کتاب آرزو
۳٫۳
(۱۹)
درهایی درست در مقابل ما وجود دارند که باید شکاند و بهزور وارد شد و بهتر است بر این باور باشید که میتوانیم این کار را کنیم.
Mohammad
گاهی تصمیمات غلط میتواند نتایج خوبی داشته باشد
رامتین
چیزی که میخواستم این بود که بدون هیچچیز دیگری با او یکی باشم. برای اینکه او برایم باشد و من هم برای او. من به نشانهای برای بودن با او نیاز داشتم.
sobhan redfild
درهایی درست در مقابل ما وجود دارند که باید شکاند و بهزور وارد شد و بهتر است بر این باور باشید که میتوانیم این کار را کنیم.
jk
چیزی که باعث شد به یاد دزدی از نانوایی بیفتم گرسنگی غیرقابلتحمل بود
رامتین
شاید تلاش برای کار کردن صادقانه و وظیفهشناسی روی چیزهای کوچک تنها راه عاقل ماندن در دنیایی باشد که در حال فروپاشی است.
اسماء
پرتو ضعیفی از خاطرات گذشته برای لحظه کوتاهی در دلهایشان تابید. هر یکنفسش را در سینه حبس کرد و میدانست که:
“آن دختر، دختر صد درصد دلخواه من بود.
“آن مرد، مرد صد درصد دلخواه من بود.
اما پرتو خاطراتشان بسیار ضعیف بود و دیگر وضوح چهارده سال پیش را نداشت. آنان بیهیچ حرفی از کنار همدیگر رد شدند. برای همیشه. ماجرای غمانگیزی است، اینطور فکر نمیکنی؟ بله. همین است. همین را باید به او میگفتم.
Tamim Nazari
زمان در مواقع سختی چنان کند میگذرد که مثل وزن سرب در دل ماهی میماند. نوشتههای روی بطری آلومینیومی آبجو را خواندم. از زل زدن به ساعتم شروع کردم به در یخچال نگاه کردم، صفحهٔ تقویم که دیروز را نشان میداد عوض کردم. از لبهٔ کارتپستال برای خراشیدن خردههای کلوچهٔ مانده در سطح میز استفاده کردم.
Tamim Nazari
گفتم زمان عوض میشود آدمها عوض میشوند.
realarezu
آدمها بهمرورزمان تغییرناپذیر میشوند. دیگر نمیتوانی به عقب برگردی.
porosha
حجم
۹۷٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۱۳ صفحه
حجم
۹۷٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۱۳ صفحه
قیمت:
۶,۰۰۰
تومان