بریدههایی از کتاب آرزو
۳٫۳
(۱۹)
درهایی درست در مقابل ما وجود دارند که باید شکاند و بهزور وارد شد و بهتر است بر این باور باشید که میتوانیم این کار را کنیم.
Mohammad
گاهی تصمیمات غلط میتواند نتایج خوبی داشته باشد
رامتین
چیزی که میخواستم این بود که بدون هیچچیز دیگری با او یکی باشم. برای اینکه او برایم باشد و من هم برای او. من به نشانهای برای بودن با او نیاز داشتم.
sobhan redfild
درهایی درست در مقابل ما وجود دارند که باید شکاند و بهزور وارد شد و بهتر است بر این باور باشید که میتوانیم این کار را کنیم.
jk
شاید تلاش برای کار کردن صادقانه و وظیفهشناسی روی چیزهای کوچک تنها راه عاقل ماندن در دنیایی باشد که در حال فروپاشی است.
اسماء
چیزی که باعث شد به یاد دزدی از نانوایی بیفتم گرسنگی غیرقابلتحمل بود
رامتین
پرتو ضعیفی از خاطرات گذشته برای لحظه کوتاهی در دلهایشان تابید. هر یکنفسش را در سینه حبس کرد و میدانست که:
“آن دختر، دختر صد درصد دلخواه من بود.
“آن مرد، مرد صد درصد دلخواه من بود.
اما پرتو خاطراتشان بسیار ضعیف بود و دیگر وضوح چهارده سال پیش را نداشت. آنان بیهیچ حرفی از کنار همدیگر رد شدند. برای همیشه. ماجرای غمانگیزی است، اینطور فکر نمیکنی؟ بله. همین است. همین را باید به او میگفتم.
Tamim Nazari
زمان در مواقع سختی چنان کند میگذرد که مثل وزن سرب در دل ماهی میماند. نوشتههای روی بطری آلومینیومی آبجو را خواندم. از زل زدن به ساعتم شروع کردم به در یخچال نگاه کردم، صفحهٔ تقویم که دیروز را نشان میداد عوض کردم. از لبهٔ کارتپستال برای خراشیدن خردههای کلوچهٔ مانده در سطح میز استفاده کردم.
Tamim Nazari
گفتم زمان عوض میشود آدمها عوض میشوند.
realarezu
برای من دختر اگر دوشیزه باشد یا نباشد خیلی اهمیتی ندارد. اگر ازدواج کنم و پی ببرم که همسرم دوشیزه نبوده اهمیتی نمیدهم. من چندان افراطی و تند گرا یا رؤیایی و خیالباف نیستم.
اما خیلی هم اهل سنتهای قدیم نیستم. به نظرم بیشتر واقعبین هستم. دوشیزه بودن دختران چندان مسئلهای نیست. مهمتر این است که یک زوج بهخوبی یکدیگر را بشناسند.
porosha
بااینکه میدانید باید آنها را دور بریزید اما همچنان نگهشان میدارید، انتخابهایی که قبل از اینکه بدانید چه به سرتان میآید مجبورتان میکنند انتخابشان کنید.
porosha
امروزه، اگر سعی کنید واقعیت هر چیزی را درک کنید همیشه یک قسمت اضافی پیچیده که همراهش میآید هم وجود دارد:
porosha
مهم نیست مردم آرزوی چه چیزی میکنند یا چقدر جلو میروند، بههرحال هرگز نمیتوانند چیزی بهجز خودشان باشند.
porosha
اگر به کسی زیاد فکر کنید مطمئن باشید که دوباره میبینیدشان.
porosha
در شرایط زیادی ابتکار چیزی که خواستارش هستیم نیست، در حقیقت در بیشتر مواقع.
porosha
گفتگوی صریح ممکن است تمام و کمال درست نباشد.
porosha
وقتی به داستان کسی گوش میدهید و بعد سعی کنید دوباره بهصورت نوشتاری (انشأ) بازگو کنید، مهمترین چیز لحن است. لحن را بهدرستی دریافت کنید در دستانتان یک داستان واقعی دارید. شاید برخی از حقایق کاملاً درست نباشند، اما اهمیتی ندارد-اینکار درواقع میتواند عنصر حقیقت داستان را بالا ببرد. برعکس، میتوانید بگویید داستانهایی هستند که درواقع دقیق هستند باوجودی که اصلاً صحت ندارند. آنها داستانهاییاند که میتوانید روی کسلکننده بودنشان حساب کنید و حتی در برخی موارد روی خطرناک بودنشان. بویشان را میتوانی از مایلها آنطرف تر حس کنی.
porosha
هرچقدر پیرتر میشوید مسافرتهای تنهایی کسلکنندهتری پیش میآید.
با وقتیکه شما جوانتر هستید متفاوت است -فارغ از اینکه تنهایید یا خیر، مسافرت میتواند موجب سرخوشیتان باشد.
هرچه سن بیشتر میشود عامل خوشی کاهش میابد. فقط چند روز اول سرگرمکننده است. بعدازآن مناظر آزاردهنده میشوند و صدای مردم شروع به رنده کردن (مغزتان) میکند. هیچ راه فراری نیست، اگر چشمانتان را برای اینکه آن را از ذهنتان بیرون بی اندازید ببندید، انواع و اقسام خاطرات ناخوشایند سروکلهشان پیدا میشود.
porosha
به نظرم همیشه اتفاقات خیلی غمناک شامل یک مبنای خندهدار هستند.
porosha
افراد وقتی تنهایند ضعیف میشوند.
porosha
حجم
۹۷٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۱۳ صفحه
حجم
۹۷٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۱۳ صفحه
قیمت:
۶,۰۰۰
تومان