بیش بدیدم قبر دولتمند و درویش!
نه درویش بیکفن در خاک خفته نه دولتمند بُرد از یک کفن بیش!
وحید راد
یک نگرش عقب مانده چپ ارتدوکس
atiyeh
جمالزاده گفته است که در تهران از یکی از دوستان پدرش که از فرنگستان و پاریس برگشته بود شنیده که خیابانها در پاریس از بلور است و شب از زیر، روشن میشود و هرگاه اسب درشکه، شب در خیابان کثافت کند خیابان بهخودیخود باز میشود و کثافت را ازمیان برمیدارد. ازاینرو روزها پس از ورود به پاریس (۱۹۱۰ م/۱۲۸۹ ش) نمیتوانسته است باور کند که به پاریس رسیده و مدام میپرسیده که پس کی به پاریس میرسیم (افشار، ۱۳۹۳: ۲۵۶).
atiyeh
حجم
۲۹۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
حجم
۲۹۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
قیمت:
۱۱۶,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد