بریدههایی از کتاب دفتر خاطرات فضه (کنیز حضرت زهراعلیهاالسلام)
۴٫۴
(۲۰۳)
برای آوردن هیزم به بیابان رفتم و مقدار زیادی چوب جمع کردم، ولی هنگامی که خواستم آنها را بردارم نتوانستم. در آنجا دعایی که پیامبر صلی الله علیه وآله آموخته بود خواندم:
«یا واحِداً لَیسَ کمِثْلِهِ اَحَدٌ، تُمیتُ کلَّ اَحَدٍ وَ تُفْنی کلَّ اَحَدٍ وَ اَنْتَ عَلی عَرْشِک واحِدٌ وَ لا تَأْخُذُک سِنَةٌ و لا نَوْمٌ»: «ای خدای یگانه، ای کسی که هیچ کس مانند تو نیست. تو همه را میمیرانی و همه را فنا میکنی. تو پروردگار یگانه در عرش خویش هستی که خواب و غفلت تو را نمیگیرد».
لحظهای نگذشته بود که مردی آمد و برای کمک به من هیزم را برداشت و تا خانه مولایم آورد.
علیرضا
فضه کیست؟ او دختر یکی از پادشاهان هند بود که در جنگ اسیر گردید و به آفریقا برده شد. سپس از طرف پادشاه حبشه خریداری شد و نام «میمونه» به معنای «مبارک» برای او انتخاب شد.
پس از چند سال پادشاه حبشه او را به عنوان کنیز همراه هدایای دیگری توسط جعفر طیار برای پیامبر صلی الله علیه وآله فرستاد.
پیامبر صلی الله علیه وآله او را با دستور خداوند به دخترش حضرت زهرا علیها السلام بخشید و نامش را «فضه» گذاشت.
علیرضا
نمیدانم چگونه خدا را شکر کنم! مگر من که بودم؟ دختری از هند و کنیزی از حبشه! اما اکنون به لطف الهی در خانهای هستم که آیات کتاب آسمانی مرا همراه صاحبانم میشمارد!
سرباز آقا
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «هر کس که روزهاش مانع شود از غذایی که دوست دارد بخورد، خداوند از غذا و نوشیدنی بهشتی به او عطا خواهد نمود».
ulsar
«یا واحِداً لَیسَ کمِثْلِهِ اَحَدٌ، تُمیتُ کلَّ اَحَدٍ وَ تُفْنی کلَّ اَحَدٍ وَ اَنْتَ عَلی عَرْشِک واحِدٌ وَ لا تَأْخُذُک سِنَةٌ و لا نَوْمٌ»: «ای خدای یگانه، ای کسی که هیچ کس مانند تو نیست. تو همه را میمیرانی و همه را فنا میکنی. تو پروردگار یگانه در عرش خویش هستی که خواب و غفلت تو را نمیگیرد».
Alireza
مقدار زیادی چوب جمع کردم، ولی هنگامی که خواستم آنها را بردارم نتوانستم. در آنجا دعایی که پیامبر صلی الله علیه وآله آموخته بود خواندم:
«یا واحِداً لَیسَ کمِثْلِهِ اَحَدٌ، تُمیتُ کلَّ اَحَدٍ وَ تُفْنی کلَّ اَحَدٍ وَ اَنْتَ عَلی عَرْشِک واحِدٌ وَ لا تَأْخُذُک سِنَةٌ و لا نَوْمٌ»
shariaty
نان و نمک و آب (۲۲)
غذای امیرالمؤمنین و امام مسلمین همه را به تعجب وامیداشت. من غذای مخصوص حضرت را هر روز خدمت او میبردم. روزی کیسه مهر و موم شده غذا را بردم و شخصی که آنجا بود تعجب کرد.
حضرت کیسه را از من گرفت و مهر آن را شکست و نان نامرغوبی را بیرون آورد و میخواست همراه آب و نمک میل کند. آن شخص با دیدن نان گفت: «ای فضه، کاش این نان را با آرد مرغوب آماده میکردی تا نخالهای نداشته باشد». پاسخ دادم:
من قبلا غذای خوبی برای حضرت میآوردم اما آقایم مرا منع کرد که نان مرغوب بیاورم. برای همین حضرت همیشه غذایش را در این کیسه میگذارد و درب آن را مهر میکند تا کسی آن را تغییر ندهد.
امیرالمؤمنین علیه السلام نان و نمک و آب را میل کرد و سپس فرمود: «بدانید که این محاسن سپید در خسران خواهد بود اگر به خاطر غذا وارد آتش شود. همین غذای ناچیز و نامرغوب برایم بس است:.
Fatemeh Asadi
سیاه باد روی مردم مدینه که بانوی داغدار مرا مجبور کردند بیرون از خانه اشک بریزد.
الهه
«طلای خود را نیز کنار آنها بگذار»! آن طلای کوچک را که در مقابل آنها ذرهای مینمود میان طلاها گذاشتم و همه آن گنجها ناپدید شدند. اینجا بود که حضرت فرمود: ای فضه، ما برای این خلق نشدهایم!
Amir Taban
اگر میخواهی خدا را ملاقات کنی در حالی که بر تو خشمناک نباشد و از تو راضی باشد، و همچنین در طول زندگی شیطان تو را وسوسه نکند و بیماری تب بر تو عارض نشود، بر خواندن این دعا مواظبت داشته باش. آن دعا این است:
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم. بِسمِ اللَّهِ النُّورِ. بِسمِ اللَّهِ نورِ النُّورِ. بِسمِ اللَّهِ نورٍ عَلی نورٍ. بِسمِ اللَّهِ الّذی هُوَ مُدَبِّرُ الاْمُورِ. بِسمِ اللَّهِ الَّذی خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ. الْحَمْدُ للَّهِ الَّذی خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ وَ اَنْزَلَ النُّورَ عَلی الطُّورِ فی کتابٍ مَسْطوُرٍ فی رَقٍّ مَنْشوُرٍ وَ الْبَیتِ الْمَعْموُرِ وَ السَّقْفِ الْمَرْفوُعِ وَ الْبَحْرِ الْمَسْجوُرِ بِقَدَرٍ مَقْدوُرٍ عَلی نَبیٍّ مَحْبوُرٍ. الحَمدُ للَّهِ الَّذی هُوَ بِالْعِزِّ مَذْکوُرٌ وَ بِالْخَیرِ مَشْهوُرٌ وَ عَلی السَّرّاءِ وَ الضَّرّاءِ مَشْکوُرٌ.
marziye
گر میخواهی خدا را ملاقات کنی در حالی که بر تو خشمناک نباشد و از تو راضی باشد، و همچنین در طول زندگی شیطان تو را وسوسه نکند و بیماری تب بر تو عارض نشود، بر خواندن این دعا مواظبت داشته باش. آن دعا این است:
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم. بِسمِ اللَّهِ النُّورِ. بِسمِ اللَّهِ نورِ النُّورِ. بِسمِ اللَّهِ نورٍ عَلی نورٍ. بِسمِ اللَّهِ الّذی هُوَ مُدَبِّرُ الاْمُورِ. بِسمِ اللَّهِ الَّذی خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ. الْحَمْدُ للَّهِ الَّذی خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ وَ اَنْزَلَ النُّورَ عَلی الطُّورِ فی کتابٍ مَسْطوُرٍ فی رَقٍّ مَنْشوُرٍ وَ الْبَیتِ الْمَعْموُرِ وَ السَّقْفِ الْمَرْفوُعِ وَ الْبَحْرِ الْمَسْجوُرِ بِقَدَرٍ مَقْدوُرٍ عَلی نَبیٍّ مَحْبوُرٍ. الحَمدُ للَّهِ الَّذی هُوَ بِالْعِزِّ مَذْکوُرٌ وَ بِالْخَیرِ مَشْهوُرٌ وَ عَلی السَّرّاءِ وَ الضَّرّاءِ مَشْکوُرٌ.
^^$h@k!b@^^
اما... فضه کیست؟ او دختر یکی از پادشاهان هند بود که در جنگ اسیر گردید و به آفریقا برده شد. سپس از طرف پادشاه حبشه خریداری شد و نام «میمونه» به معنای «مبارک» برای او انتخاب شد.
پس از چند سال پادشاه حبشه او را به عنوان کنیز همراه هدایای دیگری توسط جعفر طیار برای پیامبر صلی الله علیه وآله فرستاد.
پیامبر صلی الله علیه وآله او را با دستور خداوند به دخترش حضرت زهرا علیها السلام بخشید و نامش را «فضه»
کاربر ۱۹۳۱۴۸۲
لحظاتی نگذشته بود که دیدم حضرت زهرا علیها السلام ظرفی مزین با درّ و یاقوت و مملو از گوشت و آبگوشت با عطر مشک آورد و مقابل پیامبر صلی الله علیه وآله گذاشت. تا حضرت دست به طرف آن برد ظرف و غذا تسبیح گفتند. پیامبر صلی الله علیه وآله نیز این آیه را تلاوت فرمود: «وَ اِنْ مِنْ شَیْءٍ اِلاّ یسَبِّحُ بِحَمْدِهِ»: «هیچ مخلوقی نیست مگر آنکه تسبیح خدا میگوید». (۱۳)
z. z
لحظاتی نگذشته بود که دیدم حضرت زهرا علیها السلام ظرفی مزین با درّ و یاقوت و مملو از گوشت و آبگوشت با عطر مشک آورد و مقابل پیامبر صلی الله علیه وآله گذاشت. تا حضرت دست به طرف آن برد ظرف و غذا تسبیح گفتند. پیامبر صلی الله علیه وآله نیز این آیه را تلاوت فرمود: «وَ اِنْ مِنْ شَیْءٍ اِلاّ یسَبِّحُ بِحَمْدِهِ»: «هیچ مخلوقی نیست مگر آنکه تسبیح خدا میگوید». (۱۳)
z. z
حجم
۷۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۸۲ صفحه
حجم
۷۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۸۲ صفحه
قیمت:
۱۸,۰۰۰
۹,۰۰۰۵۰%
تومان